۱۳۹۱ اسفند ۱۷, پنجشنبه

سیری در حماسه داد (31)

اثری از فرج الله میزانی (جوانشیر)
تحلیلی از شین میم شین

تأملاتی دیگر در نکات مطروحه در این فصول

نکته اول

·        آنچه جوانشیر ناگفته می گذارد و بدون حتی اشاره ای می گذرد، و از سر مصلحت طلبی ماستمالی می کند، ماهیت و آماج مقاومت و مبارزه مردم بر ضد فئودالیسم و بقایای برده داری است.

1

·        اگر وجه تولید آسیائی و آنتیک یونان (جهان باستان کلاسیک) را بسان مارکس فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی اشتراکی آغازین تلقی کنیم، باید هم فرماسیون های برده داری و فئودالی را گامی به جلو و هم ایدئولوژی اسلامی را مترقی تر تلقی کرد.

2

·        چون نه جلوی زوال قانونمند فرماسیون اشتراکی اولیه را می شد گرفت و نه آلترناتیو و بدیل دیگری جز برده داری و فئودالیسم برای توسعه نیروهای مولده مولده جامعه وجود داشت.

3

·        اگر محتوای ایدئولوژیکی مقاومت و مبارزه مردم، مزدکیسم بوده باشد، آماج آن قاعدتا باید برگشت به جامعه اشتراکی اولیه باشد.
·        این اما در هر صورت جنبشی واپسگرایانه خواهد بود و تراژدی این مقاومت و مبارزه نیز همین جا ست.
·        چنین مقاومت و مبارزه ای بی دورنما خواهد بود.

4

·        چون چرخ تاریخ را نمی توان به عقب برگرداند.
·        چون توسعه نیروهای مولده را نمی توان سد کرد و بدتر از آن، به مراحل توسعه نازلتر برگرداند.
·        مثلا به جای گاوآهن از خیش چوبی استفاده کرد و یا دستاوردهای علمی و فنی را از بین برد.

5

·        ایده ها و ایدئال های مقاومت و مبارزه مردم بظاهر زیبا و فریبا جلوه می کنند و از جاذبه عاطفی و هومانیستی خاصی برخوردارند، ولی الهه پیشرفت اجتماعی منطقی دیگر دارد و نوشداروی خود را در کاسه سر انسان ها می نوشد.
·        توسعه اجتماعی همیشه و همه جا فقط در تحلیل نهائی به نفع بشریت نوعی تمام شده است و نه در مراحل و فازهای مشخص آن.
·        جوانشیر و یاران از این حقایق امور عام خبر دارند.

نکته دوم

·        نکته دوم که جوانشیر بدان اشاره ای حتی نمی کند، این حقیقت امر است که در فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی برده داری و فئودالی، جنگ یکی از طبیعی ترین طرق برای توسعه نیروهای مولده بوده است.

1

·        غزوات پیامبر و جنگ های خوانین و سلاطین بزرگ و کوچک نیز بی اعتنا به توجیه ایدئولوژیکی آنها، برای بسیج ارتش و تشجیع سربازان، هدفی جز اسیر و برده کردن و غارت حاصل کار مردم سرزمین های دیگر نداشته اند.
·        جنگ های برده داری و فئودالی در اروپا نیز فرق ماهوی چندانی با جنگ های برده داری و فئودالی در شرق نداشته اند.
2

·        تحمیل دین جدید به ملل مغلوب نیز یکی دیگر از طرق چپاول حاصل دسترنج آنها بوده است.
·        چون ملل و اقوام دیگر اگر دین جدید را می پذیرفتند، می بایستی خمس و  زکات و حق این و آن را بدهند و اگر نمی پذیرفتند، می بایستی علاوه بر انواع مختلف ستم، جزیه و غیره پرداخت کنند.

3

·        روایت می کنند که حضرت علی از درد درون با چاه های کور گفتگو می کرد.
·        شاید به دلیل همین جنگ های بی رحمانه و غارتگرانه بوده است.
 
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر