۱۳۹۱ اسفند ۱۳, یکشنبه

متاتحلیلی بر تحلیل سیاوش کسرائی (17)

تحلیل سیاوش کسرائی از «مرغ آمین» نیما
(آذرماه 1350)
سرچشمه:
راه توده
 تحلیلی از  گاف سنگزاد

 نیما
ـ « آمین، آمین!»
و خراب آید در آوار غریو لعنت بیدار محرومان
هر خیال کج که خلق خسته را با آن نه خواهانی است.
و درد زندان و زخم تازیانه های آنان می کشد فریاد:
« اینک درد و اینک زخم»
( گر نه محرومی کجی شان را ستاید
ور نه محرومی بخواه، از بیم زجر و حبس شان آید.)

ـ « آمین!
در حساب دستمزد آن زمانی که بحق گویا
بسته لب بودند
و بدان مقبول
و نکویان در تعب بودند.»
·        معنی تحت اللفظی:
·        و تحت تأثیر غریو نفرین بیدار محرومان ویران باد هر خیال کج که بر خلاف منافع خلق خسته باشد.
·        و این فریاد درد زندان و زخم شلاق آنان است:
·        نگاه کنید، این درد است و این زخم!
·        اگر محرومان به ستایش از کژی آنان نپردازند و از بیم زجر و حبس آنان به طرفداری از آنها بر نخیزند.   
·        خلق می گویند:
·        آمین!
·        به ازای سزای آن زمان که حقگویان لب بسته بودند و بدکاران مقبول و محبوب و نیکوکاران تحت فشار و سرکوب بودند.

1

·        مرغ غبار فراموشی از تجارب مربوط به زندان و شکنجه توده می زداید و مرگ بر هر خیال ضد خلقی سر می دهد.

2
و خراب آید در آوار غریو لعنت بیدار محرومان

·        مرغ اما به اوتوماتیسم (خودپوئی) روندهای اجتماعی دل نبسته است و لذا غلبه بر طبقه حاکمه را در گرو «غریو نفرین بیدار محرومان» می داند.

3

·        این بدان معنی است که کاخ های قدرت و حاکمیت به خودی خود فرو نمی ریزند.
·        این بدان معنی است که روندهای اجتماعی بی سوبژکت نیستند.
·        این بدان معنی است که سازنده تاریخ توده های مولد و زحمتکش اند و لاغیر.

·        مرغ ضمنا هشدار می دهد که نیل به این اهداف بی قید و شرط نیست:

الف
گر نه محرومی کجی شان را ستاید

·        محرومین باید از تأیید افکار کژ آنان سر باز زنند.
·        یعنی به مبارزه ایدئولوژیکی با طبقه حاکمه برخیزند و افکار کژ آنان را افشا کنند و بطلان آنها را بر مناره های بلند جامعه و جهان بگوش محرومان برسانند.

ب
ور نه محرومی بخواه، از بیم زجر و حبس شان آید.

·        شرط دوم بی باکی محرومین از زجر و حبسی است که طبقه حاکمه شامل حال شان می سازد.
·        این بدان معنی است که طبقه حاکمه ـ خواه در مقیاس ملی و خواه در مقیاس بین المللی ـ علاوه بر حربه ایدئولوژیکی (افکار کژ) با حربه عملی وارد عرصه می شود و هر نفسکشی را به بند می کشد و زجر و شکنجه و آزار جسمی و روحی می دهد.

خلق می گویند:
« آمین!
در حساب دستمزد آن زمانی که بحق گویا
بسته لب بودند
و بدان مقبول
و نکویان در تعب بودند.»

·        خلق منطقی بودن رهنمود مرغ را تأیید می کنند و با تکیه بر تجارب خویش به روزگاری اشاره می کنند که لبان حقگو بسته بودند، بدکاران محبوب بودند و نیکوکاران محکوم.

نیما
ـ « آمین!
در حساب روزگارانی
کز بر ره، زیرکان و پیشبینان را به لبخند تمسخر دور می کردند
و به پاس خدمت و سودای شان تاریک
چشمه های روشنایی کور می کردند.»
ـ « آمین!»
·        معنی تحت اللفظی:
·        بیاد آوریم، روزگاری را که زیرکان و پیش بینان مورد تمسخر طبقه حاکمه قرار می گرفتند و به بهانه خدمت و سودای تاریک خویش، چشمه های روشنائی را کور می کردند.

سیاوش
خلق، دشمنی را می شناسد ولی مرغ آمین گو ست كه روش دشمن را بدیشان می نماید:
كوركردن چشمه های روشنائی و امید و ترویج اندیشه های مردگی آموز و خلق را به كج راهی و گمراهی و سپس به هلاكت راندن و براجساد آنان زندگی نو آغازیدن، دوركردن زیركان وپیش بینان ازهركجا كه گمان پیوندی با خلق می رود و به ریشخند گرفتن شان، تا ازچشم مردمان بیفتند.

سیاوش
خلق، دشمنی را می شناسد

·        منظور سیاوش از حکم «خلق دشمنی را می شناسد»، احتمالا تأکید بر شناخت تجربی توده از طبقه حاکمه است.
·        شناخت تجربی اما اگرچه شالوده صرفنظرناپذیر شناخت نظری است، ولی به تنهائی کافی نیست.

·        چرا؟
1

·        اولا به این دلیل که هر چیزی در داربست دیالک تیکی اش بطرز کامل و مؤثر نمودار می گردد.
·        شناخت هر چیز و هر پدیده باید از گردنه ی دیالک تیک تجربی ـ نظری و حسی ـ عقلی بگذرد، تا شناخت به معنی حقیقی کلمه گردد.
·        شناخت حسی و تجربی صرف اگرچه به نوبه خود مهم اند، اما بدون شناخت عقلی و نظری ناقص و نامؤثرند.
2

·        دلیل دوم این است که شناخت تجربی از شناخت فردی سوبژکت شناخت تشکیل می یابد و رنگ و بوی فرد مربوطه را با خود دارد.
·        هر رعیتی شناخت تجربی خاص خود را از خان و اربابی دارد و بسته به آن، خان و ارباب را ارزیابی می کند و مورد مهر و قهر قرار می دهد.
·        از این رو شناخت تجربی توده، شناختی ایندیویدوئالیزه (فردی) گشته است.
·        شناختی تکه پاره شده است.
3

·        شناخت تجربی موضوع و یا اوبژکت شناخت نیز در حد شناخت جزئیت و فردیت آن می ماند:
·        رعیت یاد شده خان و ارباب منفردی را می تواند تجربه کند و نه طبقه حاکمه بطور کلی را.
·        از این رو شناخت تجربی توده از اوبژکت شناخت، نه شناخت ریشه ای از تمامت اوبژکت، بلکه شناخت سطحی اجزائی تصادفی از اوبژکت شناخت است.
·        شناختی از اوبژکت تجزیه و ایندیویدوئالیزه شده است.
·        با شناخت تجربی نمی توان به شناخت دقیق اوبژکت شناخت نایل آمد.
·        شناخت این خان و خانزاده که به معنی شناخت طبقه اربابان فئودال نیست.

4

·        شناخت تجربی به همین دلیل شناختی فقیر، مخدوش، سطحی و تصادفی است.
·        اگر خان و یا ارباب در برخورد به رعیت سر حال بوده باشد، انعکاس مثبتی حتی می تواند در آئینه ضمیر رعیت پدید آورد.
·        از این رو ست که شناخت تجربی نه شناختی ضرور و عمیق، بلکه شناختی تصادفی و سطحی است.

سیاوش
ولی مرغ آمین گو ست كه روش دشمن را بدیشان می نماید.  

·        منظور سیاوش به احتمال قوی، این است که مرغ آمین مسلح به ساز و برگ شناخت نظری (تئوریکی) است و لذا شناخت تجربی (امپیریکی) توده را تئوریزه می کند و بدان جامه کلی و عام می پوشاند.
·        مرغ آمین اوبژکت شناخت را، طبقه حاکمه را از خطه منفرد و خاص به عالم عام می برد و آن را با تمامتش، با کلیتش، با خواص و مختصات اصلی و ماهوی اش نشان می دهد.
·        مرغ آمین دیالک تیک تجربی و نظری، دیالک تیک حسی و عقلی را به خدمت می گیرد.
·        بنظر سیاوش، مرغ آمین از شیوه عمل طبقه حاکمه در فرم های مختلف آن پرده برمی دارد:

سیاوش
كوركردن چشمه های روشنائی و امید

·        این مفهوم بظاهر ساده و پیش پا افتاده سیاوش دریائی از تئوری در خود نهفته دارد و آدمی را به ستایش و تحسین از بینش ژرف و ژرفکاو سیاوش وامی دارد.

1
كوركردن چشمه های روشنائی

·        طبقه حاکمه چشمه های روشنائی را کور می کند.
·        این مفهوم عام نتیجه تجرید (انتزاع) همه فرم های روشنگری ستیزی طبقه حاکمه است.
·        در این مفهوم همه کردوکارهای زیرین طبقه حاکمه ـ به عنوان مثال و مشت نمونه خروار ـ گنجانده شده اند:

الف

·        کنترل، هدایت و اداره آموزش و پرورش توده در مقیاس ملی و بین المللی

ب

·        کنترل، هدایت و اداره رسانه های گروهی ملی و بین المللی

ت

·        تشکیل بی وقفه و سنجیده افکار عمومی و مانی پولاسیون ریشه ای آن

·        مراجعه کنید به مانی پولاسیون در تارنمای دایرة المعارف روشنگری 

پ

·        انکار بی شرمانه حقایق عینی و تحریف همه جانبه آنها.

ث
·        عوامفریبی پسیکولوژیکی توده ها.

ج

·        سرکوب خشن و خونین دگراندیشان، روشنگران  و متفکران انقلابی
·        اختناق، سانسور، ارعاب، ترور، حک حرمت، تبعید و غیره

د
·        اشاعه بی وقفه خرافه و مذهب و غیره

2
كوركردن چشمه های امید
  
·        سیاوش در این مفهوم نیز همه فرم های اشاعه یأس و نومیدی از سوی طبقه حاکمه را تجرید می کند و در اختیار خواننده قرار می دهد.
·        در این مفهوم همه کردوکارهای زیرین طبقه حاکمه به عنوان مثال و مشت نمونه خروار گنجانده شده اند: 
الف

·        اشاعه نومیدی در دل توده ها از طریق سرکوب مادی و فکری احزاب، سازمان ها، مطبوعات و شخصیت های طرفدار توده های مولد و زحمتکش

ب
·        اشاعه نومیدی از طریق بدنام کردن آنها

ت

·        ترجمه، تألیف، چاپ، ترویج و توسعه آثار نمایندگان ملی و بین المللی مکاتب مبلغ نومیدی و یأس، پوچی و نیهلیسم، تردیدگرائی و اسکپتیسیسم، اگنوستیسیسم، فاشیسم، فوندامنتالیسم در انواع مختلفه اش

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر