۱۳۹۱ اسفند ۱۸, جمعه

چاله ها و چالش ها (263)

سرچشمه:
صفحه فیس بوک روزبه مهرگان

منیره برادران در نشست جانبی 22 مین اجلاس شورای حقوق بشر:
برای شکنجه و شلاق وضو می گرفتند.
فعالان در تبعید
·        عصر امروز چهارشنبه 6 مارس دومین نشست جانبی کارزار افشای نقض حقوق بشر در ایران
در شورای حقوق بشر در شهر ژنو با موضوع «بازداشت خودسرانه، شکنجه و ناپدید شدن فعالین در ایران» برگزار شد.
 خانم منیره برادران تحصیلکرده رشته جامعه شناسی از دانشگاه تهران و هانوفر و نویسنده کتاب “حقیقت ساده” سخنران اول این نشست بودند.
 یشان سخنرانی خود را به تشریح بازداشت های خودسرانه و شکنجه ها و اعدام ها در زندان های جمهوری اسلامی در دهه 60 اختصاص داده که متن و فیلم سخنرانی ایشان به شرح زیر است.

شهروند ایراندوست
در اسلام شکنجه و آزار جزء عبادت است بنابراین باید برای عبادت پاکیزه بود.

میم

·        همین افشاگری ها در عرصه بین المللی خود سؤال انگیز است. 

·        به چند دلیل: 
1

·        اولا کسانی که مخاطب این افشاگری ها هستند، خود بمراتب بدتر از فوندامنتالیست های وطنی اند.
·        در همین روزها در مرکز اروپا مثلا در آلمان، فاشیسم هیتلری علنا در رسانه ها مثلا تلویزیون به ترفندی به آب زمزم شسته می شود و از هیتلر به عنوان ناجی مردم  و اروپا حتی تجلیل به عمل می آید که دستش به خون 60 میلیون انسان و تخریب حاصل کار مادی و معنوی میلیون ها نفر در طول تاریخ آلوده است.
2

·        ثانیا همین مخاطبین روی کار آورندگان یأجوج و مأجوج بوده اند و در گوادولوپ ها آن را برنامه ریزی و عملی ساخته اند.

3

·        ثالثا همین ها کماکان موجد و حافظ همین رژیم های خونخوارند و اگر احیانا قصد حذف شان را داشته باشند، بدیل های بدتری در آستین دارند.

4

·        رابعا کسانی که از رواج خرافه و خریت شکوه دارند، خود شب و روز در فیس بوک و غیره، غیر از اشاعه خرافه های رنگارنگ مد روز، کسب و کاری ندارند.

5

·        خامسا اگر پای منبر خودشان بنشینی، از دست شان و از سطح بشدت نازل شعور شان، به همان آخوندها پناه می بری.

6

·        سادسا خود همین ها نه تنها کمترین تلاش در جهت روشنگری توده ها به خرج نمی دهند، بلکه خود بدتر از آخوندها کسب و کاری جز تخریب روشنگری ندارند.
·        فقط بهانه ها متفاوتند.
·        اما بدون روشنگری رادیکال خود و همنوعان خود، نمی توان انتظار داشت که باورهای خرافی و مذهبی بخودی خود نیست و نابود شوند و بچه های مردن گول عوامفریبان را نخورند و برای شکنجه و اعدام همونوعان خود وضو نگیرند.
·        با پوزش 
ونداد
دوست عزیز، درود بر شما
من الان در شرایطی نیستم که یادداشت تان را دقیقا بخوانم و دقیقا پاسخ دهم ولی چند نکته:
همه چیز را از همه کس انتظار داشتن شاید توهم روشنفکری جدید باشه
در عرصه مبارزه کسی افشا می کنه و شخصی تحلیل میکنه و دیگری تعیین استراتژی می کنه
پس اینکه چرا فلان کس فقط افشا می کنه و روشنگری نمیکنه، مقصود نویسنده دقیقا از روشنگری چیست؟
به نظر نمی رسد نویسنده با سخنران آشنایی نداشته باشد و حتی از طرز نگارش، رنگ خصومتی دیرینه به مشام می رسد و نه روشنگری و نقد..
و این از لحن نگارش و در تمام سطور به روشنی پیدا ست.
و اما در مورد آلمان و هیتلر و فاشیسم
منظور شما چیست ؟
چون در آلمان و یا جاهای دیگر گروهی فاشیست هستند، ما نباید از جریان های فاشیستی ایرانی حرفی بزنیم؟
افشای شکنجه و اعدام دهه 60 در ایران تریبونال و نشست هایی چون نشست دیروز را باید لغو کنیم، چون گروه هایی در نقاطی تحرکات فاشیستی دارند؟

میم 
·        خیلی ممنون.
·        حق با شما ست.
·        ما خانم برادران را نمی شناسیم.
·        منظور از این کامنت هم مسئله ای کلی بوده است که نه ربطی به ایشان دارد و نه منکر ضرورت سخنرانی و افشاگری کسی است.
·        فاجعه این است که جهان ما تکقطبی شده و تصمیمگر امپریالیسم قدر قدرت یکه تاز است که هر طور دلش می خواهد می برد و می دوزد.

مثال

·        در عربستان سعودی مناسبات اجتماعی برده داری حاکم است و مجرمین کذائی را علنا مثل زمان رسول اکرم با شمشیر گردن می زنند.
·        دزد را دست می برند و زانی را حد می زنند و تغزیز و اعدام می کنند.
·        زنان هم حتی حق رانندگی تا دیروز نداشته اند.
·        اما همان عربستان و سرانش نور چشم امپریایلسم اند و کسی نمی گوید که بالای چشم شان ابروئی هم هست و باید کودکان بیمار و شیرخوارش با تحریم ها قتل عام شوند.
·        حالا من و شما می رویم به درگاه همین امپریالیسم جایزه مان می دهد و رهنمود رهائی از قید و بند یأجوج و ماجوج.
·        یأجوج و ماجوجی که خود بر سر ملل آوار کرده است:
·        طالبان آنجا حزب الله اینجا، القاعده جای دیگر.
·        مسئله این نیست که با توجه به مداحان هیتلر ما باید از افشاگری دست برداریم.
·        مسئله شکایت بردن به مداحان هیتلر است.
·        مسئله جایزه گرفتن از دشمنان بشریت است.
·        همان کسانی که جایزه می دهند، بدتر از حزب الله به تحقیر دگراندیشان و دگرنژادان می پردازند.
·        فقط باید در متن جامعه و جهان تجربه شان کرد.
·        کسی که سطح نازل تفکر حزب الله را در مجامع بین المللی به نقد می کشد، خودش حداقل باید سطح شعوری بالاتر از حزب الله داشته باشد و در فیس بوکش به اشاعه درست اندیشی کمر بندد.
·        تا بچه های مردم دنبال حزب الله نیافتند.
·        امتحانش کاری ندارد.
·        همین سخنرانی های شان را تحلیل کنید، آنگاه صد رحمت به مرثیه خوان های قبرستان ها خواهید فرستاد.
·        روشنگری یعنی دفاع از حقیقت عینی.
·        حقیقت عینی ئی که فرقی میان شیوخ خلیج و عربستان و جماران و کاخ سفید و سیاه قائل نمی شود.

ونداد
اینکه خانه از پای بست ویران است را من هم تصدیق می کنم ولی باید فرقی برای روشنگری و افشاگری هم قائل بود.
افشای هر جنایت، جایی و مکانی نمی شناسد
ولی اینکه نتیجه این افشاگری چه خواهد بود، این خود نیاز به روشنگری دارد .

میم

·        زمانه عجیب و غریبی است.

·        مجله آلمانی اشپیگل با عکس افراد و تانک و توپ نشان می دهد که اتحادیه اروپا به عضوگیری و تربیت و گسیل مجاهد بر ضد رژیم سوریه مشغول است. 

·        همان کسانی که برای افغانستان، عراق، لیبی و سوریه و غیره مجاهدین اسلامی و غیر اسلامی تربیت، مسلح و گسیل می کنند و یک میلیون مردم بیگناه سوریه را که به قول خودشان 500 هزار نفرشان کودک اند، آواره می سازند و کشوری را با خاک یکسان می سازند، همان هائی اند که مجاهدین شان حتی از لیبی تسلیحات شیمیائی در اختیار دارند. 

·        ناتو هم که برای دفاع از ترکیه بی دفاع، سوریه را محاصره کرده است.
·        ترکیه در خطر تجاوز سوریه است! 

·        فقط باید به جای مغز، شلغم در کله داشت و به این یاوه های اویرونیوز ایمان آورد. 

·        زیر دریائی آلمان فدرال هم وارد آب های خلیج می شود.
·        هیچ قصد و نیت بدی و بدخواهانه ای در بین نیست.
·        فقط اگر به سوی ناوهای امریکائی تیری شلیک شود، ارتش آلمان برای دفاع از ارتش بیدفاع امریکا وارد عمل خواهد شد.
·        این یک سوی جبهه است.
·         
·        جبهه دیگر، جبهه جو سازی ایدئولوژیکی است.
·        اینجا سنگ حقوق زنان و حقوق ملیت ها و حقوق بشر به سینه زده می شود.
·        انگار میلیون ها زن و بچه عراقی و افغانی و ایرانی و لیبیائی و سوری و فلسطینی نه زن اند و نه کودک و نه حتی بشر.
·        و حق ندارند که در دیار خود نفس راحت بکشند.

·        نفت لیبی به طرف غرب جاری است، ولی اصلا کسی به روی خود نمی آورد که دموکراسی و حقوق بشر موعود در لیبی از چه قرار است؟
·         
·        افشاگری در ذات روشنگری است.
·        افشاگری باید بسان روشنگری، تمامت حقیقت عینی را افشا کند.

·        چون حقیقت فقط در تمامت خود حقیقت است و نه به صورت نیم بند و مثله و مخدوش.

·        زمانه عجیب و غریبی است.

·        با غفلتی کوچک به آلت دست این و آن می توان بدل شد و آب به آسیاب ارتجاع ملی و بین المللی ریخت.
·        شما نظری فقط به فیس بوک بیاندازید و ببینید که تخریب افکار عمومی در چه وسعتی صورت می گیرد و کسی ککش حتی نمی گزد.
·        حق با شما ست.
·        مبارزه صدها بار دشوارتر شده است.
·        دوست نما فراوان است، ولی تا چشم کار می کند، از دوست اثری نیست.
·        افشاگری برای دشمن اما به چه کار خلق می آید؟

محسن
چشمانم بسته بود، به خود آمدم
سرشتم زنیت بود،
مردمکم، احساس مرگ می کرد
اما هستی ام مملو از زیبایی های آزادی بود .
اشارتم ، اشاره ای بود به انسان هایی که مرا درچشمبند ملاحظه می کردند.

میم

·        زنیت کسی هرگز نمی تواند ماهیت و سرشت او باشد.
·        شاید انسانیت مرد و زن و کودک و پیر سرشت آنها محسوب شود:
·        دیالک تیک نمود و بود (پدیده و ماهیت، ظاهر و باطن)
·         
·        زنیت و مردیت و غیره نمود ماهیتی واحد اند.
·        نمود سرشتی واحد اند.
·        زن و مرد فرقی با هم ندارند.

·        سرشت واحد همیشه می تواند به انحای مختلف نمودار گردد.
·         
مثال

·        انقلاب اجتماعی ـ به مثابه ماهیت روندی اجتماعی ـ می تواند در فرم ها و نمودهای مختلف (در فرم جنگ پارتیزانی، اعتصاب عمومی، کودتای نظامی، جنگ داخلی و غیره) پیروز شود:
·        این یعنی سرشتی واحد در نمودهای مختلف.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر