۱۳۹۱ اسفند ۲۰, یکشنبه

تمرین تفکر مفهومی (133)

سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 123 ـ 125)   
من آنم که چون حمله آوردمی
به رمح از کف انگشتری بردمی

ولی چون نکرد اخترم یاوری
گرفتند گردم چو انگشتری
  
·        معنی تحت اللفظی این بیت:
·        من همان کسی ام که وقتی حمله می کردم، بوسیله نیزه می توانستم انگشتری را از دست دشمن بردارم.
·        اما چون بخت، یار نبود، بسان انگشتری در محاصره دشمن قرار گرفتم.

·        سعدی هر وقت قصد کتمان حقیقت امری را دارد، دست به دامان قوای موهوم از قبیل فلک و چرخ و سپهر و اختر و بخت و اقبال و غیره می شود.
·        در تیزهوشی خارق العاده سعدی کمترین تردیدی روا نیست.
·        او با ساز و برگ دیالک تیکی عظیمی که در اختیار دارد، بآسانی می تواند از عهده توضیح هر پدیده و روندی بر آید.
·        ولی چه بسا مصلحت در آن می داند که خرد خوداندیش خود را پوزه بند زند و موهوماتی را به خورد خواننده و شنونده دهد.

سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 174 ـ 177)     
ز جور فلک دادخواه آمدم
در این سایه گستر پناه آمدم

·        معنی تحت اللفظی این بیت:
·        برای دادخواهی از بیداد فلک به این پناهگاه سایه گستر آمده ام.

·        سعدی در این بیت، سلطان ابوبکر سعد را مورد خطاب قرار می دهد، هندوانه ای زیر بغل او قرار می نهد و ضمنا زهر ایدئولوژیکی شیرین خود را به کام خواننده و شنونده می ریزد.

·        چرا و به چه دلیل ما چنین ادعا می کنیم؟

·        برای پاسخ به این پرسش باید همین بیت سعدی را مورد تجزیه و تحلیل و ترکیب (انالیز و سنتز) دیالک تیکی قرار دهیم.

1
ز جور فلک دادخواه آمدم

·        سعدی در این مصراع دیالک تیک داد و ستد را به شکل دیالک تیک دادخواه و دادستان بسط و تعمیم می دهد.
·        بدین طریق، دیالک تیک سه عضوی دادخواه ـ بیدادگر ـ دادستان به شکل دیالک تیک سعدی ـ فلک ـ بوبکر سعد بسط و تعمیم داده می شود.

2

·        وقتی به تجربه می گوییم که آثار سعدی بهترین جا برای تمرین و آموزش فوت و فن تفکر مفهومی است، منظورمان همین است.
·        تسلط سعدی به دیالک تیک خارق العاده است.

3

·        هیچ متفکر دیگری ـ حتی امروز ـ در ایران و شاید در جهان یافت نمی شود که یک هزارم تسلط سعدی را به دیالک تیک عینی هستی داشته باشد.
·        هرکس لبی از سرچشمه آثار سعدی تر کند، بطور خود به خودی دیالک تیکی اندیشی می آموزد.

4

·        حتی اگر محتوای طبقاتی و ایدئولوژیکی آثار سعدی ارتجاعی باشند، این امر اما نافی عظمت فرم دیالک تیکی تفکر شیخ شیراز نخواهد بود.
·        فرم تفکر سعدی را باید از آن خود کرد و محتوای طبقاتی و ایدئولوژیکی کهنه و ارتجاعی آن را بطور دیالک تیکی نقد کرد.
·        یعنی جنبه های مثبت و بالنده آن را تأیید و تکمیل کرد و توسعه داد و جنبه های منفی و بازدارنده ی آن را نقد کرد و دور ریخت.

5
 ز جور فلک دادخواه آمدم
در این سایه گستر پناه آمدم

·        سعدی از جور فلک به درگاه پادشاه شیراز پناه می آورد و وظیفه ایدئولوژیکی توجیه نظام اجتماعی حاکم را به عهده می گیرد.
·        زهر ایدئولوژیکی این بیت در همین محتوای پنهان در آن است:
·        پادشاه شیراز به چرخش قلمی به دادستانی استحاله می یابد.
·        آنهم چه دادستان قدر قدرتی که فلک بیدادگر را به دادن داد سعدی مجبور می سازد.
·        اما کسی به فکرش نمی رسد که از سعدی بپرسد که کدام داد را به فلک داده و به ازای آن ستدی دریافت نکرده است؟

6

·        ترفند ایدئولوژیکی عوامفریب سعدی و بعد حافظ هم همین جا ست.
·        بیدادگر واقعی سلب واقعیت و اجتماعیت می شود و به چیزی ماورای اجتماعی و ماورای بشری  استحاله می یابد، به چیزی در بهترین حالت، طبیعی استحاله می یابد، به فلک و چرخ و سپهر و بخت و غیره.
·        و برای ستمدیده، چاره ای جز پناه بردن به طبقه حاکمه ماهیتا بیدادگر باقی نمی ماند.
·        چون از خود فلک و سپهر و چرخ و بخت که نمی شود دادخواهی کرد.

7

·        این همان خدعه تئوریکی ـ ایدئولوژیکی مد روز امروز امپریالیسم است که ما ناتورالیزاسیون پدیده ها و روندهای اجتماعی نام می دهیم.
·        بیدادگر در قاموس سعدی و حافظ ناتورالیزه می شود.
·        به چیزی طبیعی استحاله می یابد.

·        در نتیجه ی اشاعه ی این طرز تفکر، بیداد، چیزی طبیعی از جنس توفان و زلزله و آتشفشان جا زده می شود.
·        این کردوکاری عوامفریبانه است و بس.

ادامه دارد

۲ نظر:

  1. بنظر میرسد شاعر یا از رو ی اعتقاد مذهبیش میگوید یابرای تقرب بدرگاه شاه سیراز چنین سروده معمول آنزمان برای تاُمین زندگی وگرفتن صله ومستمری شعرای نامی اغلب چنین میکردند وبقول شما هندونه بارانشان میکردنددر دوران فوُدالیته دانش ماوراوُطبیعه را بیشتر از ماتریالیسم دیالکتیک میشنا ختند واگر هم میشناختند وبکار میگرفتند بصلاحشان نبود اگر اشعاری بسان سیاوش میسرودندمادیاتشان لطمه میدید

    پاسخحذف
  2. حق با ناهید عزیز است.
    میراث معنوی پیشینیان اما صرفنظر از علل سوبژکتیف بهتر است که مورد بررسی عینی قرار گیرد تا هم جنبه های مثبت و آموختنی نهفته در آنها برجسته شوند و هم جنبه های منفی نقد.
    ولی روی هم رفته حق با ناهید عزیز است.
    تأمین نان خود و اهل و عیال خود هرگز آسان نبوده است و احتیاج چه بسا آدمی را روبه مزاج کرده است و می کند.
    عمر ناهید دراز باد

    پاسخحذف