۱۳۹۱ آذر ۱, چهارشنبه

سیری در شعری از مهدیه لطیفی (1)

 سرچشمه:
صفحه فیس بوک
مهدیه لطیفی 

تازگی ها، نه نگاهت به ما می رسد
نه نوازشت

بسکه لی لی به لالایت گذاشته ام
بوی رفتن گرفته ای!
.
.
.
مهدیه لطیفی

·        بر روابط چیزها از ذره تا کهکشان ـ حتی ـ دیالک تیک جذب و دفع حاکم است.
·        روابط انسان ها نمی تواند در این واویلا استثنائی باشد:
·        لی لی به لالا نهادن به معنی جذب بیش از حد است و طبیعتا بطرزی قانونمند، دفعی را به دنبال می آورد.

·        بیهوده نیست که دوری  در ادبیات کلاسیک ما ـ به تجربه ـ ضروری تلقی می شود:

 سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 88)

·        به مجنون کسی گفت، کای نیک پی
·        «چه بودت که دیگر نیایی به حی؟

·        مگر در سرت شور لیلی نماند
·        خیالت دگر گشت و میلی نماند؟»

·        چو بشنید بیچاره، بگریست زار
·        که ای خواجه، «دستم ز دامن بدار

·        نه دوری دلیل صبوری بود
·        که بسیار دوری ضروری بود. »

·        اگر دیالک تیک جهانشمول جذب و دفع میان چیزها، پدیده ها و سیستم ها حاکم نباشد، نظام هستی بکلی بهم می خورد.

·        آنگاه، جهان از ذره تا کاینات به یکی از دو وضع زیر دچار می گردد:

الف

·        در صورت غلبه قوه جاذبه میان چیزها، پدیده ها و سیستم ها، جهان به عرصه انفجارات پیدرپی بدل می شود.

ب

·        در صورت غلبه قوه دافعه میان چیزها، پدیده ها و سیستم ها جهان از جهانیت تهی می شود، انسجام چیزها فرو می پاشد و هرج و مرج (کائوس، آنارشی) حکمفرما می گردد.

از دیالک تیک عینی در هر صورت گریز و گزیری امکان پذیر نیست، 
بهتر هم همین است.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر