۱۳۹۱ آذر ۱, چهارشنبه

سیری در کاریکاتوری از مانا نیستانی (10)

 مانا نیستانی
او در دسامبر ۲۰۱۱ از بابت کاریکاتوری در سایت رادیو زمانه مورد تقدیر «جایزه کاریکاتور سیاسی سازمان ملل» قرار گرفت.
نشان بین‌المللی شجاعت در کاریکاتور مطبوعاتی سال ۲۰۱۰ از سوی «شبکه بین‌المللی مدافع حقوق کاریکاتوریست‌ها»


درگیرها (۳۶۸)- کاش می ‌شد کاری کرد  
پسرک:
وای، این عکس های غزه  که از اینترنت گرفته اید، وحشتناک اند.
این عکس آخری  نابودم کرد:
بچه های بی پناه، وسط خرابه ها نگاه مان می کنند.
کش می شد، کاری کرد.
پدر بزرگ:
بر جنگ و جنگ افروز لعنت!
البته عکس آخری «ورزقان» است و نه غزه!

سرچشمه
:صفحه فیس بوک
هواداران مانا نیستانی
Mana Neyestani Fan Page

 
·        در این اثر مانا سخن از حمله اسرائیل به غزه است.
·        پسرکی در اتاق نشیمن با پدر بزرگش در حال گفت و گو ست.
·        پسرک ظاهرا عکس هائی را که پدر بزرگ از اینترنت پیاده کرده، نگاه می کند و راجع به آنها ابراز نظر می کند.
·        گفت و گوی پسر با پدر بزرگ اما قابل تأمل است:

پسرک  
وای، این عکس های غزه  که از اینترنت گرفته اید، وحشتناک اند.

·        پسرک به وحشتناکی جنایات اسرائیل در غزه اشاره می کنند.

پسرک
این عکس آخری  نابودم کرد:
بچه های بی پناه، وسط خرابه ها نگاه مان می کنند.

·        پسرک از میان عکس های اینترنتی پدر بزرگ، عکس بچه هائی را برجسته می کند:


·        نه عکس کودکان زغال گشته از بمباران غزه در اثر انفجار بمب های فسفری و آتشزا و غیره را، بلکه عکس «بچه های بی پناهی را، که وسط خرابه ها نگاه مان می کنند.»

 پسرک  
کاش می شد، کاری کرد.

·        پسرک ظاهرا انتظار انجام کاری در جهت کاهش آلام و مصائب بچه های بی پناه را دارد.

پدر بزرگ  
بر جنگ و جنگ افروز لعنت!  

·        واکنش پدر بزرگ هم شنیدنی است و هم قابل تأمل ژرف:
·        کسی که با فهم و فراست خارق العاده ای عکس هائی از اینترنت پیاده کرده، نسبت به جنایات اسرائیل در غزه که بیش از 60 سال پیش آغاز شده، واکنشی نشان می دهد که پدر بزرگ های خرفت بی خبر از کامپیوتر و اینترنت نشان می دادند:
·        «بر جنگ و جنگ افروز لعنت! »

·        باور کردنش دشوار است، اگرچه در آخرالزمان همه چیز هم مجاز است و هم ممکن.

·        پدر بزرگ اما نه خرفت است و نه بی خبر از اینترنت و رسانه های تمام ارضی.
·        پدر بزرگ ظاهرا می خواهد که با تک تیری دو نشان مختلف بزند:

الف

·        هم برای خالی نبودن عریضه به جنایات ناچیز و بی اهمیت اسرائیل در حق ساکنان نوار غزه اشاره کند تا پسرک به حسن نیت و اوبژکتیویته (بیطرفی عینی) اش شکی نبرد.

ب

·        و هم رژیم حاکم بر ایران را به دلیل بی اعتنائی به سرنوشت زلزله زدگان مورد انتقاد قرار دهد و ناک اوت کند.

·        این را می گویند، نهایت صداقت و شهامت و بیطرفی پدربزرگانه!
·        این را می گویند وفاداری بی خدشه به حقیقت عینی!
·        کاش نشان و مدال و جوایزی هم برای وفاداری به حقیقت عینی اختراع می شد تا پدر بزرگ ها دست خالی و دست درازتر از پا از عرصه بدر نروند.

·        اکنون باید به این سؤال ناقابل جواب داد که منظور از لعنت بر جنگ و جنگ افروز چیست؟

·        چرا پدر بزرگ زحمت کمترین روشنگری به خود نمی دهد تا نوه بیچاره بداند که ریشه های جنگ ماشین جنگی سرتاپا مدرن امپریالیسم بر ضد ملت ستمکش گرسنه و بی پناهی که 60 سال آزگار تحت محاصره و سرکوب خونین و بی حقوقی مطلق مدام قرار دارد، کدام است؟

·        این هنوز تمامی محتوای کاریکاتور مانا نیست.

·        کاریکاتور در واپسین کلام پدر بزرگ به اوج می رسد:

پدر بزرگ  
البته عکس آخری «ورزقان» است و نه غزه!

·        پدر بزرگ با این تیر کلام واپسین، چندین هدف را در آن واحد نشانه می گیرد:

1

·        اولا با قاچاق کردن عکسی از ورزقان، توجه پسرک را از فجایع اجتماعی ـ سیاسی ـ انسانی به فجایع طبیعی منحرف می کند:
·        از فجایع غزه به زلزله در آذربایجان

2

·        ثانیا با برجسته کردن کودکان بی پناه زلزله زده، نسبیتی را وارد قتل عام بی رحمانه، بربرمنشانه و جنون آمیز اسرائیل در نوار غزه می سازد.
·        آن سان که لگدمال کردن بی رحمانه حقوق بشر و حقوق ملل کمترین ارزش اعتنا و توجه کسب نمی کند.

3

·        ثالثا بدین طریق، اسرائیل از زیر ضربه انتقاد همبود بشری بکلی بیرون می آید و مهره ها و سازمان هائی از طبقه حاکمه ایران به شلاق انتقاد بسته می شوند.

4

·        رابعا مسئله مقاومت خلقی در برابر دولتی اشغالگر و ستمگر، بطور غیرمستقیم تحقیر می شود و به بهانه حماس و اسلامیسم لوث می گردد.

5

·        خامسا ضمنا ناسیونالیسم بورژوائی ـ واپسین عوامفریبی تبلیغ می شود:
·        مردم هنوز خانه ندارند و دولت جمهوری کذائی از ملت مظلومی در فلسطین حمایت می کند.
·  انگار نمی شود، هم همبستگی ملی با خلق خویش داشت و هم همبستگی بین المللی با خلق های ستمدیده جهان.

·        واکنش بینندگان بیشمار کاریکاتور مانا از موفقیت استراتژی و تاکیتک پدر بزرگ پرده برمی دارد:

الف
اناهیتا
اگر پدر بزرگ به جای احمدی نژاد، رئیس جمهور شده بود، الان ما کلی خوشبخت بودیم.

·        حالا می بینیم که استراتژی و تاکتیک پدر بزرگ چقدر موفقیت آمیز بوده است.
·        آناهیتا حتی اشاره ای به ستم خونینی که جلوی چشمانش بر همنوعانش در نوار غزه می رود، ندارد.

ب
محمد نورسی
زمین لرزید
روستایی به زیر خاک رفت
و امروز
پسرکانی با دستانی یخ زده از سرما
انتظار می کشند
بازگشت مادران زیر آوار مانده شان را
از سفر.

·        در شعر محمد نورسی حتی نیم نظری ناقابل به سرزمین مخروبه غزه، جنایات اسرائیل و کودکان جزغاله شده آن دیار تلف نمی شود.

ت
مهتاب
قطعا هیچ انسان با وجدانی جنگ رو نمی پذیره و تایید نمیکنه.
ولی ما داخل کشورمون اوضاع خیلی بدتره.
فقط مردن آدمها با گلوله دردناک نیست.
وقتی الان توی ایران خیلی از بیماری های خاص برای تامین داروهاشون مشکل دارند.
آمار مرگ خیلی دردناک تر از غزه است.
ضمنا متاسفانه سران ایران باعث این خونریزی ها هستند.

·        کامنت مهتاب تأییدی دیگر بر به هدف خوردن تک تیر پدر بزرگ نهنگ است:
·        تقصیر تحریم  و مرگ و میر از کمبود دارو و غیره نه به گردن امپریالیسم تحریمگر قلدر و زورگو، بلکه به گردن جمهوری یأجوج و مأجوج است.
·        وضع ایران هم بدتر از غزه است.
·        مردن در ایران دردناکتر از جزغاله شدن در غزه است.
·        عوامفریب که حتما نباید کفتر از آستین بیرون بیاورد.

پ
فرنوش
کاری که نمیشه کرد.
غزه و اسرائیل رو از وسط این بن بست سیاسی اجتماعی اقتصادی به اسم ایران...
اما یعنی ما تو آدربایجان خودمونم نمیتونیم   چهارتا خونه بسازیم ؟!

·        فرنوش هم بسان آناهیتا و مهتاب و محمد به پدر بزرگ عوامفریب حق می دهد و برایش کف می زند و هورا می کشد.

·        بی خبر از آنکه غزه و سوریه و عراق و افغانستان امروز، ایران بالقوه فردا ست.

ث
محسن
و فاشیست هایی که از هجوم وحشیانه حمایت می کنند

·        تا اینکه بالاخره محسن  پدر بزرگ را مورد انتقاد قرار می دهد.

ج
محمد
چرا وقتی صحبت از محکوم کردن بشار اسد و دشمنان آمریکا ست، کسی صحبت از شهرهای خودمون نمیکنه؟
چرا وقتی قراره امریکا یا اسرائیل محکوم بشن، حرف از بدبختی مردم خودمون میشه.
من فکر نمی کنم همذات پنداری با مظلوم و محکوم کردن ظالم در خارج ایران معنی اش فراموش کردن مردم داخل باشه.

·         و بعد، محمد با زبان ساده ای حقیقت عینی بزرگی را بر زبان می راند.
     
عمر حامیان کیمیای حقیقت عینی   
در عصر ترور و تزویر و زور زرین 
دراز باد.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر