۱۳۹۱ آذر ۴, شنبه

کمونیست ها امروز (57)

 طرحی از مجله ارجمند هفته
پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
(حزب و جهان بینی آن)
برگردان یدالله سلطانپور

بنا بر اصول متدئولوژیکی و منطقی بی چون و چرا، 
تنها و یگانه آلترناتیوی که برای جامعه سرمایه داری و برای «نفی معین» آن می تواند وجود داشته باشد،  
سوسیالیسم است.
از این رو، بر اساس نگرشی که خودویژگی فرماسیونی را مبدأ حرکت خود قرار می دهد، 
باید گفت که دوران ما دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم است.
بی اعتنا به اینکه در لحظه حاضر از عدم کارآئی و شکست سوسیالیسم سخن ها بر زبان ها ست.

تأملاتی در مفهوم شرایط سیاسی (بخش آخر)
بخش سوم
نفی معین

·        بنابرین، مسائل بحران را نمی توان در بسیاری از نکات، محدود به عصر حاضر دانست، که بطور کوتاهمدت در دهه ای خلاصه می شود.
·        زیرا ریشه مسائل بحرانی در گرایشات اصلی حرکت اجتماعی زمان ما ست.

1

·        از این رو ست که من فکر می کنم، اشتباه نخواهد بود، اگر بگوییم که ما در دوره گذار تاریخی بسر می بریم.

2

·        در دوره گذار تاریخی ئی که در آن امکانات سرمایه داری، بمثابه «گشتاورهای توسعه مدنی» ـ بیشتر و بیشتر ـ ته می کشد و سرمایه داری بدین طریق با روند بشرنوعی ـ تاریخی بشریت در تضاد لاینحل قرار می گیرد.

3

·        وقتی می گوییم که ما در گذار به یک وضع و حال قرار داریم  (خواه وضع و حالی که در آن، بشریت به قهقرای فاجعه پرتاب می شود و خواه وضع و حالی که در آن آلترناتیو دیگری توسعه می یابد)، اگر ما به متدئولوژی شناخت دیالک تیک وفادار باشیم، این آلترناتیو نمی تواند دلبخواهی باشد.

4

·        آلترناتیوهای تاریخی از انبوهی از امکانات بیشمار مجهول تشکیل نمی شوند که هرکس بتواند به میل و سلیقه خویش، یکی از آنها را برگزیند و یا بر نگزیند.

5

·        آلترناتیوهای هر شرایط و اوضاع و احوال تاریخی بنا بر چیزی تعیین می شوند که هگل آن را «نفی معین» می نامد.

الف

·        هیچ شرایط و اوضاع و احوال تاریخی ئی بطور ساده نفی نمی شود.

ب


·        هر شرایط و اوضاع و احوال تاریخی بطرز معینی، نفی می شود.

·        (نفی بمعنی تحت اللفظی یعنی انکار.
·        فلسفه مارکسیستی نفی دیالک تیکی را بمثابه گشتاور ماهوی هر روند توسعه در طبیعت، جامعه و تفکر تلقی می کند.
·        غنای تعاریف دیالک تیکی که هگل در مفهوم نفی کشف کرده بود، در تفسیر ماتریالیستی آنها حفظ و بتمامی بخدمت گرفته می شود.
·        نفی دیالک تیکی در کیفیت عینی موجود، نه فقط به معنی تغییر و تخریب آن، بلکه در عین حال به معنی پیدایش کیفیت نو از کیفیت کهنه است
·        نفی دیالک تیکی بمثابه گشتاور ماهوی توسعه، نتیجه عملکرد تضادهای داخلی است که ذاتی کیفیت مورد نظر اند.
·        کیفیت مشخص «نفی» شده در جریان نفی دیالک تیکی، در عین حال یک «اثبات» مشخص نیز است.
·        «اثبات» و یا پوزیسیون، ضد دیالک تیکی «نفی» است.   
·        «نفی هر چیز معین است، یعنی دارای محتوای معینی است.
·        به قول لنین، تضادهای داخلی به جایگزینی محتوای کهنه بوسیله محتوای نو و برتر منجر می شوند.»
·        (کلیات لنین، جلد 38، ص 89)

·        گیاه روینده از دانه ای ـ به عنوان مثال ـ نفی دیالک تیکی دانه است.
·        گیاه اما نه فقط به معنی پایان عمر دانه، بلکه در عین حال حافظ کلیه خواص ماهوی و ضرور دانه (و قبل از همه خواص ژنتیکی دانه) در خویش، برای توسعه بیشتر «نوع» مربوطه است.
·        توسعه بدین طریق راه خویش را به پیش می گشاید.
·        پیشرفت اجتماعی نیز فقط به مثابه نفی دیالک تیکی مناسبات حاکم امکان پذیر می گردد. مترجم)

6

·        فرم نفی معین خاص قوانین حرکتی و ساختارهای فرماسیون اجتماعی سرمایه داری در تئوری تاریخ ماتریالیسم تاریخی مورد بررسی قرار گرفته است.

الف

·        اگر مناسبات تولیدی ـ و در وهله اول ـ مناسبات مالکیت، تعیین کننده فرماسیون اجتماعی اند، پس آلترناتیو برای جامعه سرمایه داری، عبارت است از فرم معین امحای مناسبات تولیدی سرمایه داری.

ب

·        این بمعنی تبدیل مالکیت خصوصی بر وسایل تولید به مالکیت اجتماعی بر آنها ست.

ت

·        این بمعنی نفی معین خودویژگی فرماسیونی ئی است که ساختار سرمایه داری را تشکیل می دهد.

7

·        از این رو، بنظر من، بنا بر اصول متدئولوژیکی و منطقی بی چون و چرا، تنها و یگانه آلترناتیوی که برای جامعه سرمایه داری و برای «نفی معین» آن می تواند وجود داشته باشد، سوسیالیسم است.
·        بی اعتنا به اینکه سوسیالیسم فردا چگونه خواهد بود و با توجه به این نکته که فرم تحقق آن، حتما نباید بر طبق الگوی انقلاب اکتبر باشد.

8

·        از این رو، بر اساس نگرش یاد شده، یعنی بر اساس نگرشی که خودویژگی فرماسیونی را مبدأ حرکت خود قرار می دهد، باید گفت که دوران ما دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم است.
·        بی اعتنا به اینکه در لحظه حاضر از عدم کارآئی و شکست سوسیالیسم سخن ها بر زبانها ست.

9

·        گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم، تنها و یگانه گذاری است که بمثابه نفی معین به اثبات می رسد.
·        بر خلاف نفی های ممکنه دیگر.
·        بر خلاف نفی کلی  که فاجعه ای برای بشریت خواهد بود.

·        این تأملات سنجیده از طبیعت منطقی برخوردارند.
·        زیرا با روح تعین فرم عام تاریخ انطباق دارند.

پایان
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر