۱۳۹۱ آبان ۱۷, چهارشنبه

هماندیشی با محسن سیاری (3)

 سرچشمه:
صفحه فیس بوک
محسن سیاری

جرج دنیس پاتریک کارلین
 (۱۳۱۶ ـ ۱۳۸۷)
George Denis Patrick Carlin))
استندآپ کمدین، منتقد اجتماعی، بازیگر و نویسندهٔ آمریکایی

«سخن برگزیده روز»
دولت ها نمي خواهند مردم یک جامعه قادر به تفكر انتقادی باشند.
آنها كارگران مطيع مي خواهند.
كساني كه فقط آنقدر باهوش باشند كه بتوانند ماشين ها را اداره كنند و آنقدر کُندذهن كه منفعلانه شرایط را بپذيرند!
جرج كارلين
منبع
صفحه فیسبوک
اگادمی تفکر
  
·        دولت ها همه از دم، ماهیت طبقانی یکسانی ندارند تا حاوی مشخصات و خواص یکسانی باشند.
·        این صفت که جورج کارلین به دولت ها نسبت می دهد، فقط در حق دولت های اقلیت استثمارگر صادق است.
·        دولت های توده ای دست به روشنگری اوبژکتیف تمامکشوری و چه بسا حتی تمامارضی می زنند.
·        بیسوادی را ریشه کن می کنند و تفکر مستدل علمی را بطور سیستماتیک و منظم می آموزند.

محسن
من فكر نمي كنم که چنين دولتي وجود داشته باشد!

·        تشکیل چنین دولت هائی امکان پذیر است.
·        چنین دولت هائی در تاریخ معاصر علیرغم مشکلات داخلی و خارجی، عینی و ذهنی در خیلی از کشورها تشکیل شده و دهه های متمادی رشد کرده و توسعه یافته است.

محسن
كجا؟

·        در همه کشورهای سوسیالیستی سابق و واقعا موجود.
·        کوبای کوچک را با آمریکای بزرگ مقایسه کنید.
·        حتی یک نفر در کوبا بیسواد نیست.
·        سطح شعور مردم آلمان شرقی را با سطح شعور کردم آلمان غربی مقایسه کنید.
·        سطح شعور مردم شوروی را با مردم روسیه فعلی و یا اوکرائین و غیره مقایسه کنید.
·        این دستاوردها در محاصره درازمدت اقتصادی و سیاسی و نظامی صورت حاصل آمده اند و نه در شایط مطلوب توسعه.
·        علیرغم جنگ جهانی اول و دوم با بیش از بیست میلیون کشته در شوروی و میلیون ها علیل و مجروح و کشوری مخروبه باقی مانده از جنگ.

محسن
كلمه دولت در ذهن ما گره ي كوري خورده با ظلم و ستم.
آيا در تشكيلات نظام هاي سوسياليستي و كمونيستي هم چيزي به اسم دولت وجود دارد؟

·        نظر شما اصولا درست است:
·        دولت دستگاه دفاع از منافع طبقه ای از شر طبقات اجتماعی دیگر است.
·        دولت دستگاه اعمال دیکتاتوری طبقاتی است.
·        وجود دولت نشاندهنده وجود طبقات اجتماعی متخاصم در هر جامعه است.
·        از این رو بود، که من گفتم که دولت ها ماهیت های طبقاتی متفاوت و حتی متضاد دارند.
·        با گذار (Transition) از جامعه مثلا سرمایه داری به جامعه سوسیالیستی، ماهیت دولت عوض می شود.
·        چون مالکیت خصوصی بر وسایل اساسی تولید جای خود را به مالکیت اجتماعی بر وسایل اساسی تولید می دهد.
·        دولت در نظام سرمایه داری حافظ منافع اقلیت زمیندار و سرمایه دار است.
·        دولت در جامعه سوسیالیستی خادم منافع توده های مولد و زحمتکش و دستگاه سرکوب دسایس ضد انقلابی از سوی اقلیت سرنگون شده است.
·        دولت سوسیالیستی هم دستگاه اعمال دیکتاتوری اکثریت مردم جامعه بر ضد اقلیت خواهان برچیده شدن بساط سوسیالیسم است و ضمنا دستگاه مقاومت در مقابل حملات دشمنان از خارج است.
·        با از بین رفتن طبقات متخاصم، دولت رفته رفته فونکسیون دیگری به عهده می گیرد:
·        فونکسیون دفاع از کشور، فونکسیون اداره اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و غیره جامعه را.
·        تا اینکه بالاخره پس از محو سرمایه داری در مقیاس جهانی از بین برود و خودگردانی توده ای جای آن را بگیرد.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر