جغد سمبل عقل
سعدی
سعدی
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص 15 ـ 22. )
تحمل کند، هر که
را عقل هست
نه عقلی، که
خشمش کند زیر دست.
شین میم شین
·
معنی تحت
اللفظی بیت:
·
کسی شکیب
می ورزد که عقل دارد، البته عقلی که مغلوب خشم نگردد.
·
سعدی در
این بیت کدام شناخت افزار دیالک تیکی را بسط و تعمیم می دهد؟
·
برای
پاسخ به این پرسش باید دو قطب متضاد و وحدتمند موجود در این بیت را پیدا کنیم.
·
با نگاهی
سرسری ـ حتی ـ می توان به تضاد عقل و خشم و تحمل و خشم در این بیت سعدی پی برد.
·
در قاموس
شیخ شیراز میان عقل و خشم و تحمل و خشم تضاد دائمی وجود دارد.
·
بنظر او
عاقل راست راستکی کسی است که عقلش مغلوب خشم نگردد.
1
تحمل کند، هر که
را عقل هست
نه عقلی، که
خشمش کند زیر دست.
·
سعدی به
احتمال قوی دیالک تیک غریزه و عقل را به شکل دیالک تیک خشم و عقل بسط و تعمیم می
دهد و بسته به تناسب قوا میان عقل و خشم، میزان عقل بنی بشر را تعیین می کند:
·
بنظر
سعدی، هرکس که عاقل باشد، کمتر به غریزه تمکین می کند و لذا کمتر خشمگین می شود.
الف
·
در قاموس
سعدی خشم به معیار اندازه گیری عقل بشری
بدل می شود.
·
این کشف
سعدی بی تردید درست است.
·
عقل فقط
در دیالک تیک غریزه و عقل وجود دارد.
·
عاقل کسی
است که لگام غریزه را حتی الامکان در دست دارد.
·
عقل به
احتمال قوی منشاء غریزی دارد:
·
غریزه ـ به
احتمال قوی ـ در روند کار و ببرکت کار ـ تحول کیفی یافته و به عقل بدل شده است،
روندی که همچنان و هنوز ادامه دارد.
·
چرا و به
چه دلیل ما چنین تصور می کنیم؟
ب
·
اغلب اوقات،
تمایز انسان از نیای حیوانی اش بر اساس عقل استدلال و اثبات می شود.
·
تفکر و
تکلم اما با استفاده بنی بشر از ابزار و کار تولیدی آغاز شده و توسعه یافته است.
·
توسعه معنوی
و فکری و فرهنگی بشری از این رو به توسعه نیروهای مولده جامعه وابسته بوده است.
·
مراجعه
کنید به نیروهای مولده در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
·
هر چه نیروهای
مولده بیشتر رشد کرده اند، سطح شعور فردی و اجتماعی انسان ها توسعه یافته است.
·
به عنوان
مثال، گذار از کار دستی به کار ماشینی، گذار از شخم زمین با خیش چوبی به تراکتور
نه تنها نیروهای مولده را دگرگون ساخته، بلکه تفکر و تکلم انسان را و میزان شناخت و
شعور آنها را نیز زیر و رو کرده است.
ت
·
تفکر و
تکلم خدا دادی نیست.
·
بلکه در
روند کلنجار عصب سوز عرقریز انسان با طبیعت بدست آمده است.
·
با توسعه
تفکر و تکلم، نه تنها انسان از نیای حیوانی اش فاصله کمی و کیفی گرفته، بلکه غریزه
قدر قدرت را نیز رفته رفته تحت کنترل عقل خودیش در آورده است.
·
البته بی
آنکه بخواهد و یا بتواند، غریزه طبیعی خود را حذف کند و مورد صرفنظر قرار دهد.
2
تحمل کند، هر که
را عقل هست
نه عقلی، که خشمش کند زیر دست.
·
سعدی در
این بیت، از سوی دیگر دیالک تیک غریزه و عقل را به شکل دیالک تیک خشم و
تحمل توسعه و تعمیم می دهد و
برای عقل (تحمل) نقش تعیین کننده قائل می شود.
·
اگر کسی عقل داشته باشد به جای از کوره در رفتن، تحمل می ورزد.
·
خشم نشانه
غیاب عقل است.
·
خشم
نشانه فعال مایشاء بودن غریزه است.
·
آیا حق
با سعدی است؟
·
اگر حق
با سعدی است، به چه دلیل و اگر نیست، چرا؟
الف
·
در تئوری
تحمل سعدی هسته ای معقول وجود دارد.
·
عقل هرچه
نیرومندتر باشد، واکنش غریزی به همان اندازه کنترل شده تر خواهد بود.
·
چرا و به
چه دلیل تجربی و عقلی؟
1
دلیل تجربی
·
دلیل
تجربی بر صحت تئوری تحمل سعدی در ضرب المثلی تحت عنوان «زبان سرخ سر سبز می دهد بر
باد!» تقطیر یافته است.
·
زبان سرخ
نیز زبان خشم و عصیان و طغیان و انقلاب است و می تواند سر سبز را به خطر اندازد.
2
دلیل عقلی
·
دلیل
عقلی بر صحت تئوری تحمل سعدی این است، که مؤثرتر و موفقیت آمیزتر وقتی می توان
نسبت به فشار و استثمار و ستم واکنش نشان داد که واکنش ما سنجیده تر، اندیشیده تر،
نقشه مندتر، برنامه مندتر و دسته جمعی تر و رادیکالتر باشد.
·
و گرنه
یک دست صدا ندارد، واکنش شتابزده و غریزی به نتیجه درخور نمی رسد و با شکست مواجه می
شود.
ب
تحمل کند، هر که
را عقل هست
نه عقلی، که
خشمش کند زیر دست.
·
زهر ایدئولوژیکی
این بیت شیخ شیراز در تبلیغ تئوری تحمل است.
·
تئوری
تحمل و تسلیم یکی از اصلی ترین تئوری های سعدی و بعد حافظ بوده است که باید مستقلا
مورد بحث قرار گیرد و افشا شود.
·
سعدی ـ از
سنگر ایدئولوژیکی طبقه حاکمه ـ توده های مولد و زحمتکش را به تحمل فشار و استثمار و
ستم و تسلیم فرامی خواند و با جانماز آب کشیدن عوامفریبانه، یعنی با تقدیس از عقل
و تحقیر خشم (غریزه) تئوری طبقاتی و ارتجاعی خود را استدلال نظری می کند و به کام
توده می ریزد.
·
حالا این
سؤال پیش می آید که بالاخره چی؟
·
از سوئی
هسته معقولی در تئوری تحمل سعدی هست و از سوی دیگر همان تئوری به زهر ایدئولوژیکی مهلک
ضد توده ای سرشته است.
ت
·
تفکر دیالک
تیکی همیشه با رفتار و کردوکار دیالک تیکی همراه است.
·
چیزها،
پدیده ها و سیستم ها را همیشه باید در داربست دیالک تیکی شان در نظر گرفت و دچار
یکسونگری و غقلت از همه جانبه بینی نگشت.
·
بدون شناخت
همه جانبه چیزها، پدیده ها و سیستم ها نمی توان دچار اشتباه و لغزش نشد و شکست
نخورد.
·
اگر چه
تفکر دیالک تیکی و کردوکار دیالک تیکی دشوار است، ولی تفکر و کردوکاری مبتنی بر
حقیقت عینی و تاریخی است و موفقیت آمیز است.
·
ما تحلیل
این بیت سعدی را ادامه خواهیم داد.
·
امیدواریم
که خواننده نیز به خوداندیشی راجع بدان خطر کند و نظراتش را برای خود نگه ندارد:
چون برای هماندیشی و روشنگری بدیلی وجود ندارد.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر