• این ادعا که «یک کشور از نظر صنعتی پیشرفته تر فقط تصویر آینده کشور کمتر پیشرفته را نشان می دهد» بطور انتزاعی و کلی درست است:
• انسان آینده میمون را نشان می دهد.
• زیرا یکی نتیجه تکامل و توسعه دیگری است.
• این ایده در عصر سرمایه داری رقابت آزاد در زمان حیات مارکس و انگلس درست بود.
• در آن زمان توسعه و رشد سرمایه داری همگون بود.
• ولی در عصر امپریالیسم و در دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم دیگر از این خبرها نیست.
• چون رشد سرمایه داری در دوره انحصاری آن ناهمگون است و نه یکنواخت.
• به همین دلیل است که حتی خیلی از کشورهای سرمایه داری بلحاظ رشد اقتصادی به وضع وخیمی گرفتار می آیند، چه برسد به کشورهای در حال توسعه.
• در این دوره تنها کشوری از کشورهای در حال توسعه می تواند بر عقب ماندگی غلبه کند که زمام امور آن را طبقه کارگر (حزب کمونیست) بدست داشته باشد و وظایف تاریخی بورژوازی را در مقیاس ملی (کشور خود) به انجام رساند.
• فقط بدین طریق است که از کشورهای عقب مانده کشورهای پیشرفته ای از قبیل اتحاد شوروی، چین و امثالهم پدید می آیند.
• و گرنه بورژوازی کشورهای عقب مانده دیگر نمی تواند جامعه خود را به سطح کشورهای پیشرفته برساند.
• بورژوازی کشورهای عقب مانده فقط می تواند دار و ندار ملی را به جیب انحصارات خالی کند و خود ضمنا به نان و نوائی برسد.
• نمونه اش جمهرری اسلامی و صدها کشور دیگراست.
• بورژوازی دیگر پتانسیل (ظرفیت) انقلابی ندارد.
• شعارهای دیروز بورژوازی آغازین، امروز برای بورژوازی همانقدر ایدئال اند که در قرون وسطای واپسین بوده اند.
• سران جبهه ملی و حزب دموکراتیک و اکثریت و دیگر چپ نماهای راستگرای هپیلی هپو جز رفرمیسم و تغییرات عوامفریبانه ی سطحی در چنته و برنامه ندارند.
در ذکر آیات و احادیث از کلاسیک های مارکسیسم،
همیشه باید هشیار بود و تریاد ماده ـ زمان ـ مکان را فراموش نکرد!
همیشه باید هشیار بود و تریاد ماده ـ زمان ـ مکان را فراموش نکرد!
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر