۱۳۹۱ مرداد ۲۲, یکشنبه

چاله ها و چالش ها (209)

ابربشر حضرت نیچه
روشنفکر ایرانی و ذره ای نیچه
ابوالفضل توسلی
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com


الف
ابوالفضل توسلی
پیشداوری


• دوست گرامی م . حجری با سلام
• گویا شما مقاله را نخوانده اید و داوری شما از چشم انداز «لوکاچ» گواه این حکم است.
• برای درک یک فیلسوف باید چارچوب فلسفه و نگاه او را پیدا نموده و در آن چارچوب داوری نمود، زیرا چارچوب دیدگاه او غیر از چارچوب دیدگاه ماست و اگر ما از چشم انداز خود داوری کنیم، این داوری از چشم انداز و دیدگاه ما و نه از آن فیلسوف است.
• درست مانند نگاه لوکاچ که از چشم انداز مارکسیسم به نیچه نگریست و مکتبی بنیاد گذاشت که دیگر مارکسیست ها از آن دنباله روی کردند.
• (آقای طبری در ایران نیز ایده های لوکاچ به نیچه را به فارسی برگردانده است.)

• اگر از این دیدگاه به نیچه بنگریم همان است که شما نوشته اید و این با فلسفه و چشم انداز نیچه بیگانه است.

• این یک تقسیم بندی مارکسسیستی است که به نیچه نسبت داده می شود و از نیچه نیست، بلکه از لوکاچ است.
• نیچه بر خلاف سوسیالیست ـ ملی گراها به کسی تعیین تکلیف نمی کند.
• او تنها «بر پای خود رفتن» فراانسان (و نه ابرانسان) را می خواهد.
• او پیامبر نیست.
• او در همین رابطه، ستیزه جویی و ستیزه خویی فلسفه سقراطی ـ مسیحی ـ ملی ـ سوسیالیستی را آشکار کرده است.
• او هیچ راهی جز آگاهی پیشنهاد نداده است.
• برای نیچه سوسیالیست ها ـ ملی گراها از ایده های انتقام مسیحیت پیروی می کنند.
• نمونه آن در جنایات استالین، مائو و پل پوت است که تفاوتی با هیتلر ندارند.
• شبیه پیشداوری لوکاچ به نیچه را «بویملر» (ایدئولوگ نازی) در آلمان از زاویه ناسیونال - سوسیالیسم انجام داد.
• ارادت
ب
میم
شیوه شناخت ما
• با سلام و سپاس
1

• حق در این مورد با شما ست که من جز فرازهائی از مطلب شما نخوانده ام.
• ولی کپی کرده ام تا اگر بخت یار باشد، بخوانمش.
• البته خواندن مطالبی که با متدهای غیرعلمی نوشته می شوند، برای من دشوار ـ و با عرض پوزش ـ زجرآور است و لذا اگر مجبور نباشم، نمی خوانم.

2

• لوکاچ در رابطه باعلل پیدایش و پیروزی سهل و آسان فاشیسم در آلمان کتابی تحلیلی تحت عنوان «تخریب خرد» نوشته اند و نقش نیچه و امثالهم را در مهیا سازی زمینه فکری و ایدئولوژیکی برای ناسیونال ـ سوسیالیسم (فاشیسم آلمانی) توضیح داده اند.

3

• تا آنجا که من می دانم طبری هیچ چیز از لوکاچ ترجمه نکرده اند.
• شاید اصلا ایشان را نشناسند.

• تحلیل احسان طبری از فلسفه نیچه، تحلیل مستقل خود ایشان است و از هیچ نظر ربطی به لوکاچ ندارد.
• علاوه بر لوکاچ و حتی قبل از لوکاچ خیلی ها تحلیل علمی از فاشیسم ارائه داده اند.

4
• ولی برگردیم به شیوه استدلال خود شما:

ابوالفضل توسلی
«برای درک یک فیلسوف باید چارچوب فلسفه و نگاه او را پیدا نموده و در آن چارچوب داوری نمود، زیرا چارچوب دیدگاه او غیر از چارچوب دیدگاه ماست و اگر ما از چشم انداز خود داوری کنیم، این داوری از چشم انداز و دیدگاه ما و نه آن فیلسوف است.»

• وقتی به نحوه استدلال غیرعلمی ـ با عرض پوزش از صمیم قلب ـ در بالا اشاره شد، منظور همین بود.
• این حکم (جمله) شما را من بسختی می توانم معنی کنم.

• بنظر شما برای درک فیلسوفی باید « چارچوب فلسفه و نگاه او» را پیدا کرد.

• این مفهوم به چه معنی است؟

• منظور از مفهوم «چارچوب فلسفه» و «چارچوب نگاه و یا نگاه» چیست؟

• اگر کسی مفاهیم حکمی را که آجرهای اولیه آنند، نفهمد، چگونه می تواند معنی حکم را بفهمد؟

• فیلسوف و نیچه به کنار، شما اگر قصد شناخت مثلا درختی را دارید، چه می کنید؟
• « چارچوب درخت و نگاه آن» را که نمی توان پیدا کرد.

• شما اگر بخواهید جهان بینی حافظ و یا سعدی را بشناسید، چه می کنید؟

• « چارچوب فلسفه و نگاه» آنها را چگونه می یابید؟

• ما برای شناخت مثلا سعدی و یا حافظ، اشعار و افکار آنها را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم.

• نمی شود با تحلیل اشعار حافظ، جهان بینی او را شناخت؟


• ما همان کاری را که برای شناخت درخت و حافظ و سعدی می کنیم، با هر فیلسوف و شاعر و سیاستمدار دیگر هم انجام می دهیم:
• آثار و افکار آنها را ذره ذره، زیر ذره بین تحلیل می نهیم.
• به همان سان که زیست شناسی، لجنی را که از اعماق تالابی بیرون اورده، ذره ذره زیر میکروسکوپ می نهد.

• ما به این طریق به شناخت چیزها، پدیده ها و سیستم ها نایل می آییم.


خیلی ممنون

با پوش ضمنی اگر احیانا در فرمولبندی منظور خود به قدر کافی دقت نکرده باشم.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر