دیالک تیک تبر

سرچشمه:
صفحه فیس بوک
رنگارنگ داور
تحلیلی از میم حجری

اثری از پیام برومند

• این کاریکاتور ـ بلحاظ محتوای معنوی اش ـ شاهکار بی نظیری است:

1

• این کاریکاتور بیان تصویرمندی است از دیالک تیک تبر:
• تبر درخت می کارد، تا خویشتن خویش را، یعنی دسته خود را باز تولید کند:
• تبر بدین طریق دیالک تیک مولد و مولود است.
• دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت است:
• سازنده خویشتن خویش است.
• تبر خود، خود را بازتولید می کند.

2

• این کاریکاتور بیان متجسمی است از دیالک تیک تولید و تخریب:
• تبر می کارد تا بشکند!
• می سازد تا خراب کند.
• تبر بدین طریق، دیالک تیک مولد و مخرب است:
• کردوکار تبر در این کاریکاتور از کاریکاتور وارگی کردوکار تبر پرده برمی دارد.
• کردوکار تبر در رابطه با تبر، عملا بی معنی است:
• ساختن است، برای سوختن!
• کردوکار تبر در رابطه با تبر کردوکاری ابلهانه است!

• کردوکار تبر نه برای تبر، بل برای شخص ثالث مفید است.
• کردوکار تبر بر ضد منافع شخصی خود تبر است:
• تبر هرچه بیشتر بکارد، باید به همان اندازه بیشتر عرق بریزد و جان بکند.
• در نتیجه، می توان گفت که کردوکار تبر نوعی خودستیزی است.
• به عبارت دقیقتر، کردوکار تبر نه خودتحقق بخشی، بلکه خودستیزی است.
• هدف از کار اما خودتحقق بخشی است.
• انسان در آئینه محصول کار خود لیاقت جسمی و فکری و روحی خود را به تماشا می نشیند و به خودشناسی می رسد.
• این یعنی خودتحقق بخشی ببرکت کار.
• تبر اما با کار خود به خودتخریبی می پردازد، نه به خودتحقق بخشی.

• جای تبر را با کارگر در جامعه سرمایه داری عوض کنیم تا به محتوای معنوی این کاریکاتور غول آسا پی ببریم:
• کارگر هرچه بیشتر ثروت تولید می کند، طبقه سرمایه دار به همان اندازه ثروتمندتر و قوی تر می شود و نتیجتا طبقه کارگر ضعیفتر و لاجرم فقیرتر و ذلیلتر می گردد.

3

• این کاریکاتور بیانگر این حقیقت امر است که کردوکار تبر کردوکاری نه به قصد نیل به هدفی، بل برای بازتولید خود کردوکار است:
• برای بازتولید اشتغال است.

• تبر برای اینکه بیکار نماند، می کارد.

• کردوکار تبر، کردوکاری به خاطر کردوکار است.

• کردوکار بی هدف و آماج است:
• پس کردوکار تبر، کردوکاری خردستیز است، کار به معنی حقیقی کلمه نیست.
• چون کار همیشه باید هدفمند و آماجمند باشد.

• کاشتن برای کشتن، ساختن برای سوختن نمی تواند هدفمند باشد.
• تبر اما می کارد تا براندازد و بیکار نماند.

• کار در جهنم جامعه سرمایه داری به هدف و آماج کارگر بدل شده است.
• کار که قاعدتا باید وسیله نیل به آماجی باشد، خود به کعبه آمال و آماج کارگر بدل شده است.

• کار دیگر برای معنامند سازی زیست کارگر نیست، بلکه برای تخریب جسمی و روحی کارگر است، برای تهی کردن زندگی کارگر از لذت و معنا و زندگی است.

4

• تبر در این کاریکاتور، سوبژکت خودآگاه نیست، سوبژکت به معنی حقیقی کلمه نیست.
• تبر سوبژکتی از خود بیگانه است.
• تبر سوبژکتی است که اوبژکت است، آلت دست است.

• کارش نه به نفع خویش، بل بر ضد منافع خویش است، به نفع بیگانه است.
• تبر هر چه بیشتر بکارد، باید بیشتر کار کند، بیشتر جان بکند و خردتر و خرابتر گردد.

این کاریکاتور خیلی ژرف و زیبا، غول آسا و پرمعنا ست.

عمر کاریکاتوریست دراز باد.

پایان