۱۳۹۱ شهریور ۶, دوشنبه

هماندیشی با شهین حیدری (6)

صداقت

سرچشمه:
صفحه فیس بوک
شهین حیدری


میم
تو‌ای شاهین نیرومند بر کهسار آبی رنگ
خبر داری اگر از آتش خورشید جادوگر

مرا هم شهپری فرما شگرف و آسمان آهنگ
که تا از چشمه ی چرخنده ی گردون بر آرم سر
احسان طبری

• گفتنش آسان است، شاهین نیرومند.
• خواستنش هم به همین سان.
عملی ساختنش فقط دشوار است.

• صداقت بی غل و غش همان و در طرفة العینی تنها ماندن همان.

• خدا شاید به همین دلیل به این روز افتاده است:
• تنها و واحد و بیکس و یار شده است.
• شاید او هم روزی مثل ما هزار و چند تا «دوست» داشت و مرتب گپ (چت) می زد و یاوه رد و بدل می کرد.

شهین

• یعنی به این ترتیب باید صداقت را کنار گذاشت؟
• اینها همه آمار است.
• نظر سوبژکتیف نیست.
میم

• نه، صداقت را هرگز نباید کنار گذاشت.
• بدون صداقت از جهان، جهنمی باقی می ماند.
• بدون صداقت اعتماد متقابل میان انسان ها پدید نمی آید.

• منظور دشواری صادق بودن است.
• حقیقت گاهی تلخ تر از تلخ ترین زهر ها ست و با صداقت پیوند تنگاتنگ دارد.

• اولین روزی که وارد فیس بوک شدیم با زنی «دوست» شدیم که هوادار سرسخت نیچه بود.
• وقتی نظر خود را راجع به فلسفه حضرت نیچه که جز حقیقت نبود، صادقانه بر زبان راندیم، پس از توهین و پرخاش و ضرب و شتم انترنتی بلوکه مان کرد تا پیدایش حتی نتوانیم کرد.

• همین قصه های خانم گاف (14) و مابقی در رابطه با این «دوستی» بر باد رفته نوشته شده اند.


• شعر شاعره ای «استرالیائی» را نقد کرده بودیم، در بدر به دنبال اسم و رسم و جنسیت منتقد می گشت تا نخست شقه شقه اش کند و بعد از دستش شکایت کند.

• بخصوص ایرانی جماعت فقط تعریف کشکی و الکی انتظار دارند.
• خیلی ها اصلا مطلب دو سطری همدیگر را نمی خوانند و لایک مصلحتی و الکی می زنند، تا طرف مقابل هم متقابلا برای چرندیات خودشان لایک زند.


صداقت تنها کالائی است که طرفدار ندارد.
صداقت خطرناکتر از خطرناک ترین بمب ها ست!
پایان

۲ نظر:

  1. بی‌ صداقتی ابزاری است برای زنده ماندن از خوشبختی‌‌های کوچک گریزان نشدن، فرزندان را به دژخیمان نسپردن از سنت‌های پدر و مادر گسست نکردن. بی‌ صداقتی راحت است اگر در مورد عوارض هولناک آن هم صادق نباشیم. بی‌ صداقتی انسان‌های احساساتی‌ می‌سازد و انسانهای احساساتی‌ بی‌ صداقتی را راحتر قبول می‌کنن تا آنجایی که به احساسات آنان پاسخ دهد.

    دین بی‌ صداقتی را بسط میدهد و این در احترام به حرف پدر و مادر، گوش کردن به حرف آقا معلم و حفظ تماییت ارضی منعکس میشود

    چه کسی‌ حقٔ تقطیر خاطرات من را دارد؟

    پاسخحذف
  2. خیلی ممنون از هماندیشی
    مقوله صداقت قابل بحث وسیع و همه جانبه است.
    اگرچه بحث راجع به چیزهای انتزاعی آسان نیست.
    شاید همین «افشاگری» مطروحه در این مطلب بهانه ای برای شروع این بحث باشد.
    مثال های مشخص و بسیار رهگشا هم که شما بطرزی رئالیستی مطرح کرده اید، خود برای پرهیز از بحث انتزاعی و کلی کمک بزرگی است. البته مثال های مشخص هر چه بیشتر باشد، بحث دقت مندتر خواهد گشت.
    صداقت فقط اگر در وفاداری به حقیقت عینی و تاریخی مطرح شود، ارزشمند خواهد بود و نه بصورت مجرد و انتزاعی و کلی.
    با تشکر فراوان از زحمات تان

    پاسخحذف