۱۳۹۱ شهریور ۲, پنجشنبه

هماندیشی با محسن سیاری (1)

ضمن تبريك روز پزشك خدمت بانو نيكزاد،
به نظر دوستان آيا ابن سينا فيلسوف اسلامگرا بوده؟
سرچشمه:
صفحه فیس بوک
گروه اگورا

1
میم

ابوعلی سینا (980 ـ 1037)
تولد در بخارا و رحلت در همدان
پزشک، فیزیکدان، فیلسوف، حقوقدان، ریاضی دان، ستاره شناس و کیمیاگر
کتاب اصلی او
قانون الطب
اصول عام (تئوری پزشکی)
فهرست الفبائی داروها (داروها و شیوه تأثیربخشی آنها)
امراض عضوی (پاتولوژی و تراپی)
امراض عمومی (جراحی و امراض عمومی)
تولید داروهای شفابخش

تفاسیر خلاق ابن سینا از فلسفه ارسطو بحث فلسفی جدیدی را در این زمینه به راه انداخته بود.
مسائل فلسفی مورد بحث ابن سینا
متافیزیک
لوژیک (منطق)
اتیک (اخلاق)

2
محسن

• جدا از سوابق و آثار ابن سينا آيا مدركي دال بر غيرمسلمان بودن ايشان وجود دارد؟

3
میم

• احتمالا احسان طبری پژوهشی راجع به ایشان دارند.
• اما صرفنظر از آن، اگر نوشته ای از ایشان تحلیل شود، به گرایش فلسفی ایشان می توان، پی برد.
• اثر مادی و فکری هر کس آئینه جهان بینی او ست.
• پزشکان نخستین گروه از روشنفکریت در جهان بوده اند که خرافه و مذهب را به مصاف طلبیده اند و دلایل عملی و تجربی بر بطلان آن ارائه داده اند.
• شاید بتوان اطبا را اولین روشنگران جهان نامید.

• همین آثار ابن سینا بر ماتریالیست بودن او دلالت دارد.
• مذهبیون به قوای غیبی دل می بندند و دنبال دعا می گردند تا دارو.
• در هر صورت می توان آثار ایشان را تحلیل کرد و گرایش فلسفی شان را اثبات نمود.
• مذهب اما فقط گرایش فلسفی نیست.

• از این رو پرسش شما باید فلسفی طرح شود:

• ایدئالیست و یا ماتریالیست بودابوعلی!

• البته می توان ـ به مثابه دانشمند علوم طبیعی ـ در آزمایشگاه ماتریالیست بود و در بیرون از آزمایشگاه، ایدئالیست.

• قضیه قدری پیچیده و بغرنج است.‬
• چون آدم، آدم است.

4
محسن

• با شما موافقم، در اينكه پزشكان اولين روشنفكران بوده اند، شكي نيست.
• ولي آيا ابن سينا مانند زكرياي رازي آثاري در رد مذهب و اسلام دارد يا خير؟
• و اگر ندارد مي توان دليل آن را ترس از دچار شدن به عاقبت رازي دانست، يا خير؟‬

5
میم

• درسی که از محسن عزیز می آموزیم، این است که از پرسنده ها باید بیشتر ترسید، تا از گوینده ها.
• راستش را یخواهید ما این چیزهای نغز را که شما برایگان، ارزانی مان می دارید، برای اولین بار می شنویم.
• ایکاش جمعبندی ئی از این ماجرای رازی ارائه می دادید تا غافلان از آن نعمت نادر بی نصیب نمانند.
• در باره ابن سینا هم همان را که می دانستیم، نوشتیم.
• متأسفانه بیشتر از آن چند جمله چیزی در چنته نداشتیم.
• پزشکان اولین روشنفکران نبوده اند، اولین روشنگران بوده اند.
• اولین گروه از روشنفکریت بوده اند، که نظریات رایج را زیر علامت سؤال قرار داده اند و بطلان آنها را با استناد به دلایل تجربی غیرقابل انکار گام به گام اثبات کرده اند.‬

6
محسن

زکریای رازی
ﺍﺩﯾﺎﻥ ﻭ ﻣﺬﺍﻫﺐ ﻋﻠﺖ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﺟﻨﮓﻫﺎ ﻭ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﻭ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻋﻠﻤﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ.ﮐﺘﺎﺏﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻘﺪﺱ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﻣﻌﺮﻭﻑﺍﻧﺪ، ﮐﺘﺐ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﺍﺭﺯﺵ ﻭ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﺍﻧﺪ ﻭ ﺁﺛﺎﺭ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﻗﺪﻣﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻓﻼﻃﻮﻥ ﻭ ﺍﺭﺳﻄﻮ ﻭ ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺧﺪﻣﺖ ﻣﻬﻢﺗﺮ ﻭ ﻣﻔﯿﺪﺗﺮﯼ ﺑﻪ ﺑﺸﺮ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﺳﺖ.

• رازي آثاري دارد، در رد نبوت و ضرورت و حي و همچنين در فلسفه، گرايشي به فلسفه اسلامي و يوناني نداشته است
• معروف است كه به خاطر همين آثار و افکار، او را كافر خطاب كرده اند و تمام كتب او را سوزانده اند و به روايتي (البته نه چندان موثق)، آنقدر با كتاب هايش بر سرش كوبيده اند تا كور شده است.
• البته ابوريحان بيروني دليل كور شدن رازی در آخر عمر را كار زياد با مواد شيميايي بخصوص بخار جيوه دانسته است.‬
• حال با اين توصيفات آيا ردي از مخالفت با اديان و مذاهب در آثار ابن سينا وجود دارد؟‬

7
میم
• نظر شما ظاهرا قابل تأمل است:

حکم اول
ﺍﺩﯾﺎﻥ ﻭ ﻣﺬﺍﻫﺐ ﻋﻠﺖ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﺟﻨﮓﻫﺎ ﻭ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪﻫﺎﯼ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﻭ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻋﻠﻤﯽ اند.

• این حکم ظاهرا دقیق فرمولبندی نشده است.

• چرا؟

• برای اینکه مذهب فرمی از شعور اجتماعی است و به مثابه شعور، خود انعکاس وجود اجتماعی است.
• شیوه زیست انسان ها ست که شعور اجتماعی درخور خود را ایجاب می کند و پدید می آورد و نه برعکس.

• مثال:
• جامعه برده داری شعور اجتماعی درخور خود را تشکیل و اشاعه می دهد و استدلال و اثبات می کند و جامعه سرمایه داری، شعور اجتماعی خاص خود را تشکیل و توسعه می دهد، تبلیغ می کند، استدلال و اثبات می کند که در خطوط معینی بر نفی و نقد شعور اجتماعی برده داری و یا فئودالی استوار شده است.

• البته میان وجود اجتماعی و شعور اجتماعی رابطه دیالک تیکی هست:
• یعنی آندو در وحدت و تضاد همزمان با همند:
• یعنی بر یکدیگر تأثیر می گذارند و از یکدیگر تأثیر برمی دارند.

• اما در تحلیل نهائی، نقش تعیین کننده از آن وجود اجتماعی (شیوه تولید مایحتاج مادی) است.

• شعور اجتماعی (مثلا مذهب) از این رو، ثانوی است و نمی تواند علت اصلی مثلا جنگ ها باشد.
• مذهب خود معلول همان چیزی است که علت اصلی جنگ ها ست.

• البته جنگ ها به بهانه های ایدئولوژیکی مثلا اختلافات مذهبی بر افروخته می شوند.
• این اما فقط بهانه است.

• پدیده ها و رخدادها بهتر است که با توجه به ماهیت ها توضیح داده شوند تا با توسل به بهانه ها.
• و لذا مذهب فی نفسه نمی تواند به قول شما «علت اصلی جنگ ها» و غیره باشد.

• علت اصلی جنگ ها در ساختار جامعه است، در مناسبات تولیدی حاکم است.
• نظام فئودالی به عنوان مثال، همیشه و همه جا سرشار از جنگ و کشتار و چپاول بوده است.

حکم دوم
ﮐﺘﺎﺏﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﻘﺪﺱ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﻣﻌﺮﻭﻑﺍﻧﺪ، ﮐﺘﺐ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﺍﺭﺯﺵ ﻭ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﺍﻧﺪ.

• این نظر شما هم دقیق نیست.
• کتب آسمانی در زمان تحریر شان نشانگر عالی ترین سطح توسعه فکری بوده اند.
• یعنی متناسب با سطح توسعه نیروهای مولده جامعه بوده اند.
• علاوه بر این حاوی موازین، قوانین و هنجارهای لازم برای اداره جامعه بوده اند.
• قانون نامه بوده اند.
• اتیک و اخلاق لازم برای همزیستی اعضای جامعه را تعیین کرده اند.
• حضرت محمد و بقیه پیامبران در زمان خود مترقی و پیشاهنگ و انقلابی بوده اند و اراده تاریخ را بیان کرده اند و حقیقت تاریخی را نمایندگی کرده اند.
• بدون دین، گذار جامعه از نظام اشتراکی آغازین به جامعه طبقاتی امکان ناپذیر می گشت و جامعه بشری فرو می پاشید.

حکم سوم
ﺁﺛﺎﺭ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﻗﺪﻣﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻓﻼﻃﻮﻥ ﻭ ﺍﺭﺳﻄﻮ ﻭ ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺧﺪﻣﺖ ﻣﻬﻢﺗﺮ ﻭ ﻣﻔﯿﺪﺗﺮﯼ ﺑﻪ ﺑﺸﺮ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﺳﺖ.

• آثار ﺍﻓﻼﻃﻮﻥ ﻭ ﺍﺭﺳﻄﻮ ﻭ ﺳﻘﺮﺍﻁ آثار فلسفی بوده اند و به نحوی از انحاء در مذاهب انعکاس و بازتاب یافته اند.
• فلسفه ایدئالیستی سقراط و افلاطون و بخش ایدئالیستی و متافیزیکی فلسفه ارسطو در ادیان آسمانی بزرگ وسیعا و اصولا بلحاظ جهان بینی به خدمت گرفته شده اند و نقش درخوری به عهده داشته اند.
• اصولا هر فرمی از شعور بلحاظ جهان بینی به مکتبی فلسفی مبتنی است.

8
محسن
• سپاسگزارم كه وقت مي گذاريد.
• توضيحات كاملا رسا و دقيق هستند، من هم موافقم.
• ولي نقل قول یاد شده منصوب به زكرياي رازي بوده است.

9
میم
• ببخشید.
• ولی در هر صورت بهتر این است که نظر ـ صرفنظر از صاحب نظر ـ مورد بررسی قرار گیرد.
• (زیبائی شگفت انگیز زبان فارسی را باش!)

• آری، حق با شما ست.
• با پوزش بسیار.
• ما متأسفانه نام زکریای رازی را در زیر نقل قول ندیده ایم، با اینکه « دیده ایم.»
• عیب ما که یکی دو تا نیست.


برتولت برشت

از آقای کاف پرسیدند:

«چه می کنی؟»

گفت:

«سرم خیلی شلوغ است.
دارم اشتباه بعدی ام را تدارک می بینم.»
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر