• شعور طبقاتی کلیه طبقات ماقبل پرولتری همواره انعکاسی از واقعیت اجتماعی بوده که کم و بیش به توهم و تخیل آلوده بوده است.
الف
• برای اینکه این شعور طبقاتی بر شناخت همه جانبه قوانین عینی توسعه اجتماعی مبتنی نبوده است.
ب
• این طبقات برای شناخت این قوانین باید از هفت خوان رستم می گذشتند که خود امری بسیار دشوار است.
ب
• این موانع معرفتی از سوئی هم جنبه اوبژکتیف (عینی) و هم جنبه سوبژکتیف دارند:
• یعنی هم به سطح عینی توسعه جامعه وابسته اند و هم به درجه شناخت علمی متناسب با آن.
ت
• از سوی دیگر جایگاه اجتماعی عینی این طبقات مانع شناخت حقیقت می شد.
• (انسان ها به همان سان می اندیشند، که می زیند!
• وابستگی طبقاتی به طبقات اجتماعی ارتجاعی، انسان ها را چه بسا کور می سازد.
• مترجم)
IV
شرایط لازم برای شناخت علمی
شرایط لازم برای شناخت علمی
• برای شاخت نیروهای محرکه توسعه اجتماعی و کشف قوانین عام آن شرایط زیرین لازم بوده اند:
1
• درجه معینی از توسعه اجتماعی2
• معلوم و آشکار گشتن تضادهای طبقاتی.• آن سان که بورژوازی و پرولتاریا بمثابه دو طبقه اصلی بزرگ در نبردی آشکار، رویاروی هم قرار گیرند.
3
• روشن و واضح شدن منشاء وعلل اقتصادی ناب تضادهای طبقاتی یاد شده.
4
• پیدایش تاریخی طبقه ای بنام پرولتاریا، که جایگاه اجتماعی آن نه تنها کشف قوانین عینی توسعه اجتماعی را امکان پذیر، بلکه الزامی می ساخت، تا این طبقه اجتماعی بتواند به انجام رسالت تاریخی خویش نایل آید.
5
• تضاد اصلی جامعه سرمایه داری شالوده اقتصادی ـ اجتماعی لازم را برای تشکیل شعور طبقاتی پرولتری تشکیل می دهد.
6
• به قول کلاسیک های مارکسیسم، در ایامی که هنوز تضاد میان کار و سرمایه به اندازه کافی رشد نیافته بود، پرولتاریا تنها «احساس مبهمی از تضاد منافع عمیق خود با بورژوازی داشت.»
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 21، ص 18)
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر