۱۳۹۹ مهر ۲۱, دوشنبه

درنگی درمقاله ای از فرخ نعمت پور راجع به جنگ (۲)

 
جنگی کە دیگر ملی نیست
فرخ نعمت پور
فرخ نعمت پور
 (۱۳۴۴ در بانه)
 نویسنده، روزنامه نگار و مترجم کرد اهل ایران
 
درنگی 
از
یدالله سلطانپور
 
 
۱
 جنگی کە دیگر ملی نیست
 
فرخ نعمت پور
احتمالا
از
مراجع «تئوریکی» بند تنبانی اکثریت و حزب چپ و غیره
است.
 
تحلیل این مقاله او ضمنا تلاشی در جهت شناخت جهان «بینی» این انجمن ها ست.
 
حریف
فلسفه فقیر و مفهومفقیر 
است.
 
در غیر این صورت می بایستی از خود بپرسد که جنگ و ملت و ملی چیست؟
 
۱
بە نظر می رسد بە جز جنگهای قبیلەای، 
همە جنگهای تاریخ خصلت فرا محلی و فرا ملی داشتەاند. 
خصلتی کە کماکان ادامە دارد.
 
منظور از «جنگ های قبیله ای»
چیست؟
 
فقر فلسفی و فقر مفهومی
از همین انتزاعی و کلی گویی حریف آشکار می گردد.
 
کسی که از چشمه مارکسیسم لبی تر کرده باشد،
باید
با مهم ترین مفهوم ماتریالیسم تاریخی، 
یعنی با مفهوم فرماسیون اقتصادی جامعه بشری،
 آشنا باشد
و
در آن صورت،
از خود بپرسد:
جنگ های قبیلتی در چارچوب کدامین فرماسیون اقتصادی جامعه بشری رخ داده اند و رخ می دهند؟
 
۲
بە نظر می رسد بە جز جنگهای قبیلەای، 
همە جنگهای تاریخ خصلت فرا محلی و فرا ملی داشتەاند. 
خصلتی کە کماکان ادامە دارد. 

حریف
در سراسر این مقاله با مفاهیم تق و لق ملی و فراملی 
«می اندیشد»
تا به نتیجه گیری معیوب معینی نایل آید.
 
مثال:
جنگ های ۳۰ ساله آلمان در قرون وسطی
مگر در خارج از جامعه آلمان شعله ور شده بود
و
فراملی و فرامحلی بود؟
 
چگونه می توان چشم بسته حکم صادر کرد؟
 
مثال دیگر:
جنگ طوایف مختلف کرد با یکدیگر 
یکی به عنوان مزدور شاه و دیگری به عنوان مزدور صدام و غیره
مگر
فرامحلی
بوده اند؟

مگر در چارچوب کردستان صورت نگرفته اند؟

۳

در زمان قدیم نیروی نظامی امپراطوری ها متشکل از نیروهای مختلف با عقبە نژادی و اتنیکی متفاوت بودەاند.
 
حریف
بسان کسانی حرف می زند که انگار صدها سال قبل از تدوین ماتریالیسم تاریخی زیسته است.
 
حریف
به
ماهیت طبقاتی چیزها و پدیده ها اعتنایی ندارد.
به همین دلیل از امپراطوری های انتزاعی دم می زند.
 
امپراطوری ها و جنگ ها و هر چیز اجتماعی دیگر
ماهیت های طبقاتی مختلف داشته اند.
امپراطوری برده داری یونان و روم کجا، 
 امپراطوری اسلامی کجا، 
 امپراطوری روسیه تزاری و عثمانی کجا 
و
 امپراطوری بریتانیای کبیر کجا؟
 
حریف در بی اعتنایی به ماهیت طبقاتی و فرماسیونی امپراطوری ها، دنبال عقبه و نژاد در قوای نظامی آنها می گردد.
 
۴
می گویند یکی از علل شکست خشایارشاە در حملە بە یونان، 
تنوع قومیتی نیروهای این پادشاە و نبود یک زبان مشترک برای هماهنگی بودەاست.
 
ارتش شاهان امپراطوری ایران، ارتشی متشکل از مزدوران نظامی بوده است.
رهبری جنگ
اما
به عهده شاه زادگان و اشراف زادگان درباری ـ ایرانی بوده است و نه به عهده سربازان.
 
تدوین استراتژی و تاکتیک رزمی
که
به عهده پیاده نظام نیست،
اخوی.
 
اتفاقا
آرایش رزمی سپاه شاهان ایرانی نفوذ ناپذیر بوده است.
همه سپاهیان همه امپراطوری های جهان مولتی قومی و مولتی «ملی» بوده اند.
 
این ترکیب سپاهیان ربط تعیین کننده ای به شکست و پیروزی جنگ ها ندارد.
 
ضمنا
منظور از ملت و ملی چیست؟
 
۵
 در جریان جنگ دوم جهانی، نیروهای متفقین و بویژە انگلیس از سیاەپوستان افریقائی کمک گرفتند،
 امری کە موجب ریشخند فاشیستهای آلمانی شد!
 
عجب استدلالی!
 
شرکت اقوام و ملل مختلف اتحاد شوروی، انگلستان و امریکا در جنگ جهانی دوم،
دلیل بر وحدت ملی این کشورها در مقیاس تمامکشوری بوده و نه دلیلی بر فراملی بودن این جنگ.
 
فاشیست های آلمان
هم
اگر امپراطوری داشتند، از ملل و اقوام امپراطوری خود بهره برمی گرفتند.
هدف آنها از جنگ های اول و دوم جهانی
هم
مبدل شدن به امپراطوری بوده است.
 
یکی از مهم ترین دلایل این جنگ های امپریالیستی
کسب هژه مونی جهانی توسط آلمان و ژاپن بوده است.
 
ضمنا
فاشیسم آلمان
هم
از
فاشیست های ملل دیگر
مثلا مجارستان، رومانی و غیره در جبهه های جنگ استفاده کرده است.
 
۶
 در جریان جنگ داخلی اسپانیا و نیز جنگ ویتنام مبارزان زیادی در جهان
 بە کمک اسپانیای ها و ویتنامی ها 
شتافتند.
 
اولا
هر چیزی خصلت دیالک تیکی دارد.
هم فاشیسم اسپانیا و هم آنتی فاشیسم اسپانیا
دیالک تیکی از ملی و بین المللی بوده اند.

همانطور که فاشیست های جهان از فاشیسم اسپانیا حمایت می کرده اند، 
به همان سان هم آنتی فاشیست های جهان از آنتی فاشیست های اسپانیا حمایت بخور و نمیر کرده اند.

این چیزها که ربطی به فراملی بودن جنگ داخلی اسپانیا ندارد.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر