۱۳۹۳ خرداد ۲۱, چهارشنبه

سیری در جهان بینی اریش فروم (5)


سرچشمه:
صفحه فیسبوک زری مینوئی
تحلیلی از شین میم شین
  
انسان زندگی تناقض آمیزی دارد
زیرا در حالی که پاره ای از طبیعت محسوب می شود از آن جدا ست
 هم یک انسان است هم یک حیوان
آدمی پنج نیاز منحصر به نوع خود دارد که عبارتند از :
نیاز به وابستگی ، تعالی ، اصالت ، هویت و داشتن جهت گیری

·        این فراز از نوشته حریف را هم باید نخست تجزیه و بعد تحلیل و نهایتا ترکیب کنیم تا از موضوع خارج نشویم:

1
انسان زندگی تناقض آمیزی دارد.

·        از فرمولبندی های حریف به هیچ ترفندی نمی توان به مارکسیست بودن اریش فروم، یعنی صفتی که اریش فروم بدان معروف خاص و عام است، پی برد.

·        منظور از مفهوم «زندگی تناقض آمیز» چیست؟

2
انسان زندگی تناقض آمیزی دارد

·        تناقض را ما در حوزه منطق بکار می بریم.
·        قوانینی هم در این زمینه از زمان ارسطو به میراث مانده است:

3

·        قانون تناقض ممنوع یکی از قوانین منطق صوری است که ارسطو فرمولبندی کرده و بنا بر آن احکام متناقض نمی توانند حقیقی باشند.

4
·        قانون تناقض ممنوع در منطق حکمی چنین تعریف می شود:
·        «حکم الف و نفی آن نمی توانند هر دو ـ همزمان ـ حقیقی باشند.» 

5
·        قانون تناقض ممنوع را اما نمی توان تنها بکمک منطق صوری اثبات کرد.
·        ارسطو در اثبات ماهیتا ماتریالیستی قانون تناقض ممنوع در رابطه با واقعیت عینی اعلام می کند که یک چیز نمی تواند در آن واحد و از نظر واحد، صفتی را داشته باشد و نداشته باشد.
·        (ارسطو، « متافیزیک» 3، ب 1005)

6
·        در واقعیت عینی هم موردی پیش نمی آید، که چیزی خاصیت معینی را در آن واحد، هم داشته باشد و هم نداشته باشد، هم در رابطه معینی نسبت به چیزهای دیگر قرار داشته باشد و هم قرار نداشته باشد.
·        به عبارت دیگر، در واقعیت عینی تناقضات منطقی وجود ندارند.
·        از این رو تفکری که حاوی تناقضات منطقی باشد، نمی تواند انعکاس درست واقعیت عینی باشد و حقیقی باشد.

7
·        تفسیر متافیزیکی از قانون تناقض ممنوع،  مفاهیم «در آن واحد» و «از نظر واحد» را در فرمولبندی ارسطو نادیده می گیرد و یا آنها را عمدا پرده پوشی می کند.  

8
انسان زندگی تناقض آمیزی دارد

·        منظور حریف و یا اریش فروم از مفهوم «تناقض آمیزی»، احتمالا تضادمندی زندگی انسانی است.

·        واقعیت عینی ـ بر خلاف عالم منطق ـ جولانگاه دیالک تیک است.
·        دیالک تیک یعنی وحدت اضداد.
·        دیالک تیک یعنی همبائی ستیزمند اقطاب متضاد.
·        دیالک تیک یعنی تضادمندی و وحدت مندی همزمان اقطاب مربوطه.
·        مثلا، دیالک تیک فرم و محتوا.
·        نه فرمی بی محتوا می توان یافت و نه محتوائی بی فرم، محض و ناب.
·        هستی عینی از ذره تا کهکشان طبیعت دیالک تیکی دارد، یعنی تضادمند است.

9
انسان زندگی تناقض آمیزی دارد

·        اگر این سخن از اریش فروم باشد، حیرت انگیز است.

·        چون هر مارکسیستی باید حداقل این را بداند که همه چیز عالم تضادمند است و انسان خود و زندگی اش در این میان استثناء نیست.

·        شنیدن دلایل حریف و یا اریش فروم اما بی ضرر و ضرور است:

10
انسان زندگی تناقض آمیزی دارد
زیرا در حالی که پاره ای از طبیعت محسوب می شود از آن جدا ست.

·        پس منظور از مفهوم «تناقض آمیزی زندگی انسان» همین است:
·        جزئی از طبیعت بودن انسان و جدا از طبیعت بودن انسان.

·        صحبت بر سر انسان است و یا زندگی انسان؟

·        چون هر چیز با شیوه هستی اش یکسان نیست.
·        انسان با زندگی اش یکی و یکسان نیست.

·        ولی این نظر در هر صورت نادرست نیست:
·        انسان موجودی دیالک تیکی است:
·        انسان موجودی طبیعی و اجتماعی است:
·        انسان هم موجودی طبیعی است و هم موجودی اجتماعی است:

·        دیالک تیک طبیعت و جامعه
·        دیالک تیک طبیعت اول و طبیعت دوم (جامعه)

·        طبیعت اول قبل از انسان و هر موجود زنده دیگر وجود داشته و وجود خواهد داشت.
·        طبیعت دوم (جامعه) اما نتیجه کار جسمی و فکری انسان است.
·        جامعه دست پخت و مصنوع بشریت است.

11
 انسان زندگی تناقض آمیزی دارد
زیرا در حالی که پاره ای از طبیعت محسوب می شود از آن جدا ست.

·        انسان و جامعه اما از طبیعت جدا نیست.
·        ما همیشه با دیالک تیک طبیعت و جامعه سر و کار داریم و نه با دوئالیسم آندو.

·        میان طبیعت و جامعه و انسان دیوار دوئالیستی نفوذ ناپذیری کشیده نشده است.

·        جامعه و انسان و جانور و نبات و جماد در تحلیل نهائی و ماهیتا فرقی با هم ندارند.

·        اگر حریف و یا اریش فروم سری به عالم علم الاشیاء بزند، متوجه وحدت مادی همه اینها خواهد شد.

·        جماد و نبات و جانور و انسان از عناصر شیمیائی موجود در جدول مندلیف تشکیل یافته اند.
·        تفاوت آنها در ساختار و یا نوع و نحوه ی ترکیب عناصر شیمیائی است.
·        دیالک تیک عنصر ـ ساختار ـ  سیستم

12
مثال ساده برای تفهیم این حقیقت امر

·        داس و کلنگ و بیل و دیگ و چرخ خیاطی همه از اتم های آهن تشکیل شده اند.
·        اگر ذوب شان کنیم به مولکول های آهن تبدیل می شوند و تفاوت فی مابین از بین می رود.
·        دلیل تفاوت صوری و فرمال و فونکسیونال (کارکردی) آنها در ساختار متفاوت آنها ست:
·        در نحوه و نوع پیوند اتم های آهن با یکدیگر است:
·        دیالک تیک سیستم ـ ساختار ـ فونکسیون

·        به دلیل همین تفاوت ساختاری است که میان داس و کلنگ و بیل و دیگ و چرخ خیاطی تفاوت فرمال (صوری)  و فونکسیونال (کارکردی) وجود دارد:
·        فونکسیون دیگ پخت و پز است و فونکسیون چرخ خیاطی  دوخت و دوز.

·        انسان و نبات و جانور و غیره نمی توانند با طبیعت قطع رابطه کنند و جدا از آن باشند.
·        چون تار و پود وجودشان از عناصر طبیعی (مادی، شیمیائی) است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر