۱۳۹۳ تیر ۷, شنبه

جفنگیات اجنه در « جهان» جیم و جاک (18)


 صفحه فیسبوک حوریه     
گاف سنگزاد  

از هیچکس برای هیچ چیز انتظاری نداشته باش!
انتظارات همیشه صدمه زننده اند.
ویلیام شکسپیر

·        آری، ویلیام جان.
·        اگر کسی ابله ساده لوح و سطحی اندیش باشد، همه چیز را می تواند منشاء شر و نکبت و فلاکت تصور کند و یا به عنوان منشاء شر و نکبت و فلاکت جا بزند.
·        بگذار به تجارب زنده ی زندگی رجوع کنیم، بلکه ببینیم که قضیه از چه قرار است:

1
·        عمله ای که از سپیده تا شام جان کنده، انتظار دریافت دستمزدی دارد تا نان و پنیری برای اهل و عیالش به خانه برد.
·        اگر از صاحبکار شکمسیر خبری نباشد، مجبور است او را به ترفندی پیدا کند و برای «داد» (زحمات) خود، «ستدی» (دستمزدی) بطلبد.
·        اگر این انتظار را داشته باشد و رو داری کند، نه تنها با دستی خالی به خانه خواهد رفت، بلکه علاوه بر آن، با جسمی خونین و مالین.
     
2
·        ظاهرا حق با تو ست:

«انتظارات همیشه صدمه زننده اند.»

·        اما مسبب اصلی دست خالی و جسم خونین و مالین عمله نه انتظار، بلکه صاحبکار قلدر و گردن کلفت بوده است.
·        انتظار که سوبژکت نیست تا اوبژکتی را لت و پار کند.
·        سوبژکت در جامعه بشری، بنی بشر است.
·        سوبژکت در این مثال، صاحبکار است که دک و دنده عمله را خرد می کند و اهل و عیالش را گرسنه می خواباند.

3

·        حریفی حدیث کارگری را نقل می کرد که در سلول ساواک همبندش بود.
·        کارگر برای افزایش دستمزد خود تصمیم گرفته بود که وقتی شاه به شهرشان آمد، شکوه نامه ای به دستش دهد.
·        ساواک که چشم و گوش شاه بود، هفته ها قبل از ورود شاه به نیت کارگر پی برده بود و بازداشتش کرده بود و بسان دددرنده ای لت و پارش کرده بود.
·        کارگر فلک زده هم همین نظر ویلیام را داشت.
·        می گفت:
·        اگر دخترک وسوسه ام نکرده بود و زن نگرفته بودم، به افزایش دستمزد نیاز پیدا نمی کردم و انتظاری از شاه در این زمینه نمی داشتم.
·        پس همه تقصیرات به گردن دخترک بدجنس است که به این روز افتاده ام.
·        او هم از سر ساده لوحی نه انتقادی از شاه داشت و نه از چشم و گوش شاه.
·        او هم بر این باور ساده لوحانه بود که « انتظارات همیشه صدمه زننده اند.»

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر