۱۳۹۳ تیر ۶, جمعه

خرد ـ انسان ـ تاریخ (3)

 
بررسی تاریخ توسعه ی فلسفه کلاسیک بورژوائی  
پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان شین میم شین
  
29
·        نومینالیسم، از این رو، در وهله اول، به چندین دلیل، بلحاظ تاریخی سدشکن بوده است.

30

·        نومینالیسم با واقعیت قائل شدن مؤکد فقط بر چیزهای منفرد و تحقیر قاطعانه ی واقعیت مفاهیم عام، به دلایل زیر، لرزه بر ارکان کلیسای کاتولیکی قرون وسطی می افکند:

الف
·        اولا به این دلیل که نتیجه ناگزیر انکار واقعیت (واقعی بودن)  مفاهیم عام به معنی انکار حقانیت کلیسا به مثابه کانون فراگیر بوده است.  
ب
·        به معنی انکار کلیسای کاتولیکی به مثابه تنها نهاد مجاز به ابلاغ وحی الهی میان انسان ها بوده است.

ت
·        به معنی انکار واسطه بودن کلیسا میان خدا و تک تک انجمن های کلیسائی و تک تک افراد بشری بوده است.
  
پ
·        به معنی انکار نقش انحصاری کلیسا به مثابه واسطه ای بوده که افراد بشری می توانند بکمک آن به خدا نزدیک شوند و بنا بر تعالیم رسمی، اجازه تقرب به خدا را کسب کنند.

ث
·        نتیجه ناگزیر انکار واقعیت  (واقعی بودن)  مفاهیم عام، به معنی نفی سلسله مراتب (هیرارشی) کلیسائی بوده است.

ج
·        ضمنا به معنی نفی دگم های (جزم های) متافیزیکی بوده است.
·        دگم هائی که بدون استثناء حاوی  مفاهیم عام درجه عالی بوده اند و در واقع معیار تعیین کننده بوده اند.

ح
·        نتیجه ناگزیر انکار واقعیت مفاهیم عام و تأکید بر واقعیت چیزهای منفرد، به معنی تأکید بر واقعیت انجمن های کلیسائی منفرد و تک تک مؤمنین مسیحی بوده است.
·        به معنی تأکید بر واقعیت تک تک افراد انسانی بوده است.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک منفرد (خاص) و عام در تارنمای دایرة المعارف روشنگری    

31
·        بر پایه استنباط و یا درک نومینالیستی از مفاهیم عام، کلیسا بطور کلی تنها به معنی اسم جمعی از تک تک انجمن های کلیسائی و تک تک مؤمنین مسیحی بوده است.

32
·        تأکید نومینالیسم بر واقعیت چیزهای منفرد، به معنی قائل شدن نقش تعیین کننده و تصمیمگیر به انجمن های منفرد و تک تک مؤمنین مسیحی بوده است.
·        بدین طریق، سلسله مراتب کلیسای کاتولیکی از پاپ تا کشیش های عادی بی معنی و زاید می گردید.
·        بدین طریق هر کلیسای منفردی، هر انجمن مسیحی منفردی و هر مؤمن مسیحی منفردی (بالاخص) مقرب تر از کلیسای کاتولیکی (بالاعم، یعنی به مثابه عام)  به خدا تلقی می شوند.

33
·        به همین دلیل، درک نومینالیستی از مفاهیم عام حاوی مخالفت با سلسله مراتب کلیسائی بوده است.

34

·        مخالفت سرسخت عرفان انقلابی در قرن 16 میلادی با سلسله مراتب کلیسائی، در واقع متکی بر استدلالات نومینالیسم در زمینه  مفاهیم عام بوده است.

35
·        نتیجه دیگر درک نومینالیستی از مفاهیم عام عبارت از این بوده که دگم های کلیسا ـ به مثابه  مفاهیم عام ـ در تحلیل نهائی چیزهائی توخالی اند و حرفی برای گفتن به تک تک مؤمنین ندارند.
·        ضمنا بدین معنی بوده که مسئله ایمان (به مثابه مفهومی عام)  هرگز نمی تواند موضوع تفکر، دانش و علم باشد.
  
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر