۱۳۹۳ خرداد ۲۳, جمعه

سیری در جهان بینی اریش فروم (6)




سرچشمه:
صفحه فیسبوک زری مینوئی
تحلیلی از شین میم شین
  
آدمی پنج نیاز منحصر به نوع خود دارد که عبارتند از
نیاز به وابستگی ، تعالی، اصالت ، هویت و داشتن جهت گیری

·        ما برای تأمل روی این ادعای اریش فروم و یا حریف، به تأمل روی تک تک این نیازهای منحصر به نوع بشری خطر می کنیم:

1
نیاز به وابستگی

·        وابستگی به چه معنی است؟

·        وابستگی به فرمی از پیوند میان ابژکت های جهان مادی و یا میان تصاویر آنها در شعور و یا ضمیر انسانی اطلاق می شود، که پیش شرط وجود و یا تغییر هر ابژکت، وجود و تغییر ابژکت های دیگر است.
·        مفهوم پیوند میان (A) و (B) تنها بدان معنی است که وجود و یا تغییر (A)، همواره با وجود و تغییر مطابق با آن در (B) همراه است و یا برعکس.

2
·        اما مفهوم وابستگی نشان دهنده سمت و سوی پیوند است:
·         «(   A) وابسته است به (B)»، بدان معنی است که پیش شرط وجود و یا تغییر (A)، عبارت است از وجود و یا تغییر (B). 

·        وابستگی پدیده ها ـ بمثابه فرم پیوند ـ از وحدت مادی جهان و حرکت ـ بمثابه شیوه بود ماده  ـ نشئت می گیرد.
·        اگر وجود و یا تغییر پدیده (   A ) وابسته به وجود و تغییر پدیده (B) باشد، این بدان معنی است که (B) شرط ضرور برای وجود و تغییر (A) است.

·        (   A ) تنها زمانی می تواند وجود داشته باشد و یا تغییر یابد که (B) وجود داشته باشد و تغییر یابد.
·        از این رو ست، که وابستگی بیانگر گشتاوری منفعل در پیوند میان (   A ) و (B) است.

3
·        شناخت وابستگی پدیده ها در طبیعت و جامعه پیش شرط مهمی برای پیشرفت علمی و موفقیت در کردوکار عملی هدفمند انسان ها ست.
·        نحوه رفتار هر سیستم وابسته به ساختار آن سیستم است.

·        با کشف این حقیقت امر، می توان با شناخت ساختار هر سیستم، به پیشگوئی مهمترین شیوه های رفتار آن نایل آمد.

·        بطور کلی می توان گفت که پیشگوئی های علمی تنها زمانی امکان پذیر می گردند که وابستگی پدیده مورد پیشگوئی به عوامل (فاکتورهای) معین معلوم شود.

·        شناخت وابستگی ها قاعدتا پیشمرحله ای مهم برای شناخت قوانین در هر علم است.

4
·        وابستگی از نظر علم منطق یک مناسبت سه عضوی است.
·        و لذا کافی نیست، اگر بگوییم:
·        «(    x ) وابسته است به (y)!»

·        بلکه باید گفت، که (  x ) از چه نظر وابسته به (y) است.

·        بنابرین فرمولبندی کامل هر مناسبت وابستگی باید چنین باشد:
·        «(    x ) بلحاظ (z)، به (y) وابسته است!»

5
·        مثلا کشوری که استقلال سیاسی کسب کرده و یا در جریان فروپاشی سیستم استعماری امپریالیستی به استقلال دولتی دست یافته، می تواند به انحای مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی و غیره وابسته کشورهای امپریالیستی دیگر باشد.     

6
·        ضد وابستگی، استقلال است.

·        استقلال نیز یک مناسبت سه عضوی است:
·        «(    x ) بلحاظ (z)، مستقل از (y) است!»

7
·        هر پدیده ای از جهات و جنبه های معینی وابسته به پدیده های دیگر است.
·        علت این امر در عوامل زیر است:

الف   
·        در پیوند کلی (یونیورسال) جهان مادی است.

ب
·        در حرکت و تغییر مدام کلیه پدیده های واقعیت عینی است.

ت
·        در  تأثیر متقابل کلیه پدیده های واقعیت عینی است.

8
·        پدیده مطلقا مستقل وجود ندارد.
·        سیستم های مطلقا مستقل، تنها سیستم هائی می توانند باشند که از محیط زیست بکلی ایزوله شده باشند، یعنی با محیط پیرامون خود هیچگونه تبادل مادی ـ انرژتیکی و یا اطلاعاتی نداشته باشند.
·        چنین سیستم هائی هرگز نمی توانند ادامه حیات دهند و دوام آورند.

9
نیاز به وابستگی

·        بنظر اریش فروم و یا حریف یکی از نیازهای منحصر به نوع انسان ها، نیاز به وابستگی است. 

·        این ادعا اما به چه معنی است؟

10
·        این ادعا بدان معنی است که وابستگی نه «رابطه» ای اوبژکتیف (عینی)، بلکه «رابطه» ای سوبژکتیف است.
·        اگر بنی بشر نیاز پسیکولوژیکی به وابستگی نداشته باشد، وابسته هم نخواهد بود.
·        یکی از مضرات پسیکولوژیسم شاید همین باشد:
·        سلب عینیت از چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی و سوبژکتیویزه کردن آنها.

11
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود، هر چه در آن غش باشد.
با پوزش از خواجه شیراز

·        بهتر است برای کسب یقین قلبی در صحت ادعای اریش فروم که گویا مارکسیست هم تشریف داشته، سری به عالم واقع بزنیم و ضمنا ادعای او را به محک تجربه بزنیم:
·        وابستگی برده به برده دار، غلام به خواجه، کنیز به کدبانو زمانی آغاز می شود که جامعه از فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی اشتراکی آغازین به ضرب تازیانه و شلاق و غل و زنجیر و شمشیر وارد فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی برده داری می شود.

·        در این مرحله از توسعه اجتماعی است که برده وابسته به برده دار تلقی می شود.
·        ابزار واره می شود.
·        چیز واره و در بهترین حالت جانور واره می شود.
·        مثلا گاو و گوساله و گوسفند و خر واره می شود و تحت تصاحب کسی در می آید:
·        وابسته به کسی می شود.

·        در جامعه اشتراکی آغازین اما بنی بشر بیش از صد هزار سال در استقلال و آزادی و خواهری ـ برادری و برابری بسر برده بود.

12
·        چرا در این صد هزار سال، نیاز منحصر به نوع انسان ها به وابستگی وجود نداشت؟

·        آیا وابستگی توده های میلیونی برده و بنده و کنیز به اشرافیت بنده دار و بعد وابستگی رعایا به اشرافیت فئودال و بعد وابستگی پرولتاریا به بورژوازی به دلیل نیاز پسیکولوژیکی منحصر به نوع آنها بوده است؟

·        اریش فروم که بیشک قصد عوامفریبی ندارد.
·        ما هم که خدانکرده مغز خر نخورده ایم که تئوری او را به سکه نقد خریم و از آن خود کنیم.

13
·        حتی کودکان کودکستان می دانند که برده و بنده و کنیز کردن توده های مولد و زحمتکش نه داوطلبانه و بنا بر «نیاز منحصر به نوع انسان ها»، بلکه برعکس به ضرب شلاق، با توسل به شکنجه و زجر و  آزار و ببرکت ستم اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و مذهبی و غیره جامه عمل پوشیده است.

·        تا همین چند سال قبل، سقف خانه ارامنه در خیلی از جاهای ایران، بالاتر از کف کوچه و خیابان نبود.
·        خود این پدیده از ستمی حکایت دارد که برده داران اسلامی بر ارامنه و دیگر دگراندیشان روا داشته اند.

·        کدام نیاز منحصر به نوع انسان ها؟

14
·        در دیالک تیک وابستگی و خودمختاری (استقلال نظری و عملی)، نقش تعیین کننده همیشه و همه جا از آن خودمختاری بوده و است و خواهد بود.

·        آزادی و استقلال اندیشه و عمل بویژه برای بشر اندیشنده، خدشه ناپذیر است.
·        چیزی عمیقا قلبی و ماهوی است.
·        چیزی بمراتب عمیقتر از نیازهای پسیکولوژیکی است.

·        آزادی و استقلال اندیشه و عمل رئالیته دیرین بر باد رفته ای است که به ایدئالی همیشه در تب و تاب و همواره در جوش و خروش در اعماق دل آدمیان بدل شده است.

·        شورش های خونین بردگان، جنگ های بی امان رعایا و قیام های خونین پرولتاریا در همه جای زمین و در سرتاسر تاریخ جامعه بشری بر همین حقیقت امر دلالت دارند.

·        کدام نیاز منحصر به نوع انسان ها به وابستگی؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر