۱۳۹۳ خرداد ۲۹, پنجشنبه

سیری در شعر «عصیان بندگی» از فروغ فرخزاد (28)

  فروغ فرخزاد
(1313 ـ 1345)
(1934 ـ 1966)
عصیان 
(۱۳۳۶)  

تحلیلی از شین میم شین

چیست این شیطان از درگاه ها رانده
در سرای خامش ما میهمان مانده؟

بر اثیر پیکر سوزنده اش دستی
عطر لذت های دنیا را بیافشانده

·        معنی تحت اللفظی:
·        این ابلیس مطرود از درگاه الهی چیست که میهمان خانه خاموش ما گشته است؟

·        این ابلیس چیست که بر اثیر (اتر)  پیکر سوزانش، دست کسی عطر لذت های دنیا را افشانده است؟

1
·        فروغ در این دو بیت، ابلیس را مورد بررسی قرار می دهد.
·        چیستائی ابلیس یکی از مهمترین مسائل فکری فروغ جوان و همیشه جوان بوده است.
·        ظاهرا فروغ در ابلیس آلترناتیو و بدیلی بهتر برای خدا می جوید و در شعر عصیانی بعدی اش که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و منتشر شده، خدا را از تخت خدائی به زیر می کشد تا ابلیس را به جای او بنشاند و بپرستد.
·        ابلیس در فلسفه فروغ عملا تطهیر می شود، ابلیسیت زدائی می شود و به مظهر زیبائی ها و لذات زندگی تبدیل می شود.

2
·        فروغ در هر صورت ابلیس را نیز مولود و آلت دست خدا تلقی می کند، مولود و آلت دستی مظلوم و بی گناه که دامی بر سر راه بنی بشر گشته است.
·        ابلیس در قاموس فروغ ضمن مظهر زیبائی بودن، موجودی مظلوم و ترحم انگیز است.

چیست او جز آنچه تو می خواستی باشد: 
«تیره روحی، تیره جانی، تیره بینایی
تیره لبخندی بر آن لب های بی لبخند
تیره آغازی، خدایا، تیره پایانی»

·        معنی تحت اللفظی:
·        ابلیس چیست، به غیر از آنچه که تو خواسته ای که باشد:

·        تیره روحی، تیره جانی، تیره چشمی، تیره لبخندی بر لب های بی لبخند، تیره آغاز و تیره انجامی.

·        شاملو اصطلاح «لب های بی لبخند» را احتمالا از فروغ گرفته است و بدون بردن نام مخترع اصلی اش مورد استفاده قرار داده است.

·        تناقض مندی ابلیس کمتر از تناقض مندی خدا نیست.
·        همان ابلیسی که مظهر زیبائی ها و لذات دنیا بوده، اکنون به مثابه عفریتی تصور و تصویر می شود که تار و پودش تیره است.
·        آنچه فروغ در زر ورق فریبای شعر در اختیار خلایق قرار می دهد، خرافه است و بس.
·        خدا و ابلیس و اجنه و ملائکه همه از دم، همان یاوه ها و خرافه های اهل منبر اند و نه چیز دیگر.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر