۱۳۹۳ خرداد ۳۰, جمعه

تصادف (2) (بخش آخر)


تصادف به مثابه ضد دیالک تیکی ضرورت (جبر)
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

·        تصادف را مکمل و فرم نمودین ضرورت نامیدن، به معانی زیرین است:

 الف
·         این اولا حاکی از آن است که ضرورت و تصادف پیوند ناگسستنی با یکدیگر دارند.

·        (به عبارت دیگر، ضرورت و تصادف رابطه دیالک تیکی با هم دارند. مترجم)

ب
·        این ثانیا حاکی از آن است که ضرورت ـ بلحاظ عینی ـ بر تصادف تقدم دارد.

·        (به عبارت دیگر، در دیالک تیک ضرورت و تصادف نقش تعیین کننده از آن ضرورت است. مترجم)

ت
·        این ثالثا بدان معنی است که تصادف به مثابه حکمران سطح پدیده ها،  بلحاظ معرفتی ـ نظری نقطه آغازین برای شناخت ضرورت است که ببرکت تحلیل کلیه پیوندهای تصادفی و پس از برملا ساختن ماهیت چیز مورد نظر، ضرورت شناخته می شود.

·        (به عبارت دیگر، دیالک تیک ضرورت و تصادف با دیالک تیک فرم نمودین و محتوای ماهوی در پیوند قرار دارد. یعنی تصادف نمودین است و ضروت ماهوی است. مترجم)

1

·        وجود عینی تصادفات در کردوکاراجتماعی نقش مهمی بازی می کند.
·        مارکس در نامه ای به کوگلمن می نویسد:
·        «تاریخ سازی انسانی می توانست بمراتب سهلتر انجام گیرد، اگر مبارزه تنها در شرایط  مطلوب و مناسب صورت می گرفت.
·        تاریخ انسانی  از سوی دیگر خصلت عرفانی به خود می گرفت، اگر تصادفات نقشی بازی نمی کردند.
·        این تصادفات البته وارد جریان عمومی توسعه  می شوند و بوسیله تصادفات دیگر خنثی می گردند.
·        اما تسریع و یا تعویق امر وابسته به چنین تصادفاتی است:
·        از آن جمله است، «تصادف» خصلت شخصیت هائی که در رأس جنبش قرار می گیرند و نقش مثبت و یا منفی مهمی ایفا می کنند.»
·        («نامه مارکس به کوگلمن»  در 17 آوریل 1871)

2
·        رابطه ضرورت و تصادف در سیستم های تنظیمی سیبرتیکی بویژه بلحاظ فنی و علمی ـ نظری فرم جالبی به خود می گیرد.
·        تصادف در سیبرنتیک، مترادف است با مفهوم اختلال.

3
·        در سیبرنتیک میان تصادف داخلی و خارجی فرق گذاشته می شود:
·        از تصادف داخلی وقتی سخن می رود که رابطه زیرسیستم ها با یکدیگر کلا و یا جزئا خصلت تصادفی داشته باشد، به عبارت دیگر زیرسیستم ها و یا عناصر با احتمال معینی عمل کنند.

·        (مفهوم «زیرسیستم» را به تقلید از مفهوم ریاضی «زیرمجموعه» ساخته ایم. مترجم)

4
·        روندها و یا سیستم هائی که بوسیله متغیرهای زمانی (متغیرهای تابع زمان) قابل وصفند، روندها و سیستم های استوشاستیکی نامیده می شوند.

5
·        رابطه میان این پوت و آوت پوت سیستم بویژه در سیستم های استوشاستیکی خصلت تصادفی دارند.
·        اختلالات خارجی هم که بر یک سیستم استوشاستیکی وارد می شوند، می توانند خصلت روندهای استوشاستیکی داشته باشند.

6
·        مشخصه سیستم های تنظیمی سیبرنتیکی (با پیوند برگشتی منفی) عبارت از این است که آنها قادرند با اختلالات خارجی تصادفی وارده چنان برخورد کنند که کل سیستم در محدوده های از پیش تعیین شده مصون بماند. 
·        و لذا هر کدام از این گونه سیستم ها ترکیبی دیالک تیکی از ضرورت و تصادف است.

7
·        بسیاری از سیستم ها در عرصه طبیعت زنده و جامعه نیز همین گونه اند.
·        اگرچه رفتار کلی و فونکسیون آنها بوسیله ساختار و سازمان شان بطور ضرور معین شده و لذا دقیقا قابل پیشگوئی اند، ولی این پیشگوئی ها شامل حال همه جزئیات رفتاری زیرسیستم ها و یا عناصر نمی شود:
·        چنین عناصری می توانند تحت تأثیر تصادفات قرار گیرند و یا حتی خود تصادفی باشند، ولی علیرغم آن در چارچوب ضرورتی عمل می کنند، که بوسیله ساختار سیستم کلی تعیین شده است.

·        مراجعه کنید به ضرورت (جبر)، دترمینیسم، علیت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر