۱۴۰۳ مرداد ۱۵, دوشنبه

درنگی در لاطائلات اجامر وطنی و اجنبی (۲۱)


 

ایتالو کالوینو 

 ( ۱۹۲۳ –  ۱۹۸۵) 

نویسندهٔ رمان و داستان کوتاه ایتالیایی

 

مردمی که هرچه گرسنه تر و عقب افتاده تر بودند، بیشتر بچه دار می شدند، 
نه به این خاطر که بچه می‌خواستند، بلکه به این خاطر که همه چیز را به دست غرایز و بی‌توجهی و بی‌بند و باری می‌سپردند.  
ایتالو_کالوینو
 
در این سخن حریف ایتالیایی، چندین مسئله مختلف تحریف می شود:

۱
مردمی که هرچه گرسنه تر و عقب افتاده تر بودند، بیشتر بچه دار می شدند، 
 
حریف دیالک تیک تولید و بازتولید
را
نادیده می گیرد و مثل متافیزیکی اندیش ها و دوئالیستی اندیش ها
 فقط بازتولید را زیر ذره بین هنری ـ ادبی قرار می دهد و تولید را به کلی نادیده می گیرد
و
به این نتیجه ساده لوحانه می رسد که خانواده فقرا هر چه فقیرتر، تولید مثل به همان اندازه بیشتر.
 
شدت بازتولید (تولید مثل، زاد و ولد) اما در هر فرماسیون اقتصادی 
توسط طبقه حاکمه و دولت آن،
هدایت و تحدید و توسیع (وسعت یافتن، وسعت بخشیدن) و کنترل می شود.
 
مثال:
در فرماسیون برده داری، 
کار فیزیکی (کار مادی ویا یدی بردگان) در تولید،
نقش تعیین کننده ای به عهده دارد.
در نتیجه، طبقه حاکمه برده دار، می کوشد که برده ها هرچه بیشر زاد و ولد داشته باشند.
 
بدون زاد و ولد بردگان، بازتولید جامعه مختل می شود.
به همین دلیل، مثلا در قرآن، ازدواج توصیه می شود. 
خانواده به مثابه سلول اساسی جامعه،
به تولید نیروی کار زنده (برده) می پردازد و اگر تولید توسعه یابد و خانواده قادر به بازتولید نباشد، توسل به جنگ و اسیر گرفتن و برده کردن اقوام دیگر به بهانه های مختلف مثلا تبلیغ دین و غیره شروع می شود.
 
یکی از دلایل مهم جنگ های برده داری مثلا غزوات اسلام، تأمین برده است
که هم وسیله جاندار تولید است و هم وسیله تولید مثل است.
 
بدون بازتولید، از طریق تولید مثل و جنگ و عجز از بازپرداخت وامو برده طلبکار گشتن،
نسل جدید بردگان جای نسل قدیم را پر نمی کند و تولید مایحتاج حیاتی جامعه 
مختل و جامعه مضمحل می شود.
 
یکی از دلایل اضمحلال برخی از تمدن ها همین است.
 
به همین دلیل، بازتولید (زاد و ولد) را باید در دیالک تیک تولید و بازتولید در نظر گرفت.


در فرماسیون فئودالی،
تولید مثل، تحت فشار اقتصادی، داوطلبانه صورت می گیرد.
هر دهقانی برای برآمدن از عهده تولید مایحتاج، به تکثیر اعضای خانواده محبور می شود.
در این شرایط جامعتی است که عقیم بودن زنان و مردان جامعه و محرد ماندن اعضای جامعه،
منفی و مضر و معیوب ارزیابی می شود.
 
هر چه نیروهای مولده توسعه بیشتری می یابند،
اهمیت و نقش کار فیزیکی کاهش می یابد و تولید مثل در توده مولد، 
توسط دولت کنترل و هدایت می شود.
گاهی تشویق و گاهی تحدید (محدود سازی) می شود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر