۱۴۰۳ شهریور ۶, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۰۵۰)


 

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت اول

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۲ ـ ۸۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم
 

۱

پریشیده عقل و پراکنده هوش

ز قول نصیحتگر آکنده گوش

معنی تحت اللفظی:

مشخصه مهم عشاق حق، پریشانی عقلی و حواس پرتی از سویی

و

اندرز باران گشتن شان از سوی دیگر است.

 

 

شنید این سخن، عابد هوشیار

برآشفت و گفت:

«ای ملک، هوش دار،

وجودت پریشانی خلق از او ست

ندارم پریشانی خلق، دوست.

 

معنی تحت اللفظی:

عابد هوشمند با شنیدن اعتراضات و انتظارات پادشاه، خشمگین شد و گفت:

وجود تو موجب پریشانی توده است و من پریشانی توده را دوست نمی دارم.

 

معیار عابد برای تمیز دوست از دشمن در این حرف او تبیین می یابد:

عابد

 توده ای رادیکالی است.

عابد

عینا و عملا

دیالک تیک دوست و دشمن

را

به شکل دیالک تیک توده پرستی و توده ستیزی بسط و تعمیم می دهد.

 

اگر قضیه واقعا از این قرار باشد،

 عابد باید پرستنده توده ـ خدا باشد و نه طبقه حاکمه ـ خدا.

یعنی

باید به عوض دیرنشینی و وردخوانی،

 به حزب توده بپیوندد و در راه دموکراسی (توده فرمایی، کمونیسم) برزمد.

 

ضمنا باید بداند که پادشاه، شخصیتی حقوقی است.

مأمور است.

نماینده سیاسی طبقه حاکمه برده دار و یا فئودال است.

 

فرق پادشاه با عابد و فقیه مثلا سعدی و حافظ، این است که عابد و فقیه نماینده ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه اند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر