۱۴۰۳ مرداد ۲۷, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۰۴۲)

Bild

 

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت اول

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۲ ـ ۸۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم
 

۱

پریشیده عقل و پراکنده هوش

ز قول نصیحتگر آکنده گوش

معنی تحت اللفظی:

مشخصه مهم عشاق حق، پریشانی عقلی و حواس پرتی از سویی

و

اندرز باران گشتن شان از سوی دیگر است.

 

اکنون می توان منبع صفات قبیحه را کشف کرد که حافظ در یورش بر خانقاه و عرفان به خدمت می گیرد:

 

۱

زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست

در حق ما هر چه گوید، جای هیچ اکراه نیست

 

معنی تحت اللفظی:

اهل عرفان، فرمالیست، صورتگرا و ظاهر پرست اند.

ولی ما محتواگرا،  ذاتگرا و باطن پرستیم.

 

۲

عیب رندان مـکـن ای زاهد پاکیزه سرشـت

کـه گـناه دگران بر تو نـخواهـند نوشـت.   

 

معنی تحت اللفظی:

زاهدان خود پاکیزه پندار از رندان انتقاد می کنند.

معلوم نیست که چرا و به چه دلیل.

گناه هر کس را ملائکه بر نامه اعمال خود او می نویسند و نه بر نامه اعمال زهدان.

 

 حافظ

در این بیت غزل

مخالفت عمیق خود با انتقاد اجتماعی را تبلیغ می کند.

دلیل خرافی حافظ مبتنی بر خرافه پرونده سازی برای اعضای جامعه توسط ملائکه است.

 

انگار

دلیل انتقاد اجتماعی نه تصحیح و تکمیل و توسعه جامعه و همنوع، بلکه هراس از عذاب الهی به سبب معصیت این و آن.

بدون انتقاد از همنوع و جامعه،

انتقاد از خود امکان ناپذیر می گردد.

در نتیجه فرد به معاسب خود پی نمی برد و تصجیج نمی کند و درجا می زند.

جامعه هم بدون انتقاد اجتماعی و انتقاد از خود، طویله می شود.

مراجعه کنید

به

دیالک تیک انتقاد و انتقاد از خود

 

انتقاد و انتقاد از خود

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14872

 

پایان

 

انتقاد

چه انتقاد اجتماعی و نوعی و چه انتقاد از خود

هسته مهر به جامعه و همنوع و خود است.

کسی از دشمن خود انتقاد نمی کند.

سرسخت ترین منتقدین هر کس،

مادر و پدر و دوستداران او هستند.

مادر و پدر هم منتقدین نظری اند و هم منتقدین عملی.

هم طرز تفکر فرزند را تصحیح می کنند و هم طرز رفتار او را

هم دگمه پیراهنش را می دوزند و می بندند و هم آب دماغش را می گیرند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر