۱۴۰۳ مرداد ۲۵, پنجشنبه

درنگی در لاطائلات اجامر وطنی و اجنبی (۲۹)

 

درنگی 

از 

میم حجری

زندگی بسیار کوتاه تر از آن است که، آن را صرف کینه ورزی،لجبازی، و گیر کردن در سوءتفاهم‌ها کنیم، 

چه خوب است که حرف ها،احساسات خوب یا بد، و حتی گلایه هایمان از یکدیگر را، رُک و بی‌پرده به همدیگر بگوییم، تا اینکه با خودخوری،پرده بکشیم روی حقایق؛ و رنج و دل‌آزردگی را عمدا امتداد دهیم.
متا

 

۱

زندگی بسیار کوتاه تر از آن است که، آن را صرف کینه ورزی،لجبازی، و گیر کردن در سوءتفاهم‌ها کنیم

معنی تحت اللفظی:

به دلیل کوتاهی زندگی (عمر)

از اقدامات زیر صرفنظر کنیم:

کینه ورزی

لجبازی

 گیر کردن در سوءتفاهم‌ها
 
دلیل گیر کردن خلایق در سوء تفاهم ها،
نه کین ورزی است و نه لجبازی.
 
قضیه بر عکس تصور متا ست:
کین ورزی و لجاجت و لجبازی، نتایج بازگشتی سوء تفاهم ها ست.
 
یعنی
خلایق به سوء تفاهم ها واکنش مبتنی بر کین توزی و لجبازی از خود نشان می دهند
که خود نتیجه عقب ماندگی فکری، فلسفی و فرهنگی است.
 
ما برای کشف حقیقت مربوطه، به تحلیل جداگانه ای از شعر فوق الذکر شهریار می پردازیم.

مراجعه کنید 
به

درنگی در شعر شهریار تحت عنوان «تهران و تهرانی»

سوء تفاهم ها
علل متنوع و متفاوت و متعدد مادی ـ معیشتی ـ طبقاتی ـ معرفتی ـ تبیینی ـ اخلاقی ـ سنتی و غیره دارند
که
در ضرب المثل ها، جوک ها، هجوها و طعنه ها و طنزها  منعکس می شوند و باید تحلیل شوند.


چه خوب است که حرف ها،احساسات خوب یا بد، و حتی گلایه هایمان از یکدیگر را، رُک و بی‌پرده به همدیگر بگوییم، تا اینکه با خودخوری،پرده بکشیم روی حقایق؛ و رنج و دل‌آزردگی را عمدا امتداد دهیم.
متا
 
این اندرز و راه حل بند تنبانی متا ست که باید نخست تجزیه و سپس تحلیل شود:
 
۱

 
چه خوب است که حرف ها را رُک و بی‌پرده به همدیگر بگوییم 
 
رک گویی که در ایده ئولوژی ارتجاعی برده داری و فئودالی
فضیلتی اخلاقی جا زده می شود،
نه فضیلتی است، 
نه هنر و شق القمری است 
و
 نه کردوکار مصلحت آمیز و قابل توصیه ای است.
 
رک گویی
فرم همگویی و هماندیشی است.
 
فرم در دیالک تیک فرم و محتوا،
  تعیین کننده نیست.
تعیین کننده، محتوا ست.

فرم تبیین سخن
هیچ واره نیست و می تواند بسته به شرایط به طور اندیشیده و سنجیده تعیین شود.
تعیین کننده 
اما
 در تحلیل نهایی 
محتوای سخن است.
 
حقیقت
به مثابه محتوای سخن،
هر گونه تبیین یابد، حقیقت خواهد بود
و
خرافه هم به مثابه محتوای سخن،
به همین سان.
 
ای بسا، رک گویی که نشانه خریت و بربریت است و مغایر با آدمیت و مدنیت.
 
اتفاقا یکی از دلایل تحقیر آذری ها مثلا «ترک خر» خطاب کردن به آنها، همین رک گویی آنها ست.
 
رک گویی ضمنا کسب و کار کودکان و مست ها و مجانین است که عاجز از تأمل قبل از گفتارند.
 
به همین دلیل،
 خرافه ای تحت عنوان «مستی و راستی» 
رواج پیدا کرده است.
 
رک گویی
حتما نباید به معنی حقیقت گویی باشد.
 
خیلی ها به وقت دعوا به رک گویی می پردازند.
مثل لات ها و لاشخورها رک و رو راست به همه کس و هم چیز حریف دشنام می دهند:
جهان مجازی مملو از رک گویی های تهوع اور است:
مثال:

یه روز من این جنده را به ۱۲ مدل و روش لری می کنم 
هر کس هم بدش اومد جمع کنه از ایران گم بشه بیرون 
(گم بشه بیرون؟
سطح سواد شاه اللهی ها و ساواکی ها را باش)
چون اونم می کنم
ماکسیم رضا
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر