۱۴۰۳ مرداد ۲۱, یکشنبه

درنگی در لاطائلات اجامر وطنی و اجنبی (۲۶)

 

 درنگی 

از 

میم حجری

زندگی بسیار کوتاه تر از آن است که، آن را صرف کینه ورزی،لجبازی، و گیر کردن در سوءتفاهم‌ها کنیم، 

چه خوب است که حرف ها،احساسات خوب یا بد، و حتی گلایه هایمان از یکدیگر را، رُک و بی‌پرده به همدیگر بگوییم، تا اینکه با خودخوری،پرده بکشیم روی حقایق؛ و رنج و دل‌آزردگی را عمدا امتداد دهیم.
متا

 

۱

زندگی بسیار کوتاه تر از آن است که، آن را صرف کینه ورزی،لجبازی، و گیر کردن در سوءتفاهم‌ها کنیم

معنی تحت اللفظی:

به دلیل کوتاهی زندگی (عمر)

از اقدامات زیر صرفنظر کنیم:

کینه ورزی

لجبازی

 گیر کردن در سوءتفاهم‌ها



متا در این جمله، علاوه بر صرفنظر از کینه ورزی، نهی از لجبازی می کند.
 
همانطور که ذکرش گذشت،
  مفهوم لجباری از تجرید چیزهای فوق الذکر تشکیل یافته است و نهی از لجبازی به معنی نهی از همه کردوکارهای مربوط به آن چیزها ست:
 
۱
ستیزه جویی
(هماندیشی، هماموزی، بحث در هر زمینه فکری، موضعمندی، مدافعه از موضع و سنگر نظری و عملی خود)
 
نهی از لجباری
اولا
به معنی تحقیر و تقبیح هماندیشی است.
اگرچه متا دعوت به رک گویی خرکی و ابراز احساسات و شکوه ها و شکایت های خود از همدیگر می کند.
 
نهی از هماندیشی اما مانع شناخت خود و جامعه و همنوع می شود.
 
چون پیش شرط شناخت چیزی و یا کسی، در افتادن صادقانه و سختگیرانه و پیگیرانه با آن چیز است.
 
بدون هماندیشی، خوداندیشی و خودشناسی نیز میسر نمی شود.
 
خوداندیشی
در تحلیل نهایی
فرمی از هماندیشی است.
 
هماندیش هر کس، در این فرم از هماندیشی،  خویشتن خویش است و نه همنوع حاضر ویا غایب.
 
متا
عملا
نهی از بحث با همنوع می کند.
 
ثانیا
متا
موضعمندی (داشتن سنگر عملی و نظری)
 را
تحقیر می کند و مذموم می داند و محکوم می کند.
 
چون دفاع صادقانه و پیگیرانه و قاطعانه از موضع نظری و عملی خود،
پیش شرط اصلی روند هماندیشی است.
 
اگر با همنوع در نیفتی، نه دوزاری او می افتد و نه دوزاری خود تو.
نه او مجبور به تفکر می شود و نه خود تو.
نه او به کشف حقیقت خطر می کند و نه خود تو. 

امروزه
در رسانه های امپریالیستی همین توصیه متا اکیدا رعایت می شود:
نمایندگان همه احزاب و سندیکاها و حتی رختشوها و سپورها 
بدون لجبازی ابراز نظر و موضع می کنند، بدون اینکه در جست و جوی حقیقت باشند.
حقیقت
تخم شان هم حتی نیست.
 
هدف همه از دم
عوامفریبی و خودفریبی و حفظ منافع بالقوه و بالفعل خویشتن خویش و ارباب خویش (طبقه حاکمه) است. 
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر