۱۴۰۳ مرداد ۲۵, پنجشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۰۴۰)

Bild

 

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت اول

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۲ ـ ۸۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم
 

۱

پریشیده عقل و پراکنده هوش

ز قول نصیحتگر آکنده گوش

معنی تحت اللفظی:

مشخصه مهم عشاق حق، پریشانی عقلی و حواس پرتی از سویی

و

اندرز باران گشتن شان از سوی دیگر است.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

ادعای قبلی خود را مبنی بر«خردمند شیدا و هشیار مست» بودن عارفان پس می گیرد و نظر ما را تأیید می کند:

عقل را در خطه عرفان همانقدر جا هست که هوش را.

 

سعدی

 در این بیت شعر

میان عشق و عرفان علامت تساوی می گذارد و ترفند و نیرنگ ایدئولوژیکی سعدی و حافظ در همین است.

او عارف را عاشق تلقی می کند و علت فلسفی و جهان بینانه عرفان را به درجه علتی عاطفی تنزل می دهد.

 

پس انا الحق گفتن عارف به دلیل باور به پانته ئیسم نیست، بلکه از آن رو ست که او در لحظات بیهوشی به مشاهده حق نایل آمده، جنون عشق گرفته و پرت و پلا سرداده است.

 

به نظر سعدی، عارف نه بدلیل نگرش فلسفی پانته ئیستی، بلکه به سبب عشق به حق، سودای توحید با خدا برسر دارد.

سعدی شالوده فلسفی عرفان را از بین می برد و بدان شالوده عاطفی می بخشد.

 

این بهترین راه حل برای نجات از شر پانته ئیسم ضد فئودالی و دست و پاگیر و مخرب است.

 

اکنون همه روشنفکران جامعه فئودالی می توانند عارف و ضمنا مجنون شوند.

 

فئودالیسم با خردستیزی مشکلی ندارد.

 

اشکال کار در پانته ئیسم عرفان بوده است.

 

حالا که عرفان با عشق و عارف با عاشق یکی شد، پس باید اندرزگویی، ملامتگری و ناصحی پا به میدان بگذارد و به ملامت و نصیحت مجنون بپردازد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر