۱۴۰۳ فروردین ۲۹, چهارشنبه

خود آموز خود اندیشی (۹۴۶)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

دلارام در بر، دلارامجوی

لب از تشنگی خشک، بر طرف جوی

معنی تحت اللفظی:

این دسته از عشاق

در جست و جوی معشوق اند، اگرچه معشوق را در بردارند.

شبیه کسانی اند که در کراته رود اند، ولی علیرغم ان تشنه لب اند.

سعدی در غزلی همین جنون را تکرار می کند:

 

هرگز حضور حاضر غایب شنیده ای؟

من در میان جمع و دلم جای دیگر است.

معنی تحت اللفظی:

من ضمن حضور فیزیکی در جمع،

 به لحاظ فکری جای دیگر هستم.

مگر حضور حاضر و غایب محال نیست؟

 

سعدی

 در این بیت شعر،

دیالک تیک حضور و غیاب

را

به شکل دیالک تیک حضور فیزیکی (جسمانی، مادی) و غیاب فکری

 بسط و تعمیم می دهد.   

 

چنین چیزی امری طبیعی و امکان پذیر است و نه  محال.

 

تفکر و تخیل

از سرحدات مادی، پا فراتر می نهد.

 

تیرباران بر سر و صوفی گرفتار نظر

مدعی در گفتگوی و عاشق اندر جستجو ست.

معنی تحت اللفظی:

بر سر صوفی بارانی از تیر می بارد، ولی او در حال تماشای جمال حق است

مدعی در حال گفتگو با عاشق است، ولی عاشق در جستجوی معشوق است.

 

سعدی

 در این بیت غزل

هم

دیالک تیک حاضر و غایب

را

به شکل دیالک تیک تیرباران مادی و تماشای فکری

و

به شکل دیالک تیک گفتگوی مادی و جست و جوی فکری بسط و تعمیم می دهد.

 

هدف سعدی نشان دادن جنون و خردستیزی است:

تیر بر سر و روی صوفی می بارد، ولی او چنان محو خیال است که به درک حسی موقعیت مشخص خود قادر نیست.

در وجود صوفی به سبب سلطه جنون، عقل از کار افتاده و دیالک تیک حسی و عقلی تار و مار شده است.

در غیاب خرد شناسنده، سیگنال های حواس پنجگانه نمی توانند تفسیر و تفهیم و تحلیل شوند و فرامین واکنشی به اعضا ارسال گردند.

نتیجه اینها همه

تخریب دیالک تیک کنش و واکنش است.

 

ارگانیسم اسیر جنون

به سبب اختلال دیالک تیک سیستم و محیط،

دیگر نمی تواند نسبت به محیط خویش عکس العمل نشان دهد و در معرض نابودی قرار می گیرد.

چنین انسانی به درجه جمادات سقوط کرده است،

ذلیلتر و ناتوانتر از حتی جانوران تک سلولی است.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر