ولادیمیر پوتین (۱۹۵۲)
درنگی
از
شین میم شین
پوتینیسم
چیست و در پی چیست؟
ادامه
پوتینیسم
گرهگاه اولیگارشیسم اقتصادی، سیاسی و ایده ئولوژیکی
است.
همانطور که اولیگارشیسم
با
توسل به عوامفریبی و سوء استفاده از ذلت توده ای در روسیه و دیگر جماهیر اتحاد شوروی و کشورهای سوسیالیستی در اروپای شرقی
به
سلب مالکیت از توده های زحمتکش بر وسایل اساسی تولید
مبادرت ورزیده،
به
همان سان
هم
با
سیطره بر رسانه های همگانی نظرساز
به
خلع سلاح پسیکولوژیکی و ایده ئولوژیکی و اتیکی و فکری و فرهنگی توده های زحمتکش
(خر پروری و اشاعه خریت و لاشخور پروری)
از
سویی
و
تحمیق سیاسی عمیق آنها
از
سوی دیگر
مبادرت می ورزد.
پوتینیسم
به
شست و شوی مغزی مستمر و لاینقطع توده های زحمتکش
به
مارکسیسم ـ لنینیسم سطحی زدایی
و
به
جایگزینی آن با مسیحیت ارتودوکس
به
نقد و حذف انتزناسیونالیسم پرولتری
و
جایکزینی آن با شووینیسم هژه مونیستی روس و ناسیونالیسم های رنگارنگ
می پردازد.
بدین طریق
پس از خلع ید اقتصادی از توده های خلق،
به
خلع ید مفهومی، فکری و فرهنگی
از آنان نایل می آید.
ضمنا
دل و دین توده های زحمتکش
ربوده می شود.
در نتیجه اولیگارش های مولتی میلیاردر
رئیس جمهور و صدر اعظم و رهبر و وزیر و مدیر می شوند.
پوتین
در
روسیه
فرق ماهوی با مثلا عربان در مجارستان و همتایش در اوکراین و گرجستان و لهستان و چکستان و قزاقستان و تاجیکستان و آذربایجان و غیره ندارد.
امپریالیست نامیدن این اجامر
نارسا و نادقیق و غیرعلمی و غیر واقعی
است.
در رسانه امپریالیستی
مثلا در آلمان
هم
پوتین
امپریالیست
نامیده می شود.
چون به اوکراین حمله کرده است.
بدین طریق
تفاوت و تضاد امپریالیسم با اولیگارشیسم
ماستمالی می شود:
امپریالیسم
مرحله مابعد کاپیتالیسم
است.
در حالیکه
اولیگارشیسم
مرحله مابعد سوسیالیسم
است.
تمایلات گسترش طلبانه و احیای امپراطوری تزار در روسیه
ربطی به ماهیت امپریالیستی پوتین و طبقه حاکمه روسیه
ندارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر