هانی شافت
آنتی فاشیست شهیدی از هلند
میم حجری
۲۸۲۵
روسیه تلفات سنگین داده است و مجبور به عقب نشینی شده است.
خیلی از تانک هایش در گل گیر کرده اند و رها شده اند.
خلق اوکراین در این جنگ رهایی بخش ملی شان
پیروز خواهد شد
۲۸۲۶
همه خودشان را دوست دارند.
دیگران ابزارند و نه آدم
۲۸۲۷
«اگر قرار باشد بین متضادهایی مانند روح و ماده، خودآگاه و ناخودآگاه، روشن و تاریک و غیره اتحادی رخ دهد،
در مورد سومی اتفاق میافتد که نشاندهنده یک سازش نیست، بلکه چیزی جدید است.»
کارل یونگ
عجب خرافه بی معنایی
همه چیز با ضد دیالک تیکی خود همراه است.
گل و خار
گنج و مار
زشت و زیبا
حیر و شر
۲۸۲۸
خدا وجود خارجی و واقعی ندارد تا کسی به سویش سفر کند
۲۸۲۹
در کدام قصه میشود این خداحافظی را طوری نوشت که بازگشتاش، باورپذیر باشد؟
اربابان قصه میگویند باید ماجراهایی که برای شخصیت مینویسی باورپذیر باشد. اربابان جنگ ولی به این چیزها کاری ندارند. برای آن ها مهم نیست که بازگشت این آغوشها بههم، باورپذیر باشد یا نه؟ اصلا بازگشتی در کار باشد یا نه؟
اما کمی آنسوتر از این آغوشها، جنگ، حفرهای است که در انتظار بلعیدن روزگار این مردمان است.
نگاه کنید در این آغوشها، چگونه زندگی در تقلای پیروزی بر نیستی است.
زندگی، عمیقترین معناهای عاشقانه را در این آغوشِهای گمشده به تصویر کشیده است.
هیچکس شک ندارد که سرباز در گوشش میگوید: من بازمیگردم.
من دریا را به آغوشت اطمینان میدهم که بازمیگردم.
آغوش من اطمینان توست به عشق.
مادر! معشوق! من بازمیگردم.
ای کاش داستان همینجا در همین آغوش تمام میشد.
ای کاش دنیا در این عکس به صفحهی آخر میرسید.
حالا ما ماندهایم و هر روز از این آغوشها خون میچکد روی چشمان ما.
قربانی همیشگی در جنگها مردماند و آغوشهایی که برای همیشه از دست میرود.
زهرا عبدی
۲۸۳۰
سرمایه داری و نه سرمایداری.
در روسیه و اوکراین و لهستان و آذربایجان و غیره
بورژوازی ملی
وجود ندارد.
اقلیت انگل اولیگارش وجود دارد
که پوتین و پالان و چارق و چکمه
جزو و عضو این طبقه اجتماعی انگل اند.
اولیگارشیسم
ارتجاعی تر و ایراسیونال تر
از
امپریالیسم
است.
۲۸۳۱
آره.
خودستیزی فاجعه است.
۲۸۳۲
آره.
خلق اوکراین
به جنگ رهایی بخش ملی بر ضد اولیگارشیسم روس برخاسته است.
بی اعتنا
به
حمایت امپریالیسم.
بی اعتنا
به همکاری با باند باندراگرا.
محتوای عینی و طبقاتی و فرماسیونی ـ اقتصادی این مقاومت
همین است.
۲۸۳۳
اینکه نمیتونم ناراحتیم رو ابراز کنم و سلیطه بازی دربیارم و اگر حرف حقم بزنم خودم عذاب وجدان ميگيرم
باعث شده همین الان یه سمت بدنم رو احساس نکنم. .
ماه
ناراحتی ات را می توانی
بنویسی
ضبط کنی
نقاشی کنی
و الی اخر.
عذاب وجدان از کردوکار حتی مثبت خود
خصیصه ای انقلابی است.
مرتجعین
توان شرم کردن و عذاب وجدان تحمل کردن
ندارند.
کاش ما یک صدم تو بودیم
۲۸۳۴
بیگانگی و یا از خود بیگانگی مورد نظر مارکس
نوعی وارونه اندیشی است.
به معنی تصور مخلوق به مثابه خالق است.
بت پرستی واره است.
این ربطی به خودفروشی ندارد.
خودفروشی
اما
از خودبیگانگی به معنی زباله وارگی (سلب آدمیت شدن، کالا واره شدن)
را
هم
به دنبال می آورد
و
هم
پیش شرط قرار می دهد.
خودفروش
قبل از اجاره دادن اندام خود
خودش را آدمیت زدایی می کند.
لومپنیزه می کند.
روح فروشی
مقدم بر تن فروشی است.
به همین دلیل
واژه تن فروش
اعتبار واقعی و علمی ندارد.
تن را نمی توان بدون فروش پیشاپیش روح
فروخت
و
به عبارت دقیقتر
اجاره داد.
روح فروشی (تن فروشی در عالم اندیشه)
در بهترین حالت
همراه با تن فروشی است.
به قول کلاسیک های مارکسیسم
هر کاری از کله آدمیان می گذرد:
هر کاری
نخست در کله ادمیان صورت می گیرد.
بعد
مدل فکری حاصله و یا انیدشه
با مواد و مصالح طبیعی و ابزار کار مربوطه
مادیت می یابد.
فرق زنبور با معمار
و
عنکبوت با نساج
همین جا ست
۲۸۳۵
جهان در حال پس روی است
مسی
پسرفت فقط در دیالک تیک پسرفت و پیشرفت
وجود دارد.
هستی جامعتی و حتی طبیعی و فکری
در
تحلیل نهایی
سیر بالنده و صعودی و پیش رونده دارد.
۲۸۳۶
خلق اوکراین
در
غیاب پرولتاریای انقلابی
با
حمایت امپریالیسم و فاشیسم و فوندامنتالیسم و حتی اولیگارشیسم حاکم
به جنگ رهایی بخش ملی برخاسته
و
اولیگارشیسم انگل روس
را
کلافه و مچاله و آچمز کرده است.
سربازان روس
تانک ها را رها می کنند و تسلیم می شوند.
ارتش اوکراین بیش از ۱۰۰۰ سرباز روس را به اسارت گرفته است.
دیروز
دهقان اوکراینی با تراکتورش تانک تک و تنهای روسی را با خود می برد.
۲۸۳۷
روسیه بیش از ۶ تن از ژنرال های خود را و بیش از ۱۶۰۰۰ تن از پرسنل نظامی اش را و صدها تانک و هواپیما و هلی کوپتر و خودرو غیره خود را از دست داده است
و اکنون عقب نشینی کرده و از دورادور شهرها را به خرابات شام تبدیل می کند.
آنهم با سلاح های بسیار گرانقیمت هوپر شال
۲۸۳۸
شوهر سیمین (جلال آل عبا) از روشنفکران مهم ارتجاع فئودالی و روحانی بوده است.
هم فاشیست بوده و هم فوندامنتالیست
۲۸۳۹
خشم واکنشی خودپو و غیر عقلانی است .
در حالی که شرم واکنشی آگاهانه است.
قهری
۲۸۴۰
حرف زنعموم اینقدر اذیتم که از دیدن سوسک تو حیاط و برخوردش با دستم اصلا نترسیدم .
متانویا
حرفش چی بود؟
شاید منظور بدی نداشته و قصد به اصطلاح ارشاد جوانان را داشته است.
ضمنا
حرف این و آن
حتی
برای خودشان
ارزش و اهمیت و معنی ندارد
چه رسد به شنونده اش.
عرعر خران چه بسا معنامندتر از حرف این و آن است.
خودشناس باش تا کامروا باشی.
۲۸۴۱
از خودم دفاع کردم و خیلی خوشحالم برای اولین بار تونستم با حرفام از خودم دفاع کنم
الان قلبم آروم شده.
ایدا
آره.
توضیح دادن مسائل بهتر از خودخوری است.
خودخوری
کار خطرناکی است.
چون
بغض تلنباره شده
روزی
منفجر می شود و همه چیز را بر باد می دهد.
۲۸۴۲
چقد قشنگ مینویسین
جانان
آره.
به همین دلیل
جز اجنه کسی مطالب مان را نمی خواند.
اجنه هم که از فرط سجده
وقت سر خاراندن ندارند.
هر سجده اجنه ۱۰۰ هزار سال طول می کشد
۲۸۴۳
ممنون.
تمیز انس از جن آسان نیست.
بختیاری ما این است که اجنه هر از گاهی زنگ در را می زنند و تشکر می کنند
ولی بالا نمی آیند.
۲۸۴۴
معینی کرمانشاهی
نشان از عدل اینجا نیست یا رب! کودتایی کن ...
بیا با عدل و انصافت، میان ما خدایی کن ...
نگاهی کن به بعضی ها که قرآن را علَم کردند
ولی دستِ عدالت را ز بازوها قلم کردند ...
ببین شیطان صفت ها را که در ظاهر مسلمانند!
نماز واجب خود را میان کوچه می.خوانند!
خدایا از تو بعضی ها، فقط ابزار می سازند!
ز تو دم می.زنند و چوبه های دار می سازند!
ز قرآنت روایت ها برای خلق می گویند،
ولی راهی برای دزدی از این خلق می جویند!
خدایا اسم پاکت را چه راحت بی بها کردند
به نام دین تو بر خلقِ مستضعف جفا کردند
خدایا! صبر را بشکن بیا پا در میانی کن!
بیا ازمردم پاکت کمی هم پاسبانی کن!
۲۸۴۵
نه.
در فراست شما تردیدی نیست.
اشکال کار در باور مذهبی گونه ما به اوتوریته ها ست.
اگر این سخن به نام کس دیگری منتشر می شد
خواننده آن را مورد تأمل قرار می داد.
خیلی ها اما خیال می کنند
که مارکس و انگلس و لنین پیغمبرند
و حرف های شان وحی منزل است.
۲۸۴۶
ای یار با هزاران غمزه و ناز همراه نسیم بیا
با گلدسته یی از کوهستان بیا
بر رکاب اسبی سیاه به دهکده ی تو شتافتم
و با مشاهده ی در بسته ی خانه ات شگفت زده شدم
ای یار زیبای کوهستان برایم میخک کوهی بیاور
آه نه! کدام گل میخک؟ شعله های عشق ات را نثارم کن
در میان گلستان روئیده یی
و با شبنم و شکوفه گیسوان ات را شسته یی
بوی خوش گیسوان خیس ات از کوهستان دور در من می پیچد
بویی که از دهلیز نسیم گذشته و به قلب من رسیده.
آنگاه که به آسمان می نگری
ستارگان کم سو نور افشان می شوند
خنیاگران باد صدای تو را سر می دهند
و من قربانی عشق تو خواهم ش
ترجمان آزاد از زبان روسی
قراگوزلو
۲۸۴۷
"یک روزی، یک جایی، آدمهای همفرکانس، همدیگر را پیدا میکنند
می شوند دوست، رفیق..."
حریف
دوستی و دشمنی
بر اساس منافع تشکیل می یابد و ربطی به فرکانس ندارد.
سیاوش کسرایی
از این حقیقت امر به خوبی آگاه بوده است.
نان به یک نرخ نمی ماند در این بازار
آدمی نیز به یک ارج و بها
در جوانی پدرم
سنگک یک من یک شاهی بر خوانش بود
و چه شب ها که به شوق
پاسداری می داد
بر در مجلس شورا تا صبح
تا که مشروطه نیفتد به کف استبداد
و سرانجام ز خونی که روان شد بر خاک
ساقه خشک پر رنگین داد
پدرم یک تن از جوخه آزادی بود
آفرین بود بسی بر پدرم
پس یک چند از آن دوره پر شور و خروش
مزد پیروزی ها را پدرم
پهن می کرد به حوض خانه بساطی رنگین
گوش می داد به آواز قمر
و به تار درویش
و به نقل و سخن یک دو سه تن از احباب
و گوارای وجود
گلویی تر می کرد
و چنین شد که گل تنهای آزادی
گل نو ریشه بی حرمت و پاس
توی گلدان بلورین به سر رف خشکید
کم کمک دور شد از ره پدرم
پدرم یک تن از جمله بی راهان شد
شرم بادا نفرین
پیر مرد اینک با پایی سست
و به دستی لرزان
می خرد سنگک را شخصا هر یک دانه چار ریال
نان به یک نرخ نمی ماند در این بازار
آدمی نیز به یک ارج و بها
و نمی گردد تنها
این بسیار فنون چرخ و فلک می گردد
دوست می گردد دشمن با تو
وز نیازی دشمن
کینه بگذاشته می گردد دوست
کیست کدبانوی این خانه که هر روز از نو
به حساب عمل ما برسد
گل
سر ما
بزند
یا سر ما بزند بر گل دار؟
در این شعر سیاوش تعریف دوست و دشمن و معیار عینی برای تشکیل دوستی و دشمنی تبیین یافته است.
سیاوش شاعرفیلسوف است
۲۸۴۸
روان
مفهومی پسیکولوژیکی (روان شناسی) است.
روح
و
یا
شعور
مفهومی فلسفی است.
ذهن
ترجمه ناقص و نارسایی از مفهوم سوبژکت
است
که مفهومی فلسفی و معرفتی ـ نظری (مفهومی در تئوری شناخت) است.
مفهوم چیست؟
مفهوم
مظروف است
و
واژه
ظرف.
مثال:
درخت و آغاج و شجر و تری و باوم و غیره واژه به زبان های مختلفند
محتوای همه این واژه ها
چیز واحدی است که مفهوم «درخت» است.
مفهوم
فقط در کله ما وجود دارد.
یعنی چیزی مجرد (انتزاعی) و سوبژکتیو است.
در خارج از کله بشری
نمی توان درخت را پیدا کرد
فقط میتوان
سرو و صنوبر و بید و چنار و سپیدار و غیره
را
یعنی
درختان مادی و مشخص و عینی
را
پیدا کرد.
واژه = غلاف مادی مفهوم
جمله = غلاف مادی حکم و یا فکر
ما
با
دیالک تیک واژه و مفهوم
و
با
دیالک تیک جمله و حکم و یا فکر
سر و کار داریم.
روح و یا شعور
در
دیالک تیک ماده و روح
و
یا
در
دیالک تیک وجود و شعور
وجود دارد.
اگر از همه چیزهای واقعی و عینی
تجرید کنیم
به مفهوم ماده و یا وجود می رسیم
که مقوله ای فلسفی است
یعنی عالی ترین مفهوم فلسفی است.
اگر از همه چیزهای فکری
تجرید کنیم
به مفهوم روح و یا شعور می رسیم
که مقوله ای فلسفی است
یعنی عالی ترین مفهوم فلسفی است.
۲۸۴۹
خیلی سنگین مینویسین، بخوانند هم متوجه منطور شما نمیشوند
جانان
سنگین نیست.
اندیشیده است.
اندیشه
را
نمی توان
سرسری خواند و گذشت.
فهم و تفهیم اندیشه
کار عرقریزی است.
اندیشیدن
نوعی کار است.
مثل شخم زدن و چاه کندن و خیاطی و خرمنکوبی
است.
تفکر و یا اندیشیدن
کار فکری
است.
وسایل کارفکری
مفاهیم اند.
در کشور ما
فقر مفهومی حاکم است.
خیلی از علما
حتی
نمی دانند که مفهوم چیست و چگونه تشکیل می یابد.
به همین دلیل
کسی حرف همنوع خود را نمی فهمد
چه بسا
کسی حرف دهن خود را حتی نمی فهمد.
کسب و کار اصلی ما از ۲۰ سال قبل تا کنون
ترجمه تعریف مفاهیم فلسفی و سیسای و غیره است
۲۸۵۰
ارشاد نبود اون اصلا آدم نیست. ازش متنفرم. چیزی نبود که به من کمک کنه بار اولشم نیست.
متانویا
اگر همین حرفها را به دقت گوش کنید
و
بنویسید
و
یا ضبط کنید.
می شوید نویسنده ای رئالیست
و
خدمت بزرگی به جامعه شناسی می کنید.
۲۸۵۱
رضا شاه ارتش خود را بهترین ارتش در میان کشورهای آسيايي میدانست. رضا شاه چنان به این ارتش افتخار میکرد که حتی گاهی آن را جزو قوی ترین ارتش های جهان میدانست.
در همین ارتباط روزی از یک ژنرال فرانسوی که مستشار نظامی فرانسه در طهران بود در مورد قدرت ارتش ایران سوال کرد،
میگویند وقتی رضاشاه از ژنرال ریگان فرانسوی پرسید: ارتش من چه مدت میتواند در برابر ارتش شوروی و انگلیس مقاومت کند؟ ژنرال پاسخ داد: ۲٤ ساعت.
اطرافیان رضاشاه که او را بسیار برافروخته دیدند ژنرال را به گوشهای کشیدند تا از خشم رضاشاه در امان باشد. آنگاه از او پرسیدند: آخر این چه حرفی است! تو واقعاً فکر میکنی ارتش ما اینقدر ضعیف و ناتوان است؟
ژنرال ریگان پس از قدری تأمل گفت: حقیقتش را بخواهید من این را برای خوشایند شاه گفتم. این ارتش ۲٤ دقیقه هم نمی تواند در برابر ارتش شوروی و انگلیس مقاومت کند.
بر اساس کتب تاریخی ارتش ایران ۴۸ ساعت در برابر نیروهای ارتش شوروی و انگلیس مقاومت کرد و این مقاومت بهخاطر ساختار ارتش رضا خان نبود، بلکه حاصل شجاعت مردانی بود که به خاطر حس وطنپرستی خود از ایران دفاع کردند نه به خاطر ارتشی که رضا شاه به آن میبالید.
ولی آنچه مسلم بود ارتش رضا شاه در سرکوب عشایر و مردم بدبخت ایران واقعا در منطقه تک بود.
ساختار این ارتش مصرف داخلی داشت.
حوریه
۲۸۵۲
انتقاد بحق از همنوع هم می تواند آدمی را به عذاب وجدان و شرم وادارد
۲۸۵۳
در کشور ما هماندیشی مذموم است و با چاقوکشی عوضی گرفته می شود.
فحاشی به همین دلیل است.
فحش اما حتی برای خود فحاش بی محتوا ست.
او که به پدر و مادر و همسر کسی دشنام می دهد،
کمترین شناختی از انها ندارد.
۲۸۵۴
اوکراین جنگ نیابتی برای امپریالیسم امریکا و اروپا می کند.
۴ میلیون نفر از کشور خارج شده اند و اوکراین در حال تبدیل شدن به خرابات شام است
۲۸۵۵
طلاب بغداد
۲۸۵۶
سفره طالبان
۲۸۵۷
گرچه اندک هستند اینان، اما دنیا با وجود اینان زیباست
"عروسی در زندان لندن "( بخوان عروسی خوبان)
"استلا موریس وکیل و یار وفادار جولیان آسانژ بنیانگذار سایت افشاگر ویکیلیکس امروز با جولیان در کلیسای زندان بلمارش رسما" ازدواج کرد.
مدعوین شش نفر بودند که یکی از آنها جان شیپتون پدر جولیان است که زندان به او اجازه شرکت در عروسی را نداد. توجیه زندان " بالا بودن خطر امنیتی در زندان از طرف او". جان باوجود کهولت سنی از انرژی مثبت بالائی برخوردار است و همیشه لبخند بر لب و در روابط خندان است .
عروس و داماد صاحب دو فرزند کوچک میباشند که محصول زمان پناهندگی جولیان در سفارت اکوادر - لندن میباشد.
این عروسی نشان از مقاومت و مقابله علیه زندان و ساپورت جولیان آسانژ به آمریکا ست. با هر هدفی زیباست. "
۲۸۵۸
اشک ها را پشت لبخندی مخفی میکنیم
که خیلی درد می کند،
و هیچکس نمی فهمد ما را.
دردِ همین نفهمیدن می کُشد ، نه زخم ها.
شاملو
معنی تحت اللفظی:
۱
اشک ها را پشت لبخندی مخفی می کنیم.
واقعا؟
هنر در جمارانیان است و بس
نگیرند عقل کلان را به خس.
اشک را که چیز مادی سر و مر و گنده سیالی است،
چگونه پشت لبخندی
مخفی می کنید؟
۲
که خیلی درد می کند؟
چی خیلی درد میکند؟
اشک؟
لبخند؟
مخفی کردن اشک پشت لبخند؟
۳
و هیچکس ما را نمی فهمد؟
من ـ زور عادولف از «ما» کیست
که خلایق عاجز از فهمشانند؟
۴
دردِ همین نفهمیدن
می کُشد نه زخم ها.
کدام زخم ها
عادولف؟
از زخم که حرفی در بین نبود.
هی
هروئین
چه ها که نمی کنی!
۲۸۵۹
بعد از لینچ خیابانی نیکولای چائوشسکو و همسرش النا در سال ۱۹۸۹، مجسمه های قهرمانان ضدفاشیست جنگ دوم جهانی هم توسط «انقلابیون»در شهرهای رومانی پایین کشیده شد. ظاهرا در یکی از شهر ها مجسمه ای از مایکل جکسون خواننده-رقصندهٔ آمریکایی را هم جایگزین مجسمهٔ استالین کردند. به هنگام جابجایی این دو مجسمه، دو تن از کهنه سربازان رومانی با تاسف و اندوه ماجرا را از نزدیک تماشا می کردند.در این تماشا، یکی به پشت دیگری زد و گفت: برویم رفیق! اینطور که پیداست به زودی مجسمهٔ هیتلر را علم می کنند و یقهٔ ما را هم می گیرند که چرا با این «فرشتهٔ رحمت» جنگیده اید؟!
(حکایت اروپای این روزها در حمایت از دارو دستهٔ باندورا در اوکراین است.)
شکست سوسیالیسم = پیروزی مجدد فاشیسم
۲۸۶۰
درامد سرانه روسیه به قول اوکونوم های غزب برابر با درامد سرانه اسپانیا ست.
استخراج و فروش مواد خام مثل صنایع نظامی و رآکتور اتمی میراث اتحاد شوروی است
که سود حاصله به جیب اولیگارش ها سرازیر می شود.
روسیه بورژوازی ملی ندارد.
جای خالی آن را کنسرن های امپریالیستی پر کرده اند.
۲۸۶۱
چیزی که سرنوشت انسان را میسازد
استعدادهایش نیست؛
انتخاب هایش است.
اینکه چه کسی و چه مسیری را انتخاب میکند..
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر