هیئت تحریریه کلکتیو
برگردان
۱۲
· هر دو فرم به رسمیت شناسی می توانند با مبادله نوشته ای دیپلوماتیکی و یا با قراردادی ملی ـ حقوقی به مبادله نمایندگان دیپلوماتیک منجر شوند.
۱۳
· هم به رسمیت شناسی دفاکتو و هم به رسمیت شناسی دژور معیار محض برای پذیرش وجود دولت جدید و احترام واقعی به استقلال آن است.
۱۴
· به رسمیت شناسی اما حاوی هیچ اهمیت و معنی حقوقی برای سوبژکتیویته ملی ـ حقوقی دولتی و برای دعوی حقوقی بی چون و چرای مبتنی بر مشخصه آن به مثابه سوبژکت ملی ـ حقوقی و احترام نامحدود به حق استقلال آن از سوی دولت ها، به انضمام دولت هایی که از به رسمیت شناسی امتناع ورزیده اند، نیست.
۱۵
· این قانون اساسی ملی ـ حقوقی با «اعلامیه» پانزدهمین اجلاس همگانی سازمان ملل متحد (۲۴ اکتبر ۱۹۷۰) راجع به اصول حقوق ملل، مبنی بر روابط دوستانه و همکاری میان دولت ها در مطابقت با «منشور سازمان ملل متحد»، به طور روشن به مثابه اصل اساسی ملی ـ حقوقی برابری دولت های مستقل تصویب شده است.
۱۶
· در حالیکه دول سوسیالیستی در پراتیک سیاست خارجی خود در رابطه با مسئله به رسمیت شناسی بنا بر اصول حقوق ملل معتبر، نسبت به دولت ها و حکومت های دیگر عمل می کنند، رژیم های امپریالیستی ابزار حقوقی ـ ملی به رسمیت شناسی را برای امتناع بی رحمانه از به رسمیت شناسی روابط بین المللی با دول نامطلوب (عمدتا دول سوسیالیستی) و یا برای مداخله در امور داخلی شان مورد سوء استفاده قرار می دهند.
۱۷
· به عنوان مثال، ایالات متحده امریکا دولت اتحاد شوروی را ۱۵ سال پس از پیروزی انقلاب سوسیالیستی اکتبر و تأسیس دولت شوروی به رسمیت می شناسد.
۱۸
· ایالات متحده امریکا دهه های متمادی از به رسمیت شناسی جمهوری خلق چین امتناع می ورزد.
۱۹
· دیگر دول امپریالیستی هم از به رسمیت شناسی جمهوری دموکراتیک کره و ویتنام امتناع می ورزند.
۲۰
· همین رفتار را دولت آلمان فدرال با جمهوری دموکراتیک آلمان دارد.
· مراجعه کنید به یگانه نمانده آلمان جا زدن خود.
پایان
چه مزیتی دارد به رسمیت بشناسد ویا نشناسد
پاسخحذف