۱۴۰۰ خرداد ۱۶, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) اقتصاد سیاسی کلاسیک بورژوائی انگلیس (۴) (بخش آخر)

Ist möglicherweise ein Bild von 1 Person  

پروفسور دکتر گرد ارلیتس

برگردان

شین میم شین

 

خدمت تئوریکی سوم اقتصاد سیاسی کلاسیک بورژوائی انگلیس

 

۱

·      اقتصاد سیاسی کلاسیک بورژوائی انگلیس بالاخره به کشف اهمیت شیوه تولید کاپیتالیستی منجر می شود.

 

۲

·      به نظر اسمیت و ریکاردو، جدا کردن کارگران از شروط تولید (مثلا سرمایه و مالکیت بر وسایل تولید. مترجم)، پیش شرط تولید کاپیتالیستی است.

 

۳

·      آندو نشان دادند که توسعه واقعی نیروی کار، نخست، زمانی شروع می شود که نیروی کار به کار مبتنی بر دستمزد بدل می شود و شروط کار به مثابه سرمایه و مالکیت زمین در مقابل آن قرار می گیرند.

 

۴

·      توسعه نیروی کار به شرایطی بند است که کارگر را از نتایج و ثمرات تکثیر یافته کار بی نصیب می سازد.

 

۵

·      اقتصاد سیاسی کلاسیک بورژوائی انگلیس از سوئی ـ به قول مارکس ـ «رسالت متمدنانه سرمایه» را کشف می کند، مثلا اجبار بی قید و شرط به گسترش تولید، به انقلاب مداوم در شروط شیئی روند تولید و ضرورت تولید اضافه ارزش از طریق ارتقای مداوم راندمان کار.

 

۶

·      اقتصاد سیاسی کلاسیک بورژوائی انگلیس، توسعه بی حد و مرز نیروهای مولده انسانی و استفاده جهانی از طبیعت را به مثابه مبنای شیوه زندگی اجتماعی انسان اعلام می دارد و از سوی دیگر، خصلت تضادمند گرایشات بنیادی شیوه تولید سرمایه داری را می بیند و مورد تأیید قرار می دهد.

 

۷

·      نقش تولید ذلت توسط بورژوازی در قرن هجدهم را ماندویل در اثر خود، تحت عنوان «افسانه زنبور عسل» (۱۷۱۴) و فرگسون ـ معلم آدام اسمیت ـ در اثر خود تحت عنوان «بررسی تاریخ جامعه بورژوائی» (۱۷۶۶)بر زبان می رانند.

 

۸

·      ریکاردو نتایج اجتماعی توسعه صنعت ماشینی کاپیتالیستی را مورد تحلیل قرار می دهد و «رقابت مدام میان ماشین و کار» را و تأثیر ذلت بار انباشت کاپیتالیستی سرمایه بر طبقه کارگر را کشف می کند.

·      (ریکاردو، «قوانین اساسی»، ص ۳۸۷)

 

۹

·      اقتصاد سیاسی کلاسیک بورژوائی انگلیس خصلت تضادمند پیشرفت اجتماعی در کاپیتالیسم را علنا بر زبان می راند.

 

۱۰

·      نظر زیر از ریکاردو در باره اقتصاد هر شیوه تولیدی اعتبار دارد:

·      ثروت هر جامعه در توان آن به تولید حداکثر ارزش های مصرفی در حداقل ممکنه مدت زمان خلاصه می شود.

 

۱۱

·      ریکاردو توسعه حد اکثر نیروهای مولده را به مثابه شالوده و پایه و اساس جامعه بالنده تلقی می کند:

·      مراحل توسعه هر جامعه ـ ماهیتا ـ با مراحل راندمان کار انطباق دارند.

·      (ریکاردو، «قوانین اساسی»، ص ۸۲، ۲۷۸)

 

۱۲

·      ریکاردو این اندیشه را به طرق مختلف در فرم و قالب بورژوائی آن بر زبان می راند:

·      «تولید طبیعی هر کشور باید حتی الامکان بزرگ باشد و طبقه لذت کش در مقایسه با طبقه زحمتکش باید حتی الامکان پرشمار باشد.»

·      (ریکاردو، «قوانین اساسی»، ص ۳۴۱)

 

۱۳

·      ریکاردو روند تولید را به مثابه تجسم تعیین کننده زندگی انسان های اجتماعی تلقی می کند.

 

۱۴

·      او «توسعه نیروهای مولده انسان ها را، یعنی توسعه ثروت طبیعت انسانی را به مثابه «مقصد و مقصود» (خود، هدف خود بودن)  درک و تأیید می کند.

 

·      (منظور از مفهوم «مقصد و مقصود» این است که هدف توسعه نیروهای مولده انسان ها نه در خارج از انسان ها، بلکه در خود آنها ست.

·      توسعه نیروهای مولده انسان ها دیالک تیکی از وسیله و هدف است. مترجم)

 

·      مراجعه کنید به مرکانتیلیسم، فیزیوکراسی.

 

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر