پروفسور دکتر هلموت میلکه
برگردان
شین میم شین
ریشه های نظریه اقتصاد فکری
۱
· ریشه های نظریه اقتصاد فکری، در مطلق کردن یکجانبه و سوبژکتیویستی معارف فیزیولوژی حسی بود که در نیمه دوم قرن نوزدهم رشد شتابانی داشت و در همسان انگاری نادرست با اصل کوچکترین میزان نیرو در فیزیک.
۲
· نمایندگان نظریه اقتصاد فکری، علاوه بر این ادعا می کردند که این نظریه با هارمونی استه تیکی و آرزوی سوبژکتیو دانشمندان، یعنی احساس «خوشایند» مطابقت دارد.
(فیزیولوژی حسی به بررسی مسائل مشترک فیزیولوژی و علوم عصبی می پردازد.
از آنجمله اند:
سیستم بینائی، شنوائی، بویائی، چشائی، تعادل و غیره. مترجم)
گشتاورهای معقول نظریه اقتصاد فکری
۱
· گشتاورهای معقول این نظریه، یعنی بیان حتی الامکان سهل الهضم معارف و کشف کوتاهترین راه برای اثبات فرضیه ها، از دیرزمانی در گنجینه متدئولوژی علمی وجود داشته اند و نیازی به اثبات نیمه عرفانی خود نداشته اند.
۲
· از این رو «اصل اقتصاد فکری» فاقد ارزش هویریستیکی (روش شناسانه) مکشوفه نوینی است.
۳
· لنین در انتقاد همه جانبه از «اصل اقتصاد فکری» ماهیت سوبژکتیویستی آن را برملا ساخته است.
۴
· ماخ به جای واژه «صحت»، واژه کت و کلفت پیچیده «اقتصاد فکری» را گذاشته است.
۵
· «تفکر بشری تنها زمانی می تواند «اقتصادی» تلقی شود که حقیقت عینی را به درستی منعکس کند.»
· (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۴، ص ۱۶۶)
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر