۱۴۰۰ خرداد ۲۶, چهارشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) اقتصاد فکری (۲) (بخش آخر)

Denkökonomie und Energieprinzip.: PHILOSOPHIE - GABIUS, P.

پروفسور دکتر هلموت میلکه

برگردان

شین میم شین 

 

ریشه های نظریه اقتصاد فکری

 

۱

·      ریشه های نظریه اقتصاد فکری، در مطلق کردن یکجانبه و سوبژکتیویستی  معارف فیزیولوژی حسی بود که در نیمه دوم قرن نوزدهم رشد شتابانی داشت و در همسان انگاری نادرست با اصل کوچکترین میزان نیرو در فیزیک.

 

۲

·      نمایندگان نظریه اقتصاد فکری، علاوه بر این ادعا می کردند که این نظریه با هارمونی استه تیکی و آرزوی سوبژکتیو دانشمندان، یعنی احساس «خوشایند» مطابقت دارد.

 

  (فیزیولوژی حسی به بررسی مسائل مشترک فیزیولوژی و علوم عصبی می پردازد.

  از آنجمله اند:

  سیستم بینائی، شنوائی، بویائی، چشائی، تعادل و غیره. مترجم)

 

گشتاورهای معقول نظریه اقتصاد فکری

 

۱

·      گشتاورهای معقول این نظریه، یعنی بیان حتی الامکان سهل الهضم معارف و کشف کوتاهترین راه برای اثبات فرضیه ها، از دیرزمانی در گنجینه متدئولوژی علمی وجود داشته اند و نیازی به اثبات نیمه عرفانی خود نداشته اند.

 

۲

·      از این رو «اصل اقتصاد فکری» فاقد ارزش هویریستیکی (روش شناسانه) مکشوفه نوینی است.

 

۳

·      لنین در انتقاد همه جانبه از «اصل اقتصاد فکری» ماهیت سوبژکتیویستی آن را برملا ساخته است.

 

۴

·      ماخ به جای واژه «صحت»، واژه کت و کلفت پیچیده «اقتصاد فکری» را گذاشته است.

 

۵

·      «تفکر بشری تنها زمانی می تواند «اقتصادی» تلقی شود که حقیقت عینی را به درستی منعکس کند.»

·      (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۴، ص ۱۶۶)

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر