۱۳۹۷ آبان ۲۱, دوشنبه

گذار از مجرد به مشخص (۲) (بخش آخر)



فرازی از رساله های اقتصادی کارل مارکس
برگردان
شین میم شین
 
کارل مارکس
 ۱۵۰ سال پیش 
در 
اثر خود تحت عنوان «گروندریسه اقتصاد سیاسی»

 متد تجزیه ـ تحلیلی علمی خود 
را 
معرفی می کند.

بازتولید فکری

۱
·    راه اول راهی است که اقتصاد در پیدایش خود به لحاظ تاریخی در پیش گرفته است.

۲
·    اقتصاد دانان قرن هفدهم ـ به عنوان مثال ـ همیشه با کل زنده، با جمعیت، ملت، دولت، دولت های بیشمار و غیره آغاز به کار کرده اند.

۳
·    اما همیشه نهایتا در نتیجه تحلیل به کشف روابط مجرد و عام تعیین کننده، از قبیل تقسیم کار، پول، ارزش و غیره نایل آمده اند.

۴
·    به محض اینکه این گشتاورهای منفرد ـ کم و بیش ـ تثبیت یافته اند و تجرید گشته اند، سیستم های اقتصادی از پله های مفاهیم ساده از قبیل کار، تقسیم کار، حوایج و ارزش مبادله بالا و بالاتر رفته اند، تا به دولت، مبادله میان دول و بازار جهانی رسیده اند.

۵
·    این متد دوم، بیشک متد علمی درستی است.

۶
·    مشخص از آن رو مشخص است که جمعبندی ئی از تعین های بیشمار است.
·    یعنی وحدت متنوع ها ست.

۷
·    از این رو، تفکر به مثابه روند جمعبندی، به مثابه نتیجه نمودار می گردد و نه به مثابه نقطه آغازین.
·    بی اعتنا به اینکه منظور از نقطه آغازین واقعی  و لذا نقطه آغازین بررسی و تصور باشد و یا نباشد.

۸
·    در راه اول، تصور کامل از تعاریف مجرد محو می شود.

۹
·    در راه دوم، تعاریف مجرد از طریق تفکر، به بازتولید چیزهای مشخص منجر می شود.

۱۰
·    هگل از این رو دچار توهم می شود و رئال را به مثابه نتیجه تفکر جمعبندی گر، ژرفنده و خود جنب تلقی می کند.

۱۱
·    اما متدی که از پله های مجرد به سوی مشخص بالا می رود، نوع از آن خود کردن خاص تفکر است.
·    نوع بازتولید مشخص به مثابه مشخص فکری تفکر است.

۱۲
·    این هرگز روند پیدایش خود چیزهای مشخص نیست.

۱۳
·    کلی که در کله آدمی به مثابه کل فکری نمودار می گردد، محصول کار کله متفکر است.
·    محصول کار کله ای است که جهان را به تنها شیوه ممکنه خاص خود از آن خود می کند. (درک می کند.)
·     شیوه از آن خود کردنی که با از آن خود کردن هنرمندانه، مذهبی، پراتیکی ـ معنوی این جهان فرق دارد.

۱۴
·    سوبژکت رئال تا زمانی که کله آدمی فقط گمانورزانه، فقط بطور تئوریکی رفتار می کند، کماکان در خارج از کله در استقلال خود باقی می ماند.

۱۵
·    از این رو سوبژکت باید در متد تئوریکی نیز جامعه را به مثابه پیش شرط مدام تصور، آماج قرار دهد.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر