جمعبندی
از
مسعود بهبودی
عرعریات عریان فالچی
۱
هی عریان فالچی.
شناخت سرچشمه علاقه و عشق است.
۲
و
نه مسبب عزلت گزینی
۳
شناخت هر چیز و هرکس
(حتی بدترین دشمنت)
نوعی علاقه و عشق در اعماق دلت نسبت به او پدید می آورد.
۴
یکی از دلایل مهم عشق مادر و پدر به فرزند
همین شناخت پروسه ای و تدریجی و پیگیر فرزند از لحظه تولد او ست.
۵
اگر این عشق اصیل و عمیق به موضوع شناخت
نمی بود،
پژوهش های متنوع عرقریز و کمرشکن علمی و غیره امکان ناپذیر می گشت.
۶
نیمای یوش
هم می دانست:
در شعری از نیما
رابطه میان آهن و اهنگر
شباهت غریبی به رابطه میان عاشق و معشوق پیدا می کند.
آهنگر
در درون تنگنا، با کوره اش،
آهنگر فرتوت
دست او بر پتک
و به فرمان عروقش دست
دائماً فریاد او این است، و این است فریاد تلاش او:
« کی به دست من
آهن من گرم خواهد
شد
و من او را نرم خواهم دید؟
آهن سرسخت!
قد برآور، باز شو، از هم دوتا شو، با خیال من یکی تر زندگانی کن!»
اندکی اندر باب تحریف مفاهیم
۱
نظام مردسالاری
جفنگی بیش نیست.
۲
چنین نظامی در جهان هرگز وجود نداشته است.
۳
یکی از فازهای کمون اولیه
پدرسالاری
بوده است.
۴
این ادعا که زن ستیزی میراث نظام مردسالاری است
خرافه ای بیش نیست.
۵
در فاز پدرسالاری کمون اولیه
برابری زن و مرد به جای خود باقی بود.
در فاز مادرسالاری کمون اولیه هم به همین سان
۶
نابرابری ها از هر نوع
در جامعه طبقاتی (برده داری، فئودالی و سرمایه داری)
پدید آمده اند.
هی مشد عمر
۱
نقاش ازل
نه خدا
بلکه
خود ماده (واقعیت عینی)
است
که
ذره ذره وجودش
دیالک تیکی است:
۲
یعنی میدان وحدت و مبارزه اضداد است.
۳
به همین دلیل در جنب و جوش و تحول و تغییر مدام است.
۴
و ضمنا
بی نیاز از این و آن است.
۵
برای خود کافی است.
هی حریف
انقلاب ملی ـ دموکراتیک یعنی چه؟
مگر افریقای جنوبی کشوری فئودالی و و ابسته به امپریالیسم است تا در مرحله انقلاب ملی ـ دموکراتیک باشد؟
نکند با افغانستان ما عوضی گرفته باشی
این زباله را هر ننه مرده ای منتشر کرده است.
حافظه تاریخی واستبداد رژیم محمد رضا پهلوی
کشتار کارگران جهان چیت کرج
در اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۰ هنگامی که ۲هزار تن از کارگران جهان چیت
تصمیم داشتند برای اعتراض به «شرایط وحشتناک کار در کارخانههای محمدصادق فاتح یزدی» پیاده به سوی تهران حرکت کنند، چندین کامیون ژاندارم، با تفنگها و مسلسل کارگران حق طلب جهانچیت را در کاروانسرای سنگی بی رحمانه به گلوله بستند که در نتیجه این واقعه ۱۰۰ کشته و زخمی بر جای ماند .
سه سال بعد، در بیستم مرداد ۱۳۵۳، فاتح در حالی که از تجریش عازم محل کار خود بود، ترور شد.
در اعلامیه صادره از سوی چریکهای فدایی درباره ترور او آمده بود:
دادگاه انقلابی خلق، فاتح را به خاطر نقش موثری که در کشتار کارگران جهان چیت به عهده داشت و به خاطر حقکشیهای ظالمانهاش در حق کارگران به مرگ محکوم کرد و فاتح خونخوار را به سزای اعمال ننگینش رساند.
۱
بدون از آن خود کردن خرد کل اندیش
(فلسفه مارکسیستی ـ لنیینستی)
فقط می توان عرعر کرد.
۲
محمد رضا شاه
پس از انجام انقلاب بورژوایی سفید
و حذف اشرافیت فئودال و روحانی و بورژوازی کثافت سنتی از قدرت
شخصیتی انقلابی ـ بورژوایی ـ مدرن بوده است.
۳
فرق هم نمی کند که تظاهرات دشمنان طبقاتی بورژوازی (کارگران چیت سازی)
را
در هم بکوبد و یا نکوبد.
۴
دربار پهلوی به لحاظ تاریخی پس از انقلاب سفید
جریانی انقلابی بوده است.
طرفدرا عینی و ذهنی پیشرفت جامعه بوده است.
۵
درست به همین دلیل
از حمایت همه جانبه توده های دهقانی (رعایای قبل از انقلاب سفید) و پرولتاریای جوان جامعه و پیشه وران و در اوایل حتی از حمایت حزب توده
برخوردار بوده است.
۶
هر اقدامی بر ضد حاکمیت بورژوازی مدرن در ایران پس از انقلاب سفید
اقدامی ارتجاعی و هر دار و دسته ضد انقلاب سفید
دار و دسته ای مرتجع بوده است:
از فدایی تا مجاهد
از لیملام تا دیمدام
از روحانیت تا بازار
این دعوت نامه
مملو از عیب و ایراد است:
۱
اولا تجارت و تاجریت
نه عیب است و نه عار
۲
خود حضرت محمد
و همسر خرپولش
حضرت خدیجه
تجارت پیشه و تاجر بوده اند.
۳
خیلی هم خوب است.
بدون تجارت
حمل و نقل و خرید و فروش مواد مورد نیاز مردم
محال می گردد.
۴
تجارت به همان اندازه مثبت است که زراعت
۵
در هر جامعه تقسیم کار وجود دارد که حیات جامعه را امکان پذیر و تضمین می سازد:
یکی عمله است
دیگری حمال
یکی معلم است
دیگری مهندس
یکی پزشک است
دیگر پالان دوز
...
۶
و
همه با هم برابرند.
۷
و برابری میراث گرانبهای نیاکان ما ست.
۸
ثانیا
مواد به اصطلاح مخدر
در تحلیل نهایی
مواد دارویی اند.
۹
همین تریاک از دیرباز دارو بوده است.
۱۰
همین هرویین
بهترین دارو برای تسکین درد بیماران مثلا مبتلا به ایدز است که تحت درد عظیمی به سر می برند.
۱۱
هرویین
را
همان کنسرن داروساز سنتز کرده که آسپیرین را سنتز کرده بود:
بایر
۱۲
ثالثا
دعوت ما به اسلام بیهوده است.
۱۳
ما مسلمانیم
قبله ای
از
گل سرخ
جانماز از چشمه
مهر از نور
ما
وضو با تپش پنجره ها می گیریم
احسان طبری
در
بافته زمان ومکان
درخشش ستاره ها
ناچیز است و سپری.
ولی در تلألؤ اشک
و
تبسم
ابدیتی
است،
ماندگار
ابدیت شناخت
ابدیت آفرینش.
معنی تحت اللفظی:
درخشش ستاره ها
در داربست زمان و مکان
(داربستی از تاری به نام زمان و پودی به نام مکان)
ناچیز و گذرا ست.
اما
ابدیت شناخت و ابدیت پراتیک
در درخشش اشک و تبسم
ماندگار است.
شاهکار
نفرین
به باد
باد
نفرین
بر آنکه رسم ستم را نهاد
باد.
ای درد
ای دریغ
از اینهمه توان و تمنا
که
می رود بر باد
حریف
چگونه
چنین چیزی میسر می شود؟
توان وتمنا که می رود بر باد؟
میم
احسان طبری
در صفحه اول کتابی
جمله ای از لنین را برجسته کرده است:
الف
شعور انقلابی
جهان
را
فقط
منعکس نمی کند.
ب
شعور انقلابی
ضمنا
جهان
را
می سازد.
بر هر کس که تئوری را دستکم گرفت
همان رفت
که
بر باخه رفته است.
(کلیله و دمنه)
آلنده به توصیه ها، رهنمودها و امدادگری های عملی کاسترو اعتنا نکرد.
یعنی
لنینیسم را دستکم گرفت.
و
بر او و دهها هزار جوان مبارز و توده شیلی
آن رفت که بر باخه رفته است.
این رباعی
احتمالا از خیام نیست.
۱
بعید است که ریاضی دانی چنین شعر از سرتاپا معیوبی بسراید.
۲
چون
بیت اول
اولا بی سرانجام و ناتمام است:
۳
ثانیا غلط است و غیرمنطقی است
۴
ثالثا
کم ترین ربطی به بیت دوم ندارد.
۵
بیت دوم
زباله است.
۶
اگرچه به ظاهر رئالیستی است:
بهرام در حین شکار گورخر احتمالا در باتلاقی گیر افتاده و بلعیده شده است.
۷
ایرادات فوق الذکر از چه قرارند؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر