مهندس صادق انصاری
(ا. برزگر)
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
دو جریان حاکم
ادامه
نمونه ای دیگر از جریان دوم
(دیدگاه ها، کیهان ۲۰ بهمن ۶۴)
۱
اگر ایده ئولوژی
را
تدوین اصول و احکام قرآنی و اسلامی
جهت حل مسائل و مشکلات و مقتضیاتی
که
پیشرفت جامعه بشری
و
بویژه
انقلاب
در پی دارد، بدانیم،
به وضوح نقش در شبهه ماندن نظر قاطعی
که
اسلام
پیرامون اصول حاکم بر مناسبات یک جامعه عادل و سالم دارد،
بر
پدیدار شدن تنگناها و تبعیض ها و نارسایی ها
روشن و مشخص می گردد.»
معنی تحت اللفظی:
ایده ئولوژی = تدوین اصول و احکام قرآنی و اسلامی
برای حل مسائل و مشکلات و مقتضیاتی
که
پیشرفت جامعه بشری و بویژه انقلاب در پی دارد.
قبول این نظر
موجب روشن و مشخص شدن تردید نسبت به نظر قاطع اسلام راجع به اصول حاکم بر مناسبات جامعه عادل و سالم بر پدیدار گشتن تنگناها و تبعیض ها و نارسایی ها می شود.
جمله دوم مغشوش است و فاقد اندیشه روشن است.
استنباط مؤلف این جفنگ از ایده ئولوژی
فاقد کمترین ارزش علمی است.
حریف خیال می کند
که
ایده ئولوژی تدوین (تألیف، گردآوری) می شود.
آنهم
چه تدوینی:
تدوین اصول و احکام قرانی و اسلامی!
جل الخالق
چیزی که وجود دارد،
چگونه می شود تدوینش کرد؟
۲
از اجامر جماران و جمکران چه پنهان
که
ایده ئولوژی
چیزی طبقاتی
است.
یعنی
هر طبقه جامعه
ایده ئولوژی خاص خود را دارد.
ایده ئولوژی خاص خود را دارد.
درست به همین دلیل
اسلام
نمی تواند
ایده ئولوژی همه طبقات جامعه
ایده ئولوژی همه طبقات جامعه
باشد
و
زیر و رو نشود.
یعنی
هر طبقه و قشری
تفسیر طبقاتی خاص خود
را
از
اسلام
نداشته باشد.
از دیربازچنین هم است:
تفسیر طبقاتی دهقانان از اسلام با تفسیر تجار از همان اسلام متفاوت و متضاد است.
جریانات مذهبی متفاوت در طویله جماران
از مجاهدین خلق تا فرقان و غیره
دال
بر
صحت این نظر اند.
با
اسلام
می توان
بر
سرتاپای جامعه
آفتابه برداشت
ولی
نمی توان
جامعه
را
اداره کرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر