جمعبندی
از
مسعود بهبودی
ای که می گویی:
حال چیزی نیستیم؟
پارس پر کرده فضا را
چه غرور انگیز.
پنبه از گوش برون آر و نیوش.
عینک از چشم فرود آر و ببین
اهل دل را دو خصلت باشد:
دل سخن پزیر
سخن دل پزیر
۱
ویرایش: پذیر.
۲
هی زبان بی کس و بی یار و بینوای فارسی
بر تو چه می رود
در این سامان بی سامان
که
همه
به دشمنی با تو
عزم
جزم کرده اند
و
قصد رزم کرده اند؟
۳
یادت به خیر باد
ای حکیم خستگی ناپذیر خرد و حکمت و داد
هانا آرندت
الف
هنگامی که جامعهای به دروغگوییِ سازمان یافته روی آورد و دروغ گفتن تبدیل به اصل کلّی شود و به دروغ گفتن در موارد استثنایی و جزئی اکتفا نکند، «صداقت» به خودی خود تبدیل به یک عمل سیاسی میشود و گویندهی حقیقت، حتی اگر به دنبال کسب قدرت یا هیچ منفعتی دیگر هم نباشد یک کنشگر سیاسی محسوب میشود.
۱
صداقت به چه معنی است؟
مشد آنا آرندت؟
۲
صداقت یعنی راستگویی؟
۳
جامعه مبتنی بر دروغگویی سازمان یافته
به چه معنی است و مشخصه ماهوی و طبقاتی اش چیست؟
۴
چرا بعضی ها با مفاهیم بند تنبانی هارت و پورت می کنند و نه با مفاهیم فلسفی تعریف شده روشن؟
۵
چرا صداقت نشسته در پارانتز
فقط در صورت روی آوردن جامعه به دروغگویی سازمان یافته
معلق می زند و به عمل سیاسی استحاله می یابد؟
۶
آیا در طویله جامعه طبقاتی
احدی یافت می شود که جایگاه طبقاتی نداشته باشد و گفتار و کردار و رفتارش در مدافعه از منفعتی طبقاتی نباشد؟
۷
صداقت یعنی حقیقت پرستی
صداقت یعنی دفاع رشوه نگیرانه و رشوه ستیزانه از حقیقت عینی.
۸
حقیقت عینی را نخست باید کشف کرد و بعد برای دفاع از آن
سینه سپر کرد.
۹
این بدان معنی است که خر نمی تواند صادق باشد و مدافع حقیقت عینی.
۱۰
این ضمنا بدان معنی است که برای مدافعه از حقیقت عینی باید کل اندیش بود.
چون حقیقت هر چیز
در کل ان است و نه در اینجا و آنجای آن.
۱۱
مولانا هم می داند:
مثال ورود فیل
در ظلمات شب به روستا
و توصیف فیل
توسط دهاتی ها
با لمس اینجا و آنجای آن.
۱۲
این ضمنا بدان معنی است که برای مدافعه از حقیقت عینی
نه فقط باید ترک خریت و خردستیزی گفت
بلکه باید به خرد کل اندیش (فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی) روی آورد.
۱۳
این علاوه بر این
بدان معنی است که می توان در زمینه چیزهای سطحی
خیلی راستگو بود
و
ضمنا
بدترین دشمن حقیقت عینی بود.
۱۴
طبقه حاکمه هم همین کار را شب و روز و لحظه به لحظه میکند
مثلا در زمینه مضرات پلاستیک داد سخن سر می دهد
اما
در باره کشتارگاه یمن و سوریه و عراق و لیبی و افغانستان
زیر سبیلی رد می شود.
۱۵
راستی
چند نفر پس از صدور دموکراسی و آزادی در این کشورهای بیچاره
نفله دشه اند؟
۱۶
هی
آمارگیران از میزان پلاستیک در آب های قطب شمال
سری هم به خاوران ما بزنید و به آماری ما را شادمان سازید.
ب
در چنین شرایطی شما نمیتوانید از سیاست کناره بگیرید و راه خود را بروید.
۱
هی مشد آنا
ما
خانه به دوشانیم
بی انکه به طبقه حاکمه حتی چپ نگریسته باشیم.
۲
سیاست بازی پیشکش خداوندان مال و جاه و مقام.
۳
از خاوران بپرس که بر ما چه رفته است.
پ
شما ناچارید یکی از این دو راه را انتخاب کنید:
یا به وزارت دروغ میپیوندید،
یا یک مخالف سیاسی محسوب میشوید!
۱
برو بابا
کجای کاری
۲
وزرات دروغ چیه
وقتی
کارگران
را
در صحن کارخانه
لخت می کنند و شلاق می زنند
و
جلادان در خیابان ها رژه می روند؟
ممنون
۱
حق با شما ست:
۲
اینها جامعه را هوموژن و همگون و یکدست «می بینند»
۳
یعنی از درک دیالک تیک توده و طبقه حاکمه عاجزند.
الف
فاشیسم
نژاد را مطلق میکند
ب
فوندامنتالیسم امت را.
۴
هیچکدام
ترکیب طبقاتی جامعه را نمی بیند
۵
به قول درست شما
کور هستند.
صداقت به چه معنی است؟
مش صائب
۱
ممنون.
صداقت یعنی چه؟
۲
منظور صائب در این شعر که صبح صادق و کاذب نیست.
۳
معنی تحت الفظی:
کسی که درستکار باشد
چیزی جز خون جگر برای خوردن نخواهد یافت
نان صبحانه آدم هایی که آیین صداقت دارند به خون آغشته می شود.
آنارشیسم چیست؟
۱
آنارشیسم
جریان سیاسی ارتجاعی ئی بوده
که ستایشگر فقر بوده است.
۲
آنارشیسم
می خواست همه اعضای جامعه را خرده مالک کند.
۳
اثر پرودون
رهبر آناشیسم
فلسفه فقر
نام دارد.
۴
مارکس
نقدی بر این زباله
تحت عنوان «فقر فلسفه» (یعنی خریت) نوشته است.
۵
آنارشیسم
بورژوازی را نه استثمارگر
بلکه دزد می نامید.
۶
حالا در طویله جماران هم
خلایق از فرط خریت (فقر فلسفه)
استثمارگران را دزد می نامند.
۷
آنارشیسم
حالا یکی از مکاتب محبوب امپریالیسم است.
۸
یکی از شخصیت های آکادمیکی طویله امریکا
به نام چامسکی
نماینده آنارشیسم است.
۹
آنارشیسم
بدترین دشمن طبقه کارگر و جنبش کارگری بوده است.
۱۰
آنارشیست ها در سندیکاها و احزاب کارگری
نفوذ می کردند و سران مهم آنها را به پلیس لو می دادند.
۱۱
به فرمان دول بیگانه
بمبگذاری می کردند و بسان طالبان و حزب الله و غیره
توده بیگناه مردم را شقه شقه می کردند.
۱۲
هالی وود فیلم هایی با هنرپیشه های معروف
در این زمینه تهیه کرده است.
۱۳
جریانات فئودالی در ایران عمدتا آنارشیستی بوده اند و هستند:
مثلا فدائیان خلق
مجاهدین خلق
و
غیره
۱۴
آنارشیسم مخالف تشکیل دولت است.
۱۵
کتابی از الکسی تولستوی
راجع به ماخنو
آنارشیست دیوانه روس
ترجمه شده که استیل حکومتی این لاشخورها را مو به مو تشریح میکند:
ماخنو در درشکه مجللش با دهها زن حاضر به یراق سیر و سفر می کند و زنان حرمسرا ناخن هایش را سر و سامان می دهند
۱۶
هنر مهم آنارشیسم مبارزه بر ضد مذهب است.
۱۷
خیال میکنند اگر خلایق لامذهب شوند
زمین بهشت به رین می شود
دیالک تیک آیینه = دیالک تیک انعکاس = دیالک تیک عکس اندازی + عکس برداری
۱
نه.
همنوع آدم ضمنا آیینه او ست.
۲
نظر همنوع همیشه شنیدنی است.
۳
بی اعتنا به خوشامد و بدآمد ما
۴
شنیدن نظر مثبت و منفی همنوع
بی ضرر و ضرور است
"کارگر میمیرد ذلت نمیپذیرد"
تسخیر مصلای نمازجمعه شهر شوش توسط کارگران معترض نیشکر هفتتپه در دوازدهمین روز اعتصاب
جاوید شاه از ترس شاه = سینه زنی و نوحه خوانی از ترس شیخ
مش محمدرضا
ما می توانیم شرط ببندیم که تو از ولتر
غیر از همین جمله
چیزی نشنیده ای و یا نخوانده ای.
۲
آزادی را تو
تحت اللفظی
معنی می فرمایی.
۳
تو خیال می کنی
آزادی یعنی خر تو خر.
۴
آزادی
اما در دیالک تیک جبر و آزادی وجود دارد و می تواند وجود داشته باشد.
۵
مثلا
آزادی اعضای جامعه در فرماسیون برده داری
کمتر از آزادی انها در
فرماسیون فئودالی بوده است.
۶
و آزادی اعضای جامعه در فرماسیون فئودالی
کمتر از آزادی آنها در فرماسیون سرمایه داری
بوده است.
۷
حالا زورت را بزن و بگو چرا؟
۸
همین امر
دال بر تابعیت آزادی از ضرورت و یا جبر جامعه است.
۹
علاوه بر این
آزادی
یعنی شناخت جبر جامعه و طبیعت.
۱۰
یعنی شناخت قوانین و قانونمندی های عینی جامعه و طبیعت.
۱۱
به همین دلیل
خر نمی تواند مختار باشد.
۱۲
پیش شرط کسب آزادی
خروج پیشایپش از خریت است.
۱۳
آزادی یعنی حرکت در لا به لای دیوارهای جبر.
۱۴
و نه خر تو خر
۱۵
پس
پیش به سوی آموزش مفاهیم و شناخت هستی عینی
جهان وارونه
به تمام معنی
۱
حکومت جاکش و جنده بر جامعه و پارسا
۲
حکومت فقه و فقیه بر فلسفه و فیلسوف
۳
حکومت کار مرده (سرمایه) بر کار زنده (کارگر و دهقان و پیشه ور)
۴
اگر به کوچه ما آمدی
طناب بیار
و
یک دریچه که از آن به کوچه بن بست بگریزیم
و
از چنار لب جوی
خویشتن به دار زنیم
ایالات متحده بخت چاپی
۱
این ترانه دایه دایه
از سر تا پا آنتی فمینیستی
(زن ستیزانه)
است.
۲
اگر کسی لری بلد است،
ترجمه اش کند
تا
تحلیل شود و ارتجاعی بودنش اثبات.
لاطائلات داریوش ریاحی
را
بارها
تحلیل و منتشر کرده ایم.
۱
آدم خوبی است.
۲
ایراد امثال داریوش در این است که شرم و شعور
چیزها و پدیده های طبقاتی اند.
بی طبقه نیستند.
۳
مثال:
این که آقای میم حجری بخواهند از عشق بگویند ، همان قدر از ارزش عشق تهیست که نوشته های ایشان در تفسیر مطالب مندرج در سایتی که ایشان در آن به نگارش مشغولند .
الف
صم بکم عمی ولا یعقلون.
لال و کر و کور و خر هستند.
کریم.
ب
هر کوری می بیند که میم حجری زن است و نه نر.
فقط او نمی تواند ببیند.
پ
ثانیا
او خیال می کند که سایت میم حجری کار یک نفر است.
ت
کار که نکرده و نمی کند تا بداند ترجمه هر صفحه و ویرایش و انتشارش حداقل ۴ ساعت وقت می گیرد.
چون مطلب که نریخته زیر دست و پا.
ث
مطلب
نخست باید پیدا شود.
سفارش داده شود.
خریده شود و بعد ترجمه و ویرایش و منتشر شود
ج
دارویش ریاحی
ضمنا
خیال میکند که آدم ها کوزه اند و عشق چیزی از نوع شیره و شراب (محتوای کوزه) است.
ح
به همین دلیل از تهی بودن میم حجری از عشق دم می زند.
تا به خلایق خر پر بودن امثال خود از عشق را اثبات کند.
ساز و برگ مفهومی لازم را هم دارد.
خ
او نمی تواند بداند که موتور کار دایرة المعارفی ها عمدتا عشق است.
چون غیر از اجنه
کسی پارس های شان را گوش نمی دهد.
شنیدن و لایک زدن پیشکش
د
عشق دایرة المعارفی ها
عشقی پرولتری و طراز نوین است که عمله بورژوازی یارای درکش را ندارند.
ذ
به همین دلیل داریوش لعل بورژوازی
ادعا می کند که دایرة المعارفی ها
مأموران و مزدوران سازمان سیا هستند.
ر
در قاموس بورژوازی عشق = سکس
آنهم سکس مکانیکی.
تکراری شد
معذرت از مینا
ز
این جمله او
ضمنا بی معنی است:
«که نوشته های ایشان در تفسیر مطالب مندرج در سایتی که ایشان در آن به نگارش مشغولند . »
این جمله ناقص است.
فاقد فعل لازمه است.
۴
تعلق به طبقات بی فردا و ارتجاعی
پیامدی جز خریت و خردستیزی ندارد.
۵
از مزایای سگ توده بودن همین است:
خروج از خطه خریت
ورود به خطه خردگرایی
تأملی در دسیسه عزرائیل
۱
مرده ها
سعادتمندترین اند.
۲
حالا مفاهیمش کدامند؟
۳
دادخواهی از مفاهیم عهد بوق است.
۴
دادخواهی یکی از مفاهیم خر رنگ کن است.
۵
چرا و به چه دلیل؟
دکاتر طویله فرقی با قواطرش ندارند:
این سرنوشابه های تمیز را آخر شب در اطراف مطبم می ریزم
آخر
لامصب
بر سر سر نوشابه ها تا صبح هزار بلا می آید.
گربه ها و موش ها و سگ ها و شبگردها
که بیدارند و در کارند.
ضمنا خود دکترو دخترش
باید از طریق گدایی روزگاربگذرانند.
چون کسی برای سرنوشابه
نان بیات
حتی نمی دهد
تو خودت خیال می کنی
سکه ۵ ریالی و سرنوشابه
موقع انداختن در جعبه حاتم طایی
صدای واحدی می دهند؟
۱
جعبه باید حتما در مطب حاتم طایی باشد؟
۲
بیماران فقیر
متقلب اند و لاشخور که همه از دم سرنوشابه بیندازند؟
۳
اگر همه با سرنوشابه بر سر حاتم طایی کلاه می گذارند
حاتم چگونه زندگی می کند؟
۴
این جور کارها در طویله جمکران
نشانه های ریا هستند.
۵
ضمنا
با بخشیدن ۵ ریال به فقرا
که دره عمیق میان فقرا و اغنیا پر نمی شود.
۶
جامعه باید جامعه شود تا همه کار کنند و نان از کار خویش خورند
و
منت حاتم طایی نبرند
طبقه بندی فونکسیونالیستی اعضای اندام
۱
این
طبقه بندی فونکسیونالیستی اعضای اندام
احتمالا اعتبار علمی ندارد.
۲
نمی توان گفت که چشم ها
شادی و غم را
بهتر از صدا و لب و بینی و پیکر ـ زبان (بادی لنگویج، کرپر اشپراخه)
نمودار می سازند.
۳
فرمانده اندام آدمی مغز اندیشنده است.
۴
مابقی وسیله اند.
۵
این مغز است
که
اعضا و یا ارگان ها
را
اینسترومنتالیزه می سازد:
یعنی به مثابه ابزار برای آماجی به خدمت می گیرد.
۶
ارگان های حسی
تصمیمگیر نیستند.
۷
به ساز مغز و تحولات روحی و روانی
آدمی می رقصند.
۸
ضمنا
ارگان های حسی
قابل مانی پولاسیون اند.
۹
هالی وود فیلم هایی در این زمینه دارد:
کاندید ریاست جمهوری
در جمعی
با شنیدن ماجرایی
چشمانی مملو از اشک دارد
و
اندر جیب
پیاز پوست کنده اعلی مال کربلا
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر