۱۳۹۷ آبان ۲۸, دوشنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۳۲۵)

پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین


ایندیویدوئالیسم (فردگرایی)

۸
·    ایندیویدوئالیسم، همزمان در کلیه فرم های ایده ئولوژی و جهان بینی امپریالیستی نفوذ می کند که به بهانه دفاع از «آزادی» و «حقوق» فرد بر ضد «کلکتیویسم کمونیستی» به توجیه مسائل زیر می پردازند و بر ضد وحدت سازمان یافته زحمتکشان مبارزه می کنند:

الف
·    به توجیه طرز تفکر و طرز رفتار ایندیویدوئالیستی می پردازند.

ب
·    به توجیه ریشه های اجتماعی طرز تفکر و طرز رفتار ایندیویدوئالیستی می پردازند.

پ
·    قبل از هم به توجیه مالکیت خصوصی بر وسایل تولید می پردازند.

۹
·    این  در  تئوری های زیر تبیین می یابد:

الف
·    در مسئولیت  و نقش رهبری خاص سرمایه داران در جامعه

ب
·    در مقابل هم قرار دادن نخبگان و توده های بی ارج و ارزش (زباله واره) در روانشناسی توده

پ
·    در طرح های نظری جامعه شناسی بورژوایی و روانشناسی اجتماعی 

ت
·     در فونکسیون اجتماعی جامعه شناسی بورژوایی و روانشناسی اجتماعی 

۱۰
·    اگر امروزه خیلی از جامعه شناسان بورژوایی، به «طبیعت اجتماعی» فرد اذعان دارند و چه بسا حتی برنامه آنتی ایندیویدوئالیستی مبنی بر «وحدت فرد و جامعه» تدوین می کنند، نباید فراموش کرد که آماج واقعی آنها تشکیل سیستم حتی الامکان بی عیب و نقصی از متدهای هدفگرا به نیات زیر است:

الف
·    به نیت دمساز سازی انسان های زحمتکش با جامعه کاپیتالیستی

ب
·    به نیت دمساز سازی انسان های زحمتکش با نظام صاحبان سرمایه تحت سودگرایی کاپیتالیستی و حاکمیت انحصارات.

۱۱
·    این آماج در خدمت تئوری وسیعا رایج درونی سازی (هضم و جذب و پذیرش) هنجارها و قواعد از سوی فرد است که توسط طبقه حاکمه و نهادهای آن تعیین شده اند.
·    فردی که به طرز انتزاعی و ایزوله درک می شود.

۱۲

·    این پرده پوشی و توجیه ایندیویدوئالیسم و بنیان های اقتصادی و سیاسی اش خود را در این نیز نشان می دهد که سودگرایی کاپیتالیستی، مثلا و ضمنا توسط تالکوت پارسونس مجزا از مناسبات تولیدی کاپیتالیستی، به حساب «ساختار نهادین (مؤسساتی) جهان غرب» گذاشته می شود و بدین طریق، به صورت «پدیده ای کانلا طبیعی» تحریف می شود که گویا کمترین ربطی به شرایط اقتصادی و اجتماعی کاپیتالیسم (سرمایه داری) ندارد.

۱۳
·    در جامعه سوسیالیستی بر بنیان مالکیت جامعه ای بر وسایل تولید، بر بنیان وحدت اخلاقی ـ سیاسی کل خلق و بر بنیان مطابقت قانونمند منافع جامعه ای، کلکتیو و فردی و همچنین بر بنیان جایگاه اجتماعی نوین مبتنی بر برابرحقوقی و مسئولیت شناسی فرد، ایندیویدوئالیسم بورژوایی، هم در تئوری و هم هم در عمل، شالوده  اجتماعی توسعه و تأثیر خود را از دست می دهد و کلکتیویسم سوسیالیستی هر چه بیشتر به طرز تفکر و طرز رفتار تعیین کننده انسان ها مبدل می شود.

·    مراجعه کنید به کلکتیو.

پایان
·     

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر