میم حجری
نون نوشتن
محمود دولت آبادی
نه.
خصلتها تازه نیستند، حادث نشده اند،
و اتفاقاً بسیار قدیم اند.
دزدی
·
دزدی یکی از مفاهیم معروف خاص و عام است که به علل ایده
ئولوژیکی، نه فقط در ایران بلکه حتی در ممالک امپریالیستی تحریف شده است.
1
دزدی
·
در ترانه ای به زبان آلمانی که
ضمنا به عنوان ترانه ای انتقادی ـ اجتماعی به خلایق قالب شده، شعار زیر مرتب
تکرار می شود:
·
«همه چیز ـ فقط و فقط ـ دزدیده شده است.»
·
خوب.
·
این تحریف مفهوم دزدی به به چه
نیتی توسط اجامر طبقه حاکمه صورت می گیرد؟
2
دزدی
·
تکرار مکرر این شعار در فرم شعر و
ترانه و آواز، سبب می شود که توده به منشاء ثروت کلان تلنبار شده در دست اعضای
طبقه حاکمه پی نبرد و خیال کند که بورژوازی امپریالیستی دزد است و نه استثمارگر و
نه استعمارگر.
·
حالا حتما حریفی خواهد پرسید:
·
خوب چه عیبی دارد که مردم، اعضای
طبقه حاکمه را دزد تصور کنند؟
3
دزدی
·
برای پاسخ به این پرسش اعتراض آمیز
حریف باید گفت:
· این شعار به هزار دلیل عوامفریبانه است.
·
مثلا به این دلیل که دزدان عناصری
از لومپن پرولتاریا هستند و نه اعضائی از طبقه حاکمه.
·
لومپن پرولتاریا یعنی بی خانمانان
بی همه چیز جامعه.
·
یعنی تحتانی ترین لایه اجتماعی.
·
در حالیکه طبقه حاکمه فوقانی ترین
طبقه اجتماعی است.
·
لومپن پرولتاریا در واقع،
پرولتاریای تحت فشار ویرانگر طبقه حاکمه قرار گرفته و بی هست و نیست گشته است.
·
لومپن پرولتاریا سلب همه چیز مادی
و روحی و فکری و فرهنگی گشته است.
·
لومپن پرولتاریا لایه اجتماعی سلب
آدمیت، هویت، شخصیت، عزت و اعتبار شده است.
·
لومپن پرولتاریا لایه اجتماعی ترحم
انگیز، تهوع انگیز، تعفن انگیز و تنفر انگیز است.
·
چرا و به چه دلیل؟
4
دزدی
·
لومپن پرولتاریا تجسم (جسمیت
یابی) دیالک تیکی از ترحم انگیزی و تنفر
انگیزی است.
·
لومپن پرولتاریا ترحم انگیز است.
·
برای اینکه فاقد همه چیز است.
·
لومپن پرولتاریا بی همه چیز به
معنی حقیقی کلمه است.
·
لومپن پرولتاریا بی همه چیز مادی و
روحی و روانی است.
·
لومپن پرولتاریا زباله واره است.
5
دزدی
·
لومپن پرولتاریا از سوی دیگر تنفر
انگیز است.
·
لومپن پرولتاریا درست به دلیل
زباله وارگی تعفن انگیز، تهوع انگیز و تنفر انگیز است.
·
غلامحسین ساعدی (گوهر مراد) کتابی
تحت عنوان «دندیل» نوشته است که ما متأسفانه هنوز نخوانده ایم، ولی در حسرت
خواندنش بسر می بریم.
·
در این کتاب ـ بی شک ـ از وضع تهوع
انگیز و تعفن آنگیز فاحشه خانه معروف به
دندیل در مراغه گزارش داده می شود.
6
دزدی
·
فواحش (زنان و مردان خودفروش، تن
فروش)، جاکشان، جاسوسان، قاچاقچیان، گدایان، ولگردان، لات ها، لاشخور ها، چاقو
کشان و غیره نیز بسان دزدان از عناصر متعلق به لومپن پرولتاریا هستند.
·
این زباله های جامعه طبقاتی ـ همه
از دم ـ تجسم دیالک تیکی از ترحم انگیزی و تنفر انگیزی اند.
·
برای اینکه این جماعت نه شعور
دارند و نه شخصیت.
·
نه عزت انسانی دارند و نه آبروی
انسانی
·
نه اتیک (اخلاق) فردی، مذهبی و اجتماعی
دارند و نه اثری از اجتماعیت و انسانیت.
·
این جماعت حتی کمترین توان فکری و
روحی لازم برای شرم کردن ندارند.
·
همه از دم هم بی شرم اند و هم بی
رحم و هم آسوسیال (ضد اجتماعی و ضد توده ای)
7
ماکارنکو
دزدی
·
لومپن پرولتاریا پایگاه اجتماعی
فاشیسم و فوندامنتالیسم اند.
·
لومپن پرولتاریا در پیروزی کودتای
امپریالیستی ـ فئودالی ـ ارتجاعی 28 مرداد نقش منفی مهمی بازی کرده اند.
·
یکی از مسائل و معضلات مهم دولت
شوراها پس از پیروزی انقلاب اکتبر، تربیت همین لومپن پرولتاریا بوده است.
·
مراجعه کنید به آثار پداگوژیکی
ماکارنکو و اثار ناظم حکمت.
8
دزدی
·
یکی از چالش های مهم مارکس بر ضد
آنارشیسم (پرودون) در این زمینه بوده است:
·
آنارشیسم نیز بسان رسانه ها و هنرمندان
امپریالیستی، طبقه حاکمه بورژوا را دزد جا می زد.
·
تئوری دزدی آنارشیسم برای لومپن
پرولتاریا هم مائده ایده ئولوژیکی بوده است.
·
چرا و به چه دلیل؟
9
ماخنو
دزدی
·
لومپن پرولتاریا احتمالا در پرتو
این تئوری پرودون، احساس همترازی با طبقه حاکمه بورژوا کرده است و حسابی باد کرده
است.
·
این تأثیر آنارشیسم در لومپن
پرولتاریا بلحاظ پسیکولوژیکی هم قابل تصور و توجیه است.
·
بیشک به همین دلیل بوده که بخش
اعظم هواداران ماخنو ـ نماینده آنارشیسم در روسیه ـ از همین اراذل و اوباش (لومپن
پرولتاریا) تشکیل شده بود.
·
مراجعه کنید به اثری از تالستوی (؟) که به فارسی هم ترجمه شده است.
10
دزدی
·
مارکس در چالش شورانگیز بر ضد
تئوری دزدی پرودون، تحت عنوان «فلسفه فقر»، کتاب طنز امیز ارزشمندی تحت عنوان «فقر
فلسفه» نوشته است و پیامبر آنارشیسم را مورد تمسخر قرار داده و رسوا کرده است:
·
مارکس با توسل به دلایل اقتصادی ـ
سیاسی اثبات می کند که بورژوازی دزد نیست.
·
چون بورژوازی از پرولتاریا چیزی
نمی دزدد.
·
بورژوازی با پرولتاریا معامله می
کند:
·
نیروی کار پرولتاریا را از او می
خرد.
·
این داد و ستد، این خرید و فروش با
دیگر فرم های داد و ستد و خرید و فروش کمترین فرقی ندارد.
·
مگر کسی که از نانوا نان می خرد،
دزد نان است که بورژوا دزد باشد.
11
دزدی
·
بختیاری بورژوازی به مثابه خریدار کالای
موسوم به نیروی کار این است که نیروی کار کالای مخصوصی است.
·
نیروی کار کالائی است که بیش از
ارزش خود ارزش می زاید.
·
مرغی است که تخم دو زرده می گذارد.
·
اگر انتقادی به جامعه بورژوائی هست،
نه به دلیل دزد بودن بورژوازی، بلکه به دلیل کالا قلمداد کردن نیروی کار انسانی
است.
·
اگر انتقادی به جامعه بورژوائی
هست، به دلیل استثمار نیروی کار انسانی است و نه به دلیل دزدی.
·
ما این اثر مارکس را هنوز نخوانده
ایم.
·
مارکس به احتمال قوی به مضرات ایده
ئولوژیکی تئوری دزدی آنارشیسم واقف بوده است.
12
دزدی
·
دزد قلمداد کردن اعضای طبقه حاکمه،
ریختن آب به آسیاب طبقه حاکمه است.
·
دزد قلمداد کردن اعضای طبقه حاکمه،
فقط به ظاهر، انتقاد از طبقه حاکمه و در واقع به معنی تحکیم مناسبات تولیدی سرمایه
داری است.
·
این از سوئی به معنی کتمان منبع و
منشاء ثروت کلان اعضای طبقه حاکمه و از سوی دیگر به معنی اعتبار بخشیدن به دزدان
به مثابه بخشی از لومپن پرولتاریا ست.
13
دزدی
·
ما با تئوری آنارشیستی دزدی در «اولدوز
و کلاغ ها» اثر صمد بهرنگی نیز مواجه می شویم.
·
مراجعه کنید به سیری در جهان بینی صمد بهرنگی در تارنمای دایرة
المعارف روشنگری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر