سرود کارگرانی که
زندان اوین
را ساختند
(۲۵ مه ۱۹۹٨)
سرچشمه:
اخبار امروز
·
می کِشیم، می کِشیم، بر دوش می کِشیم
·
از درون راهرو های تاریک
·
و دیوار های بلند بالا می بریم
·
بر فراز داربست های باریک.
·
آنها چشمان ما را می بندند
·
و تنها به هنگام کار می گشایند.
·
ما در گروه های کوچک کار می کنیم
·
و سربازان مسلح به گِرد ما می چرخند.
·
چه کسی در این راهروها پاس خواهد داد
·
و چه کسی در این حجره ها منتظر خواهد ماند؟
·
چه کسی تازیانه را بالا خواهد برد
·
و چه کسی دردِ گزنده را فرو خواهد خورد؟
·
هر شب که به خوابگاه خود باز می گردیم
·
پرسش ما از همدیگر، این است:
·
«کی از این کار سر، باز خواهیم زد
·
یا در این بند، نقبی خواهیم گشود؟»
·
افسوس، پرسش های ما بی پاسخ می مانند
·
و دست های ما آلوده.
·
اما آنها که اینجا در بند خواهند بود
·
از اینهمه، با اشباحِ ما سخن خواهند گفت.
·
یک روز بنیاد این نُه تو، پایان خواهد گرفت
·
و پیکرهای ما در زیر آن دفن خواهد شد.
·
ای داد خواهان که روزی این راز را می گشایید
·
این زندان را به بنای یادبودی بدل کنید.
پایان
ویرایش از
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر