پروفسور
دکتر وینفرید شرودر
برگردان
شین میم شین
فصل دوم
توسعه کمونیسم اوتوپیکی در آستانه قرن نوزدهم در آلمان
ادامه
1
تاریخچه واژه
«سوسیالیسم»
1
·
واژه های «سوسیالیسم» و
«سوسیالیست» که از واژه لاتینی «سوسیالیس» به معنی اجتماعی و یا همبودین نشئت می
گیرد، برای اولین بار در اوایل قرن نوزدهم در رابطه با تمایلات مبتنی بر اصلاحات
اجتماعی بکار می روند:
الف
·
فوریه ئیست ها تئوری خود را «علم
اجتماع» می نامند.
ب
·
سن سیمونیست ها در مجله خود تحت عنوان
«کره زمین» از «سوسیالیسم» در مخالفت با «ایندیویدوئالیسم» (فردگرائی) سخن می
گویند.
ت
·
لرو در سال 1834 مقاله ای تحت
عنوان «ایندیویدوئالیسم ضد سوسیالیسم» می نویسد.
·
(لرو فون اشتاین، «سوسیالیسم و کمونیسم
در فرانسه معاصر»، 1842)
پ
·
در انگلستان تحت تأثیر روبرت اون انجمن کلیه طبقات و ملل سازمان داده می شود
که اعضای آن از سال 1839 خود را سوسیالیست می نامند.
ث
·
از خود
اون در سال 1841 میلادی جزوه ای تحت عنوان «سوسیالیسم چیست؟» منتشر می شود.
ج
·
لرو فون اشتاین در کتاب خود تحت عنوان
«سوسیالیسم و کمونیسم فرانسه کنونی» (1842)
تفاوت میان سوسیالیسم و کمونیسم را توضیح می دهد.
2
·
انگلس (پنجم اکتبر 1844) می نویسد:
·
«سوسیالیست و سوسیالیستی در فرانسه مفاهیم مد
روز اند.
·
لوئی فیلیپ ـ بورژوای تمام عیار ـ
با پول و امکانات به حمایت از روزنامه فوریه ئیستی
تحت عنوان «دموکراسی صلحجو» برخاسته است.»
3
·
انگلس در سال 1888 می نویسد:
·
«عنوان سوسیالیست در سال 1847 از
سوئی به طرفداران سیستم های اوتوپیستی گوناگون (به طرفداران اون در انگلستان، به طرفداران فوریه
در فرانسه، که هر دو امروزه تا حد فرقه های صرف زوال یابنده تقلیل یافته اند) و از سوی دیگر به شارلاتان های (کلاهبردارهای)
اجتماعی متنوع اطلاق می شد.
·
بدین طریق در سال 1847 سوسیالیسم
جنبش طبقه متوسط بود و کمونیسم جنبش طبقه کارگر.»
·
(مارکس و
انگلس، «کلیات»، جلد 21، ص 356)
2
تاریخچه واژه
«کمونیسم»
1
·
واژه های «کمونیسم» و «کمونیست» از
واژه لاتینی «کومونیس» منشق شده اند که به معانی اشتراکی و همبائی اند.
2
·
واژه «کمونیسم» و «کمونیست» به
معنای جنبش تساوی اجتماعی و تئوری طرفداری از تساوی اجتماعی و سیاسی برای اولین
بار در سال 1840 در فرانسه بکار می رود.
3
·
اولین سخنرانی کمونیستی در اول
ژوئن در سال 1840 صورت می گیرد.
4
·
کابت در سال 1841 به انتشار
کتب زیر می پردازد:
الف
·
«چرا من کمونیستم؟»
ب
·
«ایمان من به کمونیسم»
5
·
دزامی در اعلامیه ای تحت عنوان
«تهمت ها و سیاست آقای کابت» (1842)، کابت را برجسته ترین فرد در «حزب کمونیستی ما» می نامد.
6
·
بارمبی در انگلستان در سال 1840
«انجمن تبلیغات کمونیستی» را تأسیس می کند که بعدها نام «اتحاد بین المللی
کمونیستی» به خود می گیرد.
7
·
بارمبی دربهار سال 1840 در
ملاقاتی در پاریس می گوید که او نام کمونیسم را برای اولین بار بکار برده است.
8
·
وایتلینگ در سال 1842 کتابی تحت
عنوان «فرم حکومتی مبتنی بر اصل کمونیستی» منتشر می کند.
9
·
هس در همان سال به انتشار
کتاب خود تحت عنوان «کمونیست ها در فرانسه» اقدام می کند.
10
·
انگلس درسال 1888 می نویسد:
·
«آن بخش از طبقه کارگر که به
بیهودگی تحولات سیاسی صرف پی برده بود و از ضرورت تحول کلی جامعه سخن می گفت، در
سال 1847 خود را کمونیست می نامید.
·
البته آن هنوز کمونیسم آبدیده ای
نبود، ولی انگشت بر شاهرگ مسئله می نهاد و از چنان نیروئی برخوردار بود که در
فرانسه به پیدایش کمونیسم کابت منجر شد و در
آلمان به کمونیسم وایتلینگ.»
·
(مارکس و انگلس،
«کلیات»، جلد 21، ص 357)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر