۱۳۹۳ تیر ۱۳, جمعه

سیری در جهان بینی به آذین (33)

خسرو باقری
معمار جان ‌ها
درباره‌ ی م. ا. به‌آذین
سرچشمه:
نوید نو
تحلیلی از شین میم شین 
  
به آذین
آنچه به این روند مرگبار شدت می‌بخشد فزونی بیرون از حد جمعیت زمین و در نتیجه افزایش تصاعدی نیاز جهانی به آب و نفت و چوب و آهن و دیگر فلزات و همه نوع خوار بار و پوشاک است و پا به ‌پای این همه باز بی‌کاری اجباری ده‌ها و بزودی صدها میلیونی ناشی از کاربرد همه‌گونه روبوت در صنعت است.

1
·        همین اعتراف به آذین  دلیلی بر فقر فلسفی و اسلوبی  خود او ست:
·        علیرغم افزایش جمعیت و علیرغم افزایش نیاز به مواد خام (نفت، چوب،  سنگ آهن و غیره) برای تولید مایحتاج بشری، بیکاری توده ای بطرز روز افزونی افزایش می یابد.

·        ایراد نظری و احتمالا طبقاتی ـ ایدئولوژیکی به آذین اما کجا ست؟

2
بیکاری اجباری ده ‌ها و بزودی صدها میلیونی
ناشی از کاربرد همه‌ گونه روبوت در صنعت است.

·        به آذین از دیالک تیک ماتریالیستی بی خبر است.
·        بی خبری و بی اعتنائی به دیالک تیک ماتریالیستی، یکی از مشخصات اصلی استالینیسم و عرفان است.
·        به آذین ظاهرا با استفاده از قانون علیت (دیالک تیک علت و معلول)  قصد تحلیل پدیده های جامعه سرمایه داری را دارد.
·        قانون علیت یکی از میراث های ارجمند یونان باستان و قرون وسطی است و فی نفسه شناخت افزار ارزشمندی است.
·        ولی با طناب فقط این قانون نمی توان به چاه تحلیل مسائل مختلف و متفاوت اندر شد.

·        چرا و به چه دلیل؟

3
توماس فون اکوین
بیکاری اجباری ده ‌ها و بزودی صدها میلیونی
ناشی از کاربرد همه‌ گونه روبوت در صنعت است.

·        اولا به این دلیل که در زنجیر علی (علت و معلولی) حلقه اول و آخر وجود ندارد:
·        به همین دلیل است که تئولوژی از هر نوع، دچار تناقض می گردد:
·        استدلال هر آخوندی این است که هر معلولی، علتی دارد.
·        هر خانه ای بنائی دارد.
·        پس هستی مادی هم باید خالقی داشته باشد.   

4

·        آنچه فراموش می شود، این است که قانون علیت به مثابه قانون باید اشتمال عام داشته باشد:
·        یعنی هر علتی هم باید قبلا معلول باشد، یعنی هر علتی باید معلول علتی دیگر باشد.
·        بنا که در آغاز زنجیر علی قرار ندارد.
·        بنا علتی به نام مادر ـ پدر و معلم و کار آموز و غیره دارد.
·        خدا هم قاعدتا باید علتی داشته باشد.
·        علت العلل کذائی یاوه ای بیش نیست که تئولوژی از فلسفه ارسطو اتخاذ کرده است.

5
 بیکاری اجباری ده ‌ها و بزودی صدها میلیونی
ناشی از کاربرد همه‌ گونه روبوت در صنعت است.

·        به آذین هم علت بیکاری توده ای را راسیولیزاسیون تولید (کاربرد روبوت در صنایع) قلمداد می کند و به مثابه علت العلل کذائی به خورد خواننده می دهد.
·        به آذین اما نمی اندیشد که اولا بیکاری در جامعه سرمایه داری تازگی ندارد.
·        بیکاری همیشه بوده، ولی راسیونالیزاسیون تولید پدیده جدیدی است.

·        این به معنی نقض قانون علیت است:
·        معلول واحدی نمی تواند و نباید قبل از علت خود وجود داشته باشد:
·        بیکاری هم نمی تواند و نباید قبل از علت کذائی خود، یعنی قبل از روبوت وجود داشته باشد.

·        به آذین از این حقیقت امر مبرهن بی خبر نیست.
·        ولی خودش را به کوچه علی چپ می زند.
·        به آذین نمی خواهد از تمامت حقیقت حرف بزند.

·        برای خودفریبی و عوامفریبی باید هم همین کار را کرد:
·        برای خودفریبی و عوام فریبی باید دروغی سرشته به ذراتی از حقیقت یافت و استدلال خود را بر شالوده آن دروغ فریبا استوار ساخت.

6
بیکاری اجباری ده ‌ها و بزودی صدها میلیونی
ناشی از کاربرد همه‌ گونه روبوت در صنعت است.

·        راسیونالیزاسیون تولید، واقعا هم به افزایش بیکاری دامن می زند.
·        وجود ذراتی از حقیقت در دروغی، چیزی از همین دست است.

·        به برکت همین ذراتی از حقیقت، می توان دروغی مهیب به خورد خلایق داد.
·        حقیقت اما نه به مثابه حقیقت نیمبند و دست و پا شکسته، بلکه به مثابه حقیقت تام و تمام، حقیقت است.
·        حقیقت نیمبند بمراتب بدتر از دروغ است.

·        خوب در جهنم جمهوری جهل و جنون که از راسیونالیزاسیون تولید خبری نیست.
·        پس علت بیکاری توده ای در این جهنم سرمایه داری چیست؟

7
بیکاری اجباری ده ‌ها و بزودی صدها میلیونی
ناشی از کاربرد همه‌ گونه روبوت در صنعت است.

·        هر کسی که الفبائی از مارکسیسم خوانده و یا شنیده باشد، رادیکال تر و ژرف اندیشانه تر از به آذین به پدیده بیکاری به مثابه معضل همیشگی سیستم اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری برخورد خواهد کرد.
·        بیکاری همزاد فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری است.
·        در ادبیات پرولتری از سنت «آوردن کارگران به جلوی پنجره کارخانه ها»  (و امروزه جلوی پنجره رسانه های تمام ارضی همگانی) «و شنان دادن لشکر بیشمار بیکاران، یعنی ذخیره بالقوه نیروی کار به زحمتکشان»، حکایت ها بوده است.
·        بورژوازی بدین طریق از زحمتکشان یدی و فکری  زهر چشم گرفته و می گیرد.
·        جوانشیر حتما در اثر خود تحت عنوان «اقتصاد سیاسی» به کند و کاو علمی این مسئله پرداخته است.

8

·        بیکاری یکی از ضرورت های عینی جامعه سرمایه داری است.
·        بیکاری همزاد سیسم سرمایه داری است.
·        بیکاری از جنگ افزارهای طبقاتی دیرین بورژوازی است.

·        بیکاری یکی از جنگ افزارهای سنتی بورژوازی در مبارزه طبقاتی «از بالا»  ست:
·        بورژوازی بیکاری توده ای را به مثابه خنجری براق به چشم توده های مولد و زحمتکش می کشد.
·        بورژوازی با حربه بیکاری توده ای، توان جسمی، روحی، روانی و معرفتی توده های مولد و زحمتکش را تضعیف می کند و روحیه مقاومت و پیکار آنها را در هم می شکند و شرایط دشوار استثمار را به آنها دیکته و تحمیل می کند.
·        بیکاری توده ای برای بورژوازی، مائده ای صرفنظرناپذیر است.
·        با پدیده بیکاری توده ای در بازار خرید و فروش نیروی کار، دیالک تیک عرضه و تقاضای کالای موسوم به «نیروی کار» به  نفع سرمایه، مانی پولیزه و «تنظیم» می شود.  

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    در ادبیات پرولتری از سنت «آوردن کارگران به جلوی پنجره کارخانه ها» (و امروزه جلوی پنجره رسانه های تمام ارضی همگانی) «و نشان دادن لشکر بیشمار بیکاران، یعنی ذخیره بالقوه نیروی کار به زحمتکشان»، حکایت ها بوده است.
    باید باشد.
    با پوزش

    پاسخحذف