سیاوش کسرائی
(1305 ـ 1374)
(اصفهان ـ وین)
آوا
(1336)
·
سال ها شد تا که روزی مرغ عشق
·
نغمه زد بر شاخه انگشت من
·
آشیان آسمان را ترک گفت
·
لانه ای آراست او در مشت من
·
دست من پر شد ز مروارید مهر
·
دست من خالی شد از هر کینه ای
·
دست من گل داد و برگ آورد و بار
·
چون بهار دلکش دیرینه ای
·
سینه اش در دست هایم می تپید
·
از هراس دام های سرنوشت
·
سخت می ترسید از پایان وصل
·
وز پلیدی های خاطرهای زشت:
·
آه اگر روزی بمیرد عشق ما
·
وای اگر آتش به یخبندان کشد
·
خنده امروز ما در شام یأس
·
اختران اشک در چشمان کشد
·
من نوازشگر شدم، آن بال و پر
·
من ستایشگر شدم، آواز او
·
خواستم، بوییدم و بوسیدمش
·
با نیازی بیشتر از ناز او
·
عاشقان، هر کس که دارد از شما
·
مرغ عشقی بر فراز شاخسار
·
پاسداری بایدش هر روز و شب
·
چشم ترسی بایدش از روزگار
·
هر کجا، در هر خم این رهگذر
·
درکمین، بدخواه سنگ انداز هست
·
عشق من پر داشت، آه ای عاشقان
·
پر برای جنبش و پرواز هست
·
در غروب یک زمستان سیاه
·
مرغک من ز آشیان خود گریخت
·
دور شد، در اشک چشمم محو شد
·
بعد از او هم سقف این کاشانه ریخت
·
در بهار پر گل این بوستان
·
دست من، تک ساقه ی پاییز ماند
·
برگ های خشک عشقی سوخته
·
بر فراز شاخه ها آویز ماند
·
گرچه دیگر آسمان ها تیره است
·
شب ز دامان افق سر می کشد،
·
باز با پرواز مرغان بهار
·
آرزویی در دلم پر می کشد
·
می فریبد دل به افسون ها مرا
·
می سراید بر من، این آواز ها
·
بال دارد، بال دارد مرغ عشق
·
باز خواهد کرد او پروازها
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر