سرچشمه :
صفحه فیس بوک مسی فتحی
هر چیزی که انسانها
را به حرکت و جنبش وا می دارد، باید از ذهن شان عبور کند،
اما اینکه (همه اینها) چه
شکل و ظاهری در ذهن به خود میگیرند،
بستگی زیادی به شرایط دارد.
فردریش انگلس
فردریش انگلس
میم حجری
میم
خوب بنظرتان
منظور انگلس چیه؟
مسی
فکر نمی کنم که
لزوم به توضیح زیادی در این چند سطر باشه.
اما اگر منظورتان بطن این نوشته است که اینجا
انگلس به رابطه دیالکتیکی عین و ذهن اشاره میکنه
(به دیالکتیک
عینی و ذهنی)
·
آری.
·
اصولا و اساسا حق با شما ست.
·
ولی در این حکم (جمله) موجز انگلس دنیائی
اندیشه تبیین می یابد.
هر چیزی که انسان ها را به حرکت و جنبش وا می
دارد،
باید از کله آنها عبور کند.
اما اینکه (همه اینها) چه فرم و هیئتی در کله
به خود می گیرند،
بستگی زیادی به شرایط (معضلات عینی و واقعی)
دارد.
·
این فراز از نوشته انگلس احتمالا
در رابطه با کار انسانی مطرح شده که حاوی دیالک تیک اوبژکت ـ
سوبژکت نیز است که شما بدان بدرستی اشاره کرده اید:
1
·
بنظر مارکس و انگلس هر کرد و کاری
اندیشیده و هدفمند است:
·
هر کاری از کله انسانی می گذرد.
2
اثری از روزبه دلیجانی
·
به عبارت دیگر، هر انسانی قبل از
انجام هر کاری آن را در کله خویش انجام می دهد:
·
به قول مارکس (احتمالا در اثر بزرگ
او تحت عنوان «سرمایه»)، دلیل برتری بدترین عمله و بنا به بهترین زنبور و بدترین
نساج به بهترین عنکبوت این است که عمله و بنا خانه را بر خلاف زنبور قبل از ساختن
در عالم واقع، در کله خود می سازد و نساج قبل از بافتن در عالم خارج، بر خلاف
عنکبوت در کله خود می بافد.
3
·
عمله و بنا بعد مدل ذهنی خود را
مثلا با سنگ و سیمان و آب و آهک و آهن و غیره مادیت می بخشند و آخر سر خانه ای
ساخته می شود که با مدل فکری آنها در خطوط کلی اش انطباق دارد.
· خانه خود ـ به قول حریفی و به همین دلیل نظری ـ دیالک تیک ماده و روح است، دیالک تیک سنگ و سیمان و آب و آهک و آهن و غیره و اندیشه و مدل فکری عمله و بنا ست، خانه ـ به قول هگل ـ تجسم نفوذ روح در ماده است.
الف
·
دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت (دیالک
تیک خانه و عمله و بنا)
ب
·
دیالک تیک اوبژکتیف ـ سوبژکتیف (دیالک
تیک خانه و مدل فکری خانه)
ت
·
دیالک تیک ماده و روح (دیالک تیک وجود
و شعور، دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی)
پ
·
دیالک تیک تئوری و پراتیک (دیالک
تیک نظر و عمل) و یا (دیالک تیک اندیشه و
مدل خانه و خانه سازی)
·
و دهها دیالک تیک دیگر نیز در همین گفته ی حکیم توده ها تبیین می
یابند.
4
·
کشف دیالک تیک ها و یا حتی
فرمولبندی آگاهانه و یا خودپو و دیمی آنها دشوار نیست.
·
چون دیالک تیک، عینی (اوبژکتیف) است و مستقل از بنی بشر وجود دارد و خود را به
خردستیزترین (دیالک تیک ستیزترین) آدم ها حتی دیکته و تحمیل می کند و بر زبان شان جاری می
شود.
·
هنر کشف، استدلال، اثبات و تعیین نقش تعیین کننده در هر دیالک
تیک است.
5
·
اکنون باید به این سؤال تعیین
کننده و بسیار مهم و صرفنظرناپذیر جواب داد که نقش تعیین کننده در دیالک تیک
های فوق الذکر از آن کدام قطب است؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر