دیالک تیک پیوست و گسست (3)

ولادیمیر ایلیچ لنین (1870 ـ  1924)

در باره اعتصاب (1899)

وظايف جوانان انقلابی  (1903)

دو تاکتيک سوسيال دموکراسی در انقلاب دموکراتيک (1905)

دموکراسی کارگری و دموکراسی بورژوايی (1909)

دين ازديد لنين (1912)

لیبرال ها و روحانیون (1912)

جنبش اعتصابی و حقوق ها (1912) 

روحانیت و سیاست (1912)

روحانیت در انتخابات و انتخابات با روحانیت  (1912)

يک سيستم علمی عرقریز (1913)

سه منبع و سه جزء مارکسيسم   (1913)

حق ملل در تعيين سرنوشت خويش (1916)

در باره اقداماتی برای مقابله با اختلال اقتصادی (1917)

وظايف پرولتاريا در انقلاب ما (1917)

دولت و انقلاب (1917)

به شهروندان روسیه! (1917)

انقلاب پرولتری و کائوتسکی مرتد (1918)

سخنرانی در باره برنامه حزب (1919)

طرح اجمالی برنامه حزب کمونيست روسيه (1919)

وظايف جنبش زنان کارگر در جمهوری شوروی (1919)

طرح اوليه تزهای مربوط به مسئله ملی و مستعمراتی (1920)

کارزار دروغ پردازان در مورد کرونشتات (1921)

 حقيقت طبقاتی در مورد کرونشتات (1921)

چهارمين سالگشت انقلاب اکتبر (1921)

نامه های لنین:

نامه لنين به اعضاء کميته مرکزی (1917)

نامه اول لنين به ماکسيم گورکی (1919)

نامه دوم لنين به ماکسيم گورکی (1919)  

(دیالک تیک تداوم و شکست، استمرار و انقطاع)

پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان شین میم شین

I

پیوست و گسست در فلسفه ماقبل مارکسیستی

ادامه   

8

اثری از مجید افسر

گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (1770 ـ1831)  

آثار هگل به 14 بخش طبقه بندی می شود:

آثار آغازین (جوانی)

آثار انتقادی ینا

طرح های سیستمی ینا

فنومنولوژی روح

منطق (کوچک و بزرگ)

فلسفه طبیعت

روح سوبژکتیف

روح اوبژکتیف (خطوط اصلی فلسفه حقوق)

فلسفه تاریخ

آثار مربوط به سیاست روز

فلسفه هنر

فلسفه مذهب

فلسفه و تاریخ فلسفه

دایرة المعارف علوم فلسفی

پیوست و گسست در فلسفه هگل

·        تنها هگل است که با تجزیه و تحلیل آنتی نوم های کانت اعلام می کند که «هیچ کدام از این تعین ها به تنهائی حقیقت ندارد، آنچه حقیقت دارد وحدت آنها ست.»

1

·        خصلت ایدئالیستی دیالک تیک هگل اما مانع آن می شود که او پیوست و گسست را گشتاورهای همتراز واقعیت بداند:

·        در حالی که او پیوست را بمثابه تعین ماهوی مکان و زمان می داند، گسست را تنها بمثابه نفی انتزاعی پیوست قلمداد می کند.

2

·        محدودیت درک هگل  راجع به رابطه پیوست و گسست حاکی از این نیز است که به نظر او تحولات کیفی ناشی از تغییرات پیوسته کمی نیستند:

·      بنظر هگل، «پیوست عبارت است از خودمانندی، خودمانندی خیلی ها که به مستثنی کننده بدل نمی شود.»

·        «پیوست عبارت است از «جریان ... جریانی که به کیفیت بدل نمی شود.»

·        (هگل، «منطق»، ص 180، 182، 191)

II

پیوست و گسست در فلسفه ماتریالیسم دیالک تیکی

·        ماتریالیسم دیالک تیکی علاوه بر وحدت دیالک تیکی پیوست و گسست بر عینیت (خصلت عینی)  این دو مشخصه متضاد فرم های وجودی، ساختاری، حرکتی و توسعه ای ماده تأکید می ورزد:

·        به قول لنین، «حرکت ماهیت مکان و زمان است. 

·        دو مفهوم اساسی حاکی زیر از این ماهیت اند:

الف

·        پیوست (تداوم، استمرار، بی پایانی، لایتناهیت)

ب

·        نقطه ایت (نقطه وارگی، گسست، پایانمندی)

1

·        حرکت وحدت پیوست و گسست است.

2

·        حرکت وحدت پیوست مکان و زمان و گسست مکان و  زمان است.

3

·        حرکت تضاد است.

4

·        حرکت وحدت اضداد است.»

·        (کلیات لنین، جلد 38، ص 244)

5

·        حرکت از سوئی پیوسته است.

·        زیرا حاکی از گذار ماده از حالتی به حالتی دیگر است.

6

·        حرکت از سوی دیگر گسسته است.

·        زیرا، این گذار میان حالات و کیفیات (اوضاع و احوال کیفی)  مختلف سرحد و مرز برمی کشد، حالات کیفی مختلف را مرزبندی می کند.

ادامه دارد.