۱۳۹۳ اردیبهشت ۱, دوشنبه

نقل قول هائی از این و آن (170)

 
 سرچشمه:
صفحه فیسبوک
کاظم قبادی
بزرگترین حقیقت دنیا، تنهائی است
گابریل گارسیا مارکز 
خالق رمان صد سال تنهایی به رمانش پیوست
روحش شاد و یادش گرامی  
گابریل گارسیا مارکز، نویسنده رمان های صد سال تنهایی، عشق سال ‌های وبا، خاطرات روسپیان غمگین و .... در روز پنجشنبه ۱۷ آوریل
(2014 ، ۲۸ فروردین ۱۳۹۳)، در ۸۷ سالگی، در مکزیکو سیتی درگذشت
دو سال پیش از مرگ، برادر گابریل گارسیا مارکز اعلام کرد او از بیماری فراموشی (دمانس) رنج می ‌برد و دیگر نمی‌ نویسد.
گابریل گارسیا متولد ۶ مارس ۱۹۲۷ در دهکدهٔ آرکاتاکا در کلمبیا
مارکز برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۲ را بیش از سایر آثارش به خاطر رمان صد سال تنهایی چاپ ۱۹۶۷ می‌شناسند که یکی از پر فروش ترین کتاب های جهان است.
بهمن فرزانه در سال ۱۳۵۴ با ترجمه "صد سال تنهایی"، نویسنده بزرگ آمریکای لاتین را به کتاب ‌خوانان ایرانی معرفی کرد
 این کتاب با استقبال زیادی روبرو شد و نویسنده آن در ایران به محبوبیت فراوان رسید.
تقریبا تمام آثار داستانی مارکز به فارسی ترجمه و منتشر شده و بیشتر آنها بیش از یک بار.
متاسفانه برخی از داستان‌های او مانند رمان زیبای "عشق در سالهای وبا" با سانسور به بازار آمده و صحنه ‌های اروتیک جذاب آن حذف شده است.
در سال های پایانی زندگی ، به مرور خلاقیت و توان نویسندگی او رو به کاهش گذاشت
 او برای نوشتن کتاب خاطرات روسپیان غمگین من، چاپ ۲۰۰۴ حدود ده سال وقت صرف کرد
 در ژانویه ۲۰۰۶ اعلام کرد که دیگر تمایل به نوشتن را از دست داده است
میراث او مجموعه بزرگی از کتاب های داستانی و غیرداستانی است که با پیوند دادن افسانه و تاریخ در آن هر چیز ممکن و باورکردنی می ‌نماید.

تحلیلی از سنگزاد 

 بزرگترین حقیقت دنیا، تنهائی است

گابریل گارسیا مارکز 

1
·        تنهائی کمترین ربطی به حقیقت ندارد، چه رسد به بزرگ ترین حقیقت کذائی جهان.

2
·        ما آثار مارکز را نخوانده ایم.
·        و لذا تمایلی به ابراز نظر راجع به جهان بینی ایشان نداریم.

3

·        اثر ساراماگو تحت عنوان «شهر نابینایان» را چندین بار خوانده ایم و باید سر فرصت تحلیلی بر آن بنویسیم و ضمن تحلیل این اثر او به دنبال حکمتی بگردیم که سبب شده تا طبقه حاکمه (امپریالیسم) به این اثر ایشان جایزه نوبل ادبیات بدهد.

4
·        طبقه حاکمه (امپریالیسم) بدون حساب و کتاب به کسی صناری نمی دهد، چه رسد به جایزه نوبل و  اسکار و غیره.

5

·        مقوله تنهائی یکی از فرم ها بسط و تعمیم بخشی از گنجینه مقوله ای مهم موجود در فلسفه امپریالیستی  (فلسفه بورژوائی واپسین) است.

6
·        تنهائی یکی از ستارگان بزرگی است که همراه با ستارگان و سیارات بزرگ و کوچک دیگر زیر کهکشان کثیف فلسفه (جهان بینی) امپریالیستی را تشکیل می دهد:
·        ایراسیونالیسم (خردستیزی)
·        سکسیسم
·        پست مدرنیسم
·        ایندیویدوئالیسم (فردگرائی)  
·        اگوئیسم (خودخواهی، خودبزرگ بینی، منگرائی، من ستائی، من محور انگاری)
·        اگوسانتریسم (من مرکز بینی)  
·        سوبژکتیویسم
·        مرگ ستائی
·        انتحار
·         یأس
·        نیهلیسم (پوچی گرائی)    
·        راسیسم (نژادپرستی)     
·        میلیتاریسم (جنگ ستائی)  
·        نیچه ئیسم
·        فاشیسم
·        و غیره.

7
·        مؤثرترین مبلغ برخی از مقولات اساسی فلسفه امپریالیستی در ایران احمد شاملو بوده است.
·        او هم با کبر و نخوت نیچه ئیستی بکرات از «تنهائی عظیم» سوبژکت های خودمانند خود سخن گفته است.

7
·        در مقوله امپریالیستی «تنهائی» به نحوی ازا نحاء، تئوری فاشیستی موسوم به «تئوری نخبگان» تبلیغ می شود:
·        نخبه برگزیده و یا ابربشر کذائی به قول مؤسس و پدر معنوی راسیسم، ایراسیونالیسم (خردستیزی)  و فاشیسم ـ نیچه ـ با کبر و غرور و نخوت خود را از مابقی بشریت ایزوله می کند و با ایدئالیزه کردن تنهائی کذائی به زمین و زمان افاده می فروشد.

در یکی از رمان های یکی دیگر از رمان نویسان امپریالیستی که او هم 
برنده جایزه نوبل ادبیات و صدها جایزه دیگر شده بود، قهرمان رمان 
در اتاقی مطلقا خالی از هر چیز در گوشه ای چمباتمه زده و بشقابی مدفوع خشک جلوی خود گذاشته، 
تکه تکه اطعام می کند و به زمین و زمان دشنام می دهد.
 
8
تنهائی
اثری از یوهانس دونر

·        در مقوله امپریالیستی «تنهائی» یأس و نومیدی و جامعه ستیزی و خردستیزی و پیشرفت ستیزی بورژوازی واپسین تبیین می یابد.
·        تنهائی در فلسفه امپریالیسم تجسم ایدئولوژیکی خلأ معنوی درونی و فقدان دورنمای تاریخی برونی بورژوازی واپسین است.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر