۱۳۹۳ اردیبهشت ۳, چهارشنبه

سیری در جهان بینی مریم فیروز (1)

نبرد چهل سالۀ زن توده‌ ای 
چهل سال در سنگر مبارزه 
(به مناسبت چهلمين سالگرد بنيانگذاری حزب تودۀ ايران 
انتشارات حزب تودۀ ايران ، تهران، ١۳۶۰) 
مريم فيروز 
منبع:
تارنگاشت عدالت
ویرایش و تحلیل از شین میم شین

·        چهل   سال از آغاز زندگی و فعاليت حزب تودۀ ايران می ‌گذرد.

1
·        گفتن از اين زندگی و  فعاليت چهل ساله آسان است، اما تجزبه کردن آن سهل نبوده و نمی ‌تواند باشد.

2
·        چهل سال مبارزه شبانه ‌روزی، توأم با نگرانی، فشار، دربدری، ديدن و شنيدن اتهامات و ناروايی‌ ها، تحمل پيگرد و زندان و اعدام و علیرغم اینها همه تداوم بخشیدن به کار با اراده و ايمان خلل ناپذیر، آسان نيست.

3
·        چهل سال يعنی عمر دو نسل که هنوز عهده دار مسئوليت است و آغاز زندگی نسل سوم

4
·         چهل سالی که در زندگی عادی چون چهل روز می ‌گذرد، در زندگی سياسی با نشيب ها و فرازها، با اميدها و شکنجه ‌ها، با روياوريی با مسايل پيچيده سياسی داخلی و خارجی وبا  درگيری با شديدترين و خونين ‌ترين نبردها توأم است و به راستی چهل ۳۶۵ روز است و هر روزش چه بسا به درازای سالی است.

5
·        اين چهل سال که گذاری است از رنج‌ ها، سختی ‌ها و شکست‌ ها، ماتم ها برای شهدا و نگرانی ها برای عزيزان در بند، در عين حال چهل سالی است سرشار از اميد ها و نبردها، آکنده از سرفرازی‌ ها و قهرمانی‌ ها، چهل سال زندگی پر پيمان، چهل سال شرکت در گرفتاری‌ ها و نابسامانی‌ های خلقی بزرگ، بدون آنی آسايش در راه نیل به آماج ها.

6
·        آرزوهای بسياری کاشته شده و اميدهای بی ‌شماری از اين کشت فرخنده سر برآورده است.
·         آفات، فراوان بوده و بلاها بی‌شمار.

7
·        اما حزب تودۀ ايران کوشش کرده است که در برابر همه اين دشواری ‌ها آرزوها را بارور کند و اميدها را همچنان سرزنده نگاه دارد و اطمينان به پيروزی راه حق و اعتلاء و دستيابی به استقلال و آزادی را در دل‌ ها نيرو بخشد.

8
·        حزب تودۀ ايران هنگامی پا به عرصه وجود گذاشت که مهد آن دنيايی آشفته و شرربار بود.
·         دوستان و پرستاران حزب تودۀ ايران بسيار بودند، اما دشمنانش، چه در صحنه ايران و چه در صحنه بين‌المللی نيز کم نبودند.

9
·        دشمان نقابدار و بی‌ نقاب، داخلی و خارجی، می ‌کوشيدند اين موجود کم‌ تجربه و تازه به زندگی چشم گشوده را از پا درآورند.

10
·        بازار تهمت و افترا از همان روز نخست نه تنها گرم، بلکه شعله ‌ور بود، با خريداران بسيار و سوداگران دروغ‌ پرداز بی ‌شمار.

11
·        آنهايی که رو به حزب تودۀ ايران آورده بودند، شيفته برنامه عالی و انسانی آن بودند:

الف

·        استقلال و آزادی برای ايران



ب

·        نان برای همه



ت

·        بهداشت برای همه



پ

·        آموزش برای همه.

12
·        برنامه حزب تودۀ در ايران اميد به زندگی انسانی می تپید و همه آنهايی که به سوی حزب آمدند، کمر همت بستند تا اين موجود نوپا را ياری کنند و آنهايی که به راستی به اين برنامه ايمان داشتند و اجرای آن را آرزو می ‌کردند، نه از آن قماش بودند که با هر بادی بلرزند و با هر حمله‌ای ميدان را خالی کنند.

13
·        راست است که ياران نيمه ‌راهی هم بوده اند، اما اينها نه برنامه حزب را درک کرده بودند و نه هدف‌ های آن را از دل پذيرفته بودند.

14
·        آنها توانايی تحمل سختی‌ های نبردی طولانی را نداشتند و قادر نبودند دشواری ‌های بی‌ شماری را که در هر گام به اشکال مختلف در برابر حزب بروز می ‌کرد، به جان بخرند و يا آنها را از ميان بردارند.

15
·        کسانی هم بودند که با اهداف پليد به اين سازمان مردمی روی آورده بودند، به نیت خرابکاری و نفاق افکنی.

16
·        ولی همه   اينها در جريان مبارزه غربال شدند و از صفوف حزب بيرون ريخته شدند.

17
·        و اما   چه بسیار بودند ياران و پرستارانی که از جان گذشتند.

·        محروميت از زندگی عادی را پذيرا شدند.

·        گذشت عمر را در سياهچال‌ها و زندان ‌ها و شکنجه‌ گاه‌ها به جان خريدند و به دربدری تن در دادند تا از حزب خود و آرمان ‌های آن دفاع کنند.

·        تا حزب خود را زنده نگهدارند و پرچم پاک و درخشان مبارزه را به دست آيندگان سپارند، آيندگان آن روزها که نسل جوان امروزی است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر