۱۳۹۳ اردیبهشت ۴, پنجشنبه

پیوند عینی (2)

تندیس مارکس و انگلس در مسکو 
پروفسور دکتر ولفگانگ سگت
برگردان شین میم شین

I  
مقوله پیوند در فلسفه آنتیک
(جهان باستان کلاسیک)

·        جهان به نظر فلاسفه یونان باستان، کل پیوند مندی جلوه می کند.
·        آنها اما پیوند فراگیر کلی پدیده های طبیعی را ـ به قول مارکس و انگلس ـ «در چیزهای منفرد به اثبات نرسانده بودند.

·        این نظر آنها بیشتر نتیجه نگرش بی واسطه آنان  بود.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 29، ص 333)


1

مقوله پیوند در فلسفه هراکلیت


 هراکلیت (550 ـ 480 ق. م.)  
فیلسوف ماقبل سقراطی یونان
افق فلسفی هراکلیت
تجربه و دانش
شدن و فنا شدن
وحدت و تضاد
کاینات و آتش
واژه و روح
دولتشهر و حقوق مدنی
انسان و خدا 
عقل و جهل

1
·        به قول مارکس و انگلس، «این نگرش بی واسطه، ابتدائی و عامیانه ـ اما اصولا درست ـ آنها در باره جهان، برای اولین بار توسط هراکلیت بروشنی تمام اظهار شده است:
·        همه چیز هم هست و هم نیست.


الف

·        زیرا همه چیز جاری است.



 ب

·        زیرا همه چیز دستخوش تغییر مدام است.



ت

·        زیرا همه چیزدر حال شدن و فنا شدن است.

2
·        این نگرش ـ اما ـ اگرچه خصلت عام تصویر کلی پدیده ها را بدرستی درک می کند، با این حال، برای توضیح جزئیات آنها  کفایت نمی کند، جزئیاتی که تصویر کلی از جمع آنها ترکیب شده است.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 20)

2
·        برای توضیح این جزئیات، باید آنها را از پیوند طبیعی و تاریخی شان جدا کرد و هر کدام را به تنهائی، بنا بر چند و چون آنها، بنا بر علل خاص و غیره آنها مورد بررسی قرار داد. 

·        (منظور مارکس و انگلس، تجزیه و تحلیل (انالیز) است.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک انالیز و سنتز (دیالک تیک تجزیه ـ تحلیل ـ ترکیب) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری. مترجم)

3
·        این بررسی عمدتا تحلیلی را علوم طبیعی، بویژه از نیمه دوم قرن پانزدهم به بعد، به عهده می گیرند.

·        یعنی از زمانی که بنا بر نیازمندی های شیوه تولید نوپای سرمایه داری، خود را از قید و بندهای اسکولاستیک آزاد می سازند، که برای جزم های عقیدتی ارزش بیشتری قائل بود، تا به دانش مبتنی بر تجربه و تجزیه و تحلیل پدیده های طبیعی.



4

·        این شیوه کار علمی مبتنی بر تجزیه و تحلیل، گرد آوری فاکت ها و طبقه بندی آنها ـ علیرغم موفقیت و پیشرفت چشمگیرش ـ  انسانها را به «درک چیزها و پدیده های طبیعی در فردیت آنها و در خارج از پیوند فراگیر کلی آنها معتاد ساخت.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 20)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر