۱۳۹۳ اردیبهشت ۶, شنبه

هماندیشی با مسی فتحی(3)


 سرچشمه:
صفحه فیسبوک
مسی فتحی
میم حجری


ماتم نگیرید!
سازماندهی کنید!

1
·        سواد انگلیسی ما تعریفی ندارد.
·        شاید این رهنمود را می شد به شرح زیر ترجمه کرد:

به جای تعزیه، متشکل شوید!

2
·        آگاهی ما از فرهنگ ملل دیگر نیز تعریفی ندارد.
·        ولی در فرهنگ ایران، بی کمترین تردید، تعزیه و مرثیه با تشکل نه تنها تضاد ندارد، بلکه حتی پیوند دیالک تیکی دیرینه ی عمیقی دارد.

3
·        شاید دلیل آن این باشد که شناخت ـ بیشک بیشتر از همه ملل برای ما ـ همیشه آمیزه ای از شعور علمی و شعور عاطفی است.
·        شناخت به عبارت دیگر، دیالک تیکی از شور و شعور است.

4
·        شعور عاطفی که در فرم های متنوع تشکیل می شود و اشاعه می یابد، بمبی مهیب و ویرانگری از انرژی و احساس، علاقه و عشق، شور و شعور است.

5
·        تعزیه و مرثیه در مرگ عزیزی می تواند بمبی بسیجنده، تهییجگر، تشکل بخش و ویرانگر از این قماش تشکیل دهد.

6  
·        هدف از تعزیه و مرثیه در ده روز آغازین ماه محرم و در پایان هر موعظه در هر مسجد و هر منبر و پس از ترور هر اخوندی پس از فاجعه پیروزی فوندامنتالیسم شاید هم همین باشد:
·        در روند تعزیه و مرثیه ضمیر و روان عزاداران از ریشه و بنیاد منقلب می شوند وبرای پذیرش شعور عاطفی مورد نظر مهیا می گردد.

الف
·        روحانیت مرتجع در طول تاریخ از همین پدیده بهره برداری درخور کرده است.
·        جنبش فوندامنتالیستی در چهل سال اخیر نیز به همین روند و روال تشکیل شده، تقویت و توسعه یافته و تحکیم گشته است.

ب

·        توده ی تهییج گشته در مسجد و مجلس عزا پس از پر شدن با باروت شور و شعور وارونه بسان بمبی از مسجد و مجلس بدر زده و لرزه بر ارکان سلطنت وابسته به امپریالیسم افکنده است.
·        درست در لحظاتی که جیمی کارتر جفنگ «جزیره سکون و ثبات» را عرعر می کرده است.

7
·        یکی از دلایل سیطره شعر در تعزیه و مرثیه نیز باید در همین جنبه عاطفی شناخت باشد.
·        برای اینکه خرافه، یاوه، ایراسیونالیته (افکار ضد عقلی) و  شعور عاطفی را در فرم شعر بهتر از همه می توان تبیین داشت و اشاعه داد.

الف

·        حزب توده با شعرائی ورزیده از جنس سایه نیز از همین مسئله برای جذب، بسیج و تشکل توده استفاده درخور کرده است.
·        اشعار سایه تقریبا بدون استثناء بمب هائی از تعزیه و مرثیه اند.

·        محبوبیت خارق العاده سایه نیز به همین دلیل است.
·        شعر سایه تشعشع شعور عاطفی است.
·        شعر سایه مرثیه ی انقلابی ـ توده ای ست.

·        ما در ایام نوجوانی به تحلیل مرثیه سایه  در مرگ احسان طبری پرداختیم، ولی شط بی امان اشک امان مان نداد تا ادامه دهیم.
·        سایه بیشک بزرگ ترین و قوی ترین مرثیه سرای انقلابی توده و حزب توده است.

·        عمرش دراز باد، پیر پر شور پرولتاریا!

ب


·        شعر سیاوش کسرائی نیز به زر و زیور بی غل و غلشی از شعور عاطفی مزین است.
·        بویژه شاهکار اخیر سیاوش تحت عنوان «مهره سرخ» مرثیه ای از این دست است.

·        «مهره سرخ» سیاوش لبریز از شعور عقلی، نظری و عاطفی است.
·        «مهره سرخ» سیاوش مرثیه ی خرد سرشته ی پرولتاریا ست در سوگ سوسیالیسم ـ چه در مقیاس ملی و چه در مقیاس جهانی.

8


·        در شعر شعرای طبقات اجتماعی واپسین وطنی به نمایندگی احمد شاملو و حواریون، جای خالی شعور عقلی و نظری را شعور عاطفی پر کرده است.
·        یکی از دلایل محبوبیت شعر شاملو نیز همین است.

·        شعر شاملو در جلب جوانان بی خرد به آوانتوریسم ضد انقلابی (فدائی، مجاهد و غیره) نقش مهمی به عهده داشته است.
·        دلیل این نقش منفی و مخرب شعر شاملو، اشاعه رادیکال شعور عاطفی خردستیز بوده است.

·   همین نظر را می توان راجع به نقش منفی و مخرب آثار شوپنهاور و نیچه ـ پدران ایراسیونالیسم (خردستیزی)  و فاشیسم ـ  نیز گفت.

9


·        تلاش احسان طبری پس از پیروزی ضد انقلاب فوندامنتالیستی در جهت بهره برداری از سنن تعزیه و مرثیه نیز به احتمال قوی به دلیل وقوف ایشان به نقش بی بدیل شعور عاطفی در جذب و بسیج توده بوده است.

10


·        در آثار منثور حید مهرگان (رحمان هاتفی) کفه ترازو بطرز بارزی به نفع شعور عاطفی سنگینی می کند.
·        در آثار منثور حیدر مهرگان (نشریه زیر زمینی نوید و غیره)   شور و شعور عاطفی دست بالا دارد.

·      آثار منثور حیدر مهرگان (ما از اشعار ایشان هنوز چیزی نخوانده ایم)، بیشتر تهییجگر و بسیجنده اند تا آگاهنده.

·        شاید دلیل این امر فقر تئوریکی خود ایشان باشد.
·        یاد خروشان سرباز سلحشور توده و حزب توده به یاد باد.

پایان

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    شعر سیاوش کسرائی نیز به زر و زیور بی غل و غشی از شعور عاطفی مزین است.
    باید باشد.
    با پوزش

    پاسخحذف